Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English
Persian
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
Other Matches
flowchart
ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart
فلوچارت
flowchart
دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flowchart
نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart
دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart
کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flowchart
نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart
روندنما
flowchart
نمودار گردشی روندنمایی
flowchart
شرح فرآیند
flowchart
نمودار گردش کار
flowchart
شمای عملیاتی
automated flowchart
ترسیم نمودار به صورت خودکار
program flowchart
نمودارگردش کار برنامه
flowchart symbol
نماد نمودار گردشی
flowchart template
یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
flowchart text
اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
systems flowchart
روندنمای سیستم
structured flowchart
نمودار گردش کار ساخت یافته
detail flowchart
نمودار جزئیات گردش برنامه
program flowchart
نمودارگردشی برنامه
program flowchart
روند نمای برنامه
linear system
[system of linear equations]
دستگاه معادلات خطی
[ریاضی]
system
هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system
سازگان
system
سامانه
an system
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
i.f.f. system
دستگاه تشخیص
cw system
سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
value system
نظام ارزشها
p system
سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
c.g.s. system
دستگاه سگث
system
منظومه
the system of
the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of
رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system
قاعده رویه
system
نظام سیستم
system
روش اصول
system
ترتیب
system
مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system
سلسله
system
رشته دستگاه
system
تشکیلات
system
سازمان
system
طرز اسلوب
system
نظم منظومه
system
جهاز
system
دستگاه
system
سلسله رشته
system
طریقه
system
نظام
system
همستاد روش
system
طرز روش
system
همست
system
مجموعه سازمان
system
سیستم
system
اسلوب
system
نظم ترتیب
system
اصول وجود
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
physiocratic system
روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system
سیستم خورشیدی
practical system
دستگاه یکانهای عملی
planetary system
شمسی
planning system
نظام برنامه ریزی
point system
شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system
دستگاه چندفاز
power system
شبکه نیرو
phonetic system
سیستم صوتی
payroll system
سیستم پرداخت حقوق
numeration system
سیستم شمارشی
oblique system
سیستم مایل
on line system
سیستم درون خطی
one component system
سیستم یک جزیی
open system
نظام باز
open system
سیستم باز
open system
سازگان باز
operating system/
سیستم عامل دو
orthorhomobic system
دستگاه راست گوشه
rhombic system
دستگاه راست گوشه
parallel system
شبکه موازی
numeral system
سیستم عددی
price system
نظام قیمت
price system
نظام قیمتی
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system
دستگاه علامتی دوم
russian system
سیستم روسی در دفاع گرونفلد
railway system
سیستم راه اهن
rotation system
توزیع تناوبی
road system
شبکه راهسازی
rhombohedral system
دستگاه لوزوجهی
respiratory system
دستگاه تنفسی
redox system
سیستم اکسایش- کاهش
recoil system
سیستم عقب نشینی توپ
rationing system
نظام جیره بندی
rationing system
نظام سهمیه بندی
recoil system
سیستم دافع
serfdom system
نظام رعیتی
serfdom system
نظام سرفی
price system
نسبت و رابطه قیمتها با هم
road system
شبکه راهها
social system
نظام اجتماعی
ptolemaic system
هئیت بطلیموسی
quantized system
دستگاه کوانتایی
quota system
نظام سهمیه بندی
quota system
سیستم سهمیهای
ragozin system
سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system
سیستم راه اهن
railway system
شبکه راه اهن
smyslov system
سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system
شبکه فاضلاب
sewage system
شبکه فاضلاب
recoil system
دستگاه دافع توپ
hexagonal system
دستگاه شش گوشهای
isolated system
سیستم منزوی
limbic system
دستگاه کناری
london system
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
information system
سیستم اطلاعات
lymphatic system
دستگاه لنفاوی
magnet system
سیستم اهنربایی
magnetic system
سیستم مغناطیسی
makagonov system
سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system
سیستم مدیریت
management system
سیستم اداره
market system
نظام بازار
maroczy system
سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system
سیستم کامل
irrigation system
شبکه ابیاری
interphone system
سیستم تلفنی
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
household system
نظام خانوادگی
household system
نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system
سیستم هیدرولیک
ignition system
سیستم احتراق موتور
illuminating system
سیستم روشنایی
incentive system
نظام تشویقی
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system
آن قابل پیش بینی نیست
induction system
سیستم مکش
information system
سیستم اطلاعاتی
inquiry system
سیستم پرسش- پاسخ
integrate system
سیستم مجتمع
interactive system
سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
total system
سیستم کامل
measuring system
سیستم سنجش
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system
سیستم چند چاهی
multiplex system
سیستم چند سیمه
multiplex system
سیستم چندگانه
multiprocessing system
سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system
سیستم چند پردازی
multiprocessing system
سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprogramming system
سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system
سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system
دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system
دستگاه ناکوانتایی
non quantized system
دستگاه کلاسیک
number system
سیستم عدد نویسی
multicomputer system
سیستم چند کامپیوتری
multicomponent system
سیستم چند جزیی
monoprogramming system
سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
merit system
نظام شایستگی نگر
microcomputer system
سیستم ریزکامپیوتری
miniature system
خرده نظام
mixed system
نظام مختلط
mksa system
دستگاه مکثا
mnemonic system
نظام یادیار
modern system
نظام نوین
modern system
نظام جدید
modular system
سیستم پیمانهای
modulation system
سیستم مدولاسیون
monetary system
سیستم پولی
monitor system
سیستم مبصر
monoclinic system
دستگاه تک شیب
monocyclic system
دستگاه تکدور
number system
سیستم عددی
software system
سیستم نرم افزاری
system resource
وسیله سیستم
tectopulvinar system
دستگاه بامی- پروانهای
telephone system
سیستم تلفن
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tetragonal system
دستگاه چهار گوشهای
text system
سیستم متن
the nervous system
سلسله پیهای نباتی
the vascular system
سلسله اوندهاومجراها
three phase system
سیستم سه فاز
three phase system
شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
transmission system
شبکه انتقال
transmission system
سیستم انتقالی
transmission system
دستگاه انتقالی
transposition system
سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
triclinic system
دستگاه سه شیب
truck system
اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
turnkey system
سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
tax system
نظام مالیاتی
target system
سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
system security
حفافت سیستم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com