English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
English Persian
system flowchart نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
Other Matches
flowchart ترتیبی که رویدادها در فلوچارت رخ میدهد
flowchart فلوچارت
flowchart دیاگرامی که محل وقوع تصمیمات منط ق در یک ساختار را نشان میدهد و تاثیر آنها روی اجرای برنامه
flowchart نشانههای مخصوص برای معرفی وسیله تصحیات و عملیات در فلوچارت
flowchart دیاگرامی برای شرح یک کامپیوتر یک ساختار سیستم پردازش داده
flowchart صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flowchart کنترل آن و مسیرهای آن به صورت گرافیکی
flowchart نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart روندنما
flowchart نمودار گردشی روندنمایی
flowchart شرح فرآیند
flowchart نمودار گردش کار
flowchart شمای عملیاتی
automated flowchart ترسیم نمودار به صورت خودکار
program flowchart نمودارگردش کار برنامه
flowchart symbol نماد نمودار گردشی
flowchart template یک راهنمای پلاستیکی که حاوی بریده هایی از علائم گردش کار بوده و در تهیه یک نمودار گردش کار بکاربرده میشود
flowchart text اطلاعات توضیحی که مربوط است به علائم نمودار گردش کار
systems flowchart روندنمای سیستم
structured flowchart نمودار گردش کار ساخت یافته
detail flowchart نمودار جزئیات گردش برنامه
program flowchart نمودارگردشی برنامه
program flowchart روند نمای برنامه
linear system [system of linear equations] دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
system هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system سازگان
system سامانه
an system سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
i.f.f. system دستگاه تشخیص
cw system سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
value system نظام ارزشها
p system سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
c.g.s. system دستگاه سگث
system منظومه
the system of the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system قاعده رویه
system نظام سیستم
system روش اصول
system ترتیب
system مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system سلسله
system رشته دستگاه
system تشکیلات
system سازمان
system طرز اسلوب
system نظم منظومه
system جهاز
system دستگاه
system سلسله رشته
system طریقه
system نظام
system همستاد روش
system طرز روش
system همست
system مجموعه سازمان
system سیستم
system اسلوب
system نظم ترتیب
system اصول وجود
power system سیستم قدرت سیستم انرژی
physiocratic system روش اقتصادی فیزیوکراتها عقیده به اینکه تنها زمین عامل تولید است
planetary system سیستم خورشیدی
practical system دستگاه یکانهای عملی
planetary system شمسی
planning system نظام برنامه ریزی
point system شرط بندی براساس امتیاز
polyphase system دستگاه چندفاز
power system شبکه نیرو
phonetic system سیستم صوتی
payroll system سیستم پرداخت حقوق
numeration system سیستم شمارشی
oblique system سیستم مایل
on line system سیستم درون خطی
one component system سیستم یک جزیی
open system نظام باز
open system سیستم باز
open system سازگان باز
operating system/ سیستم عامل دو
orthorhomobic system دستگاه راست گوشه
rhombic system دستگاه راست گوشه
parallel system شبکه موازی
numeral system سیستم عددی
price system نظام قیمت
price system نظام قیمتی
secure system سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
second signal system دستگاه علامتی دوم
russian system سیستم روسی در دفاع گرونفلد
railway system سیستم راه اهن
rotation system توزیع تناوبی
road system شبکه راهسازی
rhombohedral system دستگاه لوزوجهی
respiratory system دستگاه تنفسی
redox system سیستم اکسایش- کاهش
recoil system سیستم عقب نشینی توپ
rationing system نظام جیره بندی
rationing system نظام سهمیه بندی
recoil system سیستم دافع
serfdom system نظام رعیتی
serfdom system نظام سرفی
price system نسبت و رابطه قیمتها با هم
road system شبکه راهها
social system نظام اجتماعی
ptolemaic system هئیت بطلیموسی
quantized system دستگاه کوانتایی
quota system نظام سهمیه بندی
quota system سیستم سهمیهای
ragozin system سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
railroad system سیستم راه اهن
railway system شبکه راه اهن
smyslov system سیستم اسمیسلوف در دفاع گرونفلد
sewerage system شبکه فاضلاب
sewage system شبکه فاضلاب
recoil system دستگاه دافع توپ
hexagonal system دستگاه شش گوشهای
isolated system سیستم منزوی
limbic system دستگاه کناری
london system سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
information system سیستم اطلاعات
lymphatic system دستگاه لنفاوی
magnet system سیستم اهنربایی
magnetic system سیستم مغناطیسی
makagonov system سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
management system سیستم مدیریت
management system سیستم اداره
market system نظام بازار
maroczy system سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
mature system سیستم کامل
irrigation system شبکه ابیاری
interphone system سیستم تلفنی
intercommunication system سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
household system نظام خانوادگی
household system نظام تولیدخانوادگی
hydraulic system سیستم هیدرولیک
ignition system سیستم احتراق موتور
illuminating system سیستم روشنایی
incentive system نظام تشویقی
indeterminate system سیستمی که وضعیت منط قی
indeterminate system آن قابل پیش بینی نیست
induction system سیستم مکش
information system سیستم اطلاعاتی
inquiry system سیستم پرسش- پاسخ
integrate system سیستم مجتمع
interactive system سیستم فعل و انفعالی
intercommunication system ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
total system سیستم کامل
measuring system سیستم سنجش
multilink system سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
multiple well system سیستم چند چاهی
multiplex system سیستم چند سیمه
multiplex system سیستم چندگانه
multiprocessing system سیستمی که چندین واحد پردازنده به هم کار می کنند ولی یک فضای حافظه را اشتراکی استفاده می کنند
multiprocessing system سیستم چند پردازی
multiprocessing system سیستم پردازش چند گانه
multiprogramming system سیستم عملکرد چند برنامهای
multiprogramming system سیستم برنامه سازی چندگانه
multiuser system سیستم چند استفاده کننده سیستم چند کاربر
neurovegetative system دستگاه اعصاب نباتی
non quantized system دستگاه ناکوانتایی
non quantized system دستگاه کلاسیک
number system سیستم عدد نویسی
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
multicomponent system سیستم چند جزیی
monoprogramming system سیستم پردازش دستهای که در هر لحظه یک برنامه را اجرا میکند
merit system نظام شایستگی نگر
microcomputer system سیستم ریزکامپیوتری
miniature system خرده نظام
mixed system نظام مختلط
mksa system دستگاه مکثا
mnemonic system نظام یادیار
modern system نظام نوین
modern system نظام جدید
modular system سیستم پیمانهای
modulation system سیستم مدولاسیون
monetary system سیستم پولی
monitor system سیستم مبصر
monoclinic system دستگاه تک شیب
monocyclic system دستگاه تکدور
number system سیستم عددی
software system سیستم نرم افزاری
system resource وسیله سیستم
tectopulvinar system دستگاه بامی- پروانهای
telephone system سیستم تلفن
teleran system نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
tetragonal system دستگاه چهار گوشهای
text system سیستم متن
the nervous system سلسله پیهای نباتی
the vascular system سلسله اوندهاومجراها
three phase system سیستم سه فاز
three phase system شبکه سه فاز تاسیسات سه فاز
transmission system شبکه انتقال
transmission system سیستم انتقالی
transmission system دستگاه انتقالی
transposition system سیستم رمز با استفاده ازحروف در هم ریخته سیستم رمز در هم
triclinic system دستگاه سه شیب
truck system اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
turnkey system سیستم کامل که طبق نیاز مشتری طراحی شده است و آماده استفاده است
tax system نظام مالیاتی
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
system security حفافت سیستم
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com