Dictiornary-Farsi | system of linear equations | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (11 milliseconds)

English	Persian
system of linear equations	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]


Search result with all words

linear system [system of linear equations]	دستگاه معادلات خطی [ریاضی]
Other Matches

linear equations	معادلههای خطی
equations	تساوی
equations	معادله همچندی
equations	هم سنگ
equations	هم چندی
equations	فرمول
equations	فرمولی که یک کامپیوتر آنالوگ نوشته برای حل
equations	معادله
equations	برابری
equations	رابطه
independent equations	معادلات مستقل
recursive equations	معادلات تکراری
recursive equations	معادلاتی که بعضی از جملات در انهاتکرار شده و هر معادله نسبت به معادله قبلی فقط یک جمله اضافی دارد
differential equations	معادلات دیفرانسیل
differential equations	معادلات مشتق
equations of motion	معادلات حرکت
errors in equations	خطا در معادلات
simultaneous equations	معادلات همزمانی
euler equations	معادلات اولر
hamilton's equations of motion	معادلات هامیلتونی حرکت معادلات حرکت هامیلتونی معادلات بندادی حرکت
lagrange's equations of motion	معادلات حرکت لاگرانژ
linear	خطی
linear	طولی
linear	لیستی که فضای خالی برای رکورد جدید در ساختارش ندارد
linear	برنامه کامپیوتری که حلقه یا جهشی ندارد
linear	روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
linear	روش جستجو که هر عنصریت را با کلید جستجو مقایسه میکند تا به جواب برسد.
linear	باریک کشیده
linear	دراز
linear approximation	تقریب خطی [ریاضی]
linear measure	مقیاس طولی
linear independence	استقلال خطی [ریاضی]
linear equation	معادله خطی
linear array	ارایه خطی
linear circuit	مدار خطی
linear space	فضای برداری [ریاضی]
linear accelerator	شتاب دهنده خطی
linear space	فضای خطی [ریاضی]
linear code	رمز خطی
linear acceleration	شتاب خطی
linear accelerator	شتابده خطی الکترون
linear code	برنامه بدون حلقه
linear distance	خط هوایی
linear combination	ترکیب خطی
linear correlation	همبستگی خطی
linear deformation	تغییر شکل خطی
linear combination	ترکیب خطی [ریاضی]
linear detector	اشکارساز خطی
linear amplifier	تعویض کننده خطی
linear target	هدفهای درخط
linear sheaf	مروحه خطی
linear map	نگاشت خطی [ریاضی]
linear regression	برگشت خطی
linear rectifier	یکسوکننده خطی
linear programming	برنامه نویسی خطی
linear programming	برنامه ریزی خطی
linear programming	برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
linear algebra	جبر خطی [ریاضی]
linear scale	مقیاس خطی
linear scale	مقیاس خطی نقشه
linear target	هدفهای خطی
linear structure	ساختار خطی
linear strain	تغییر شکل نسبی خطی
linear speed	روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
linear sheaf	مروحه در خط
linear shaped	خرج در خط
linear shaped	خرج خطی
linear search	جستجوی خطی
linear scale	درجه بندی خطی
linear probing	کاوش خطی
linear portion	شاخه خطی
linear portion	قسمت خطی
linear momentum	نیروی ضربه که برابراست باحاصلضرب جرم در سرعت خطی
linear molecule	مولکول خطی
linear metre	متر کرباسی
linear metre	متر طولی
linear speed	سرعت خطی
linear list	لیست خطی
linear mapping	نگاشت خطی [ریاضی]
linear function	تابع خطی
linear function	نگاشت خطی [ریاضی]
linear momentum	اندازه حرکت
linear relationship	رابطه خطی
linear transformation	نگاشت خطی [ریاضی]
linear movement	حرکت خطی
linear optimization	بهینه سازی خطی
linear perspective	نمای خطی
linear polymer	بسپار خطی
linear perspective	پروژکتور دارای عدسی مخطط
linear polarized light	نور قطبیده مسطح
linear or long measure	اندازه یا مقیاس در درازا
quasi linear equation	معادله شبه خطی
linear homogenous production function	تابع تولید خطی همگن
linear combination of atomic orbitals	ترکیب خطی اوربیتالهای اتمی
cw system	سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
value system	نظام ارزشها
c.g.s. system	دستگاه سگث
p system	سیستم عامل ریزکامپیوتری باامتیاز اساسی که برنامههای نوشته شده برای ان روی محدوده گستردهای ازماشینهای گوناگون کار میکند
system	سامانه
system	ترتیب
system	روش اصول
system	نظام سیستم
system	منظومه
system	سازمان
i.f.f. system	دستگاه تشخیص
system	نظام
system	هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
system	مجموعه سازمان
system	سازگان
system	مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
system	سلسله
system	رشته دستگاه
system	طرز روش
system	نظم ترتیب
system	اصول وجود
system	نظم منظومه
system	اسلوب
system	سیستم
system	همست
an system	سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
system	همستاد روش
system	طریقه
system	سلسله رشته
system	دستگاه
the system of	the which by ininheritance agnatisation the passedto is state the residueof agnates male تعصیب
the system of	رد مازاد ترکه متوفی به خویشان ذکورپدری
system	قاعده رویه
system	تشکیلات
system	طرز اسلوب
system	جهاز
system log	گزارش روزانه عملیات سیستم
system time	ساعت سیستم
system log	شرح ماوقع سیستم
makagonov system	سیستم ماکاگونوف در دفاع هندی شاه شطرنج
system loader	بارکننده سیستم
system library	کتابخانه سیستم
management system	سیستم مدیریت
system interrupt	وقفه سیستم
management system	سیستم اداره
magnetic system	سیستم مغناطیسی
system maintenance	تامین و نگهداری سیستم
london system	سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
system of units	دستگاه واحدها
system of units	سلسه احاد
system of units	دستگاه یکانها
system of forces	دستگاه نیروها
System Monitor	امکانی در ویندوز که به کاربر امکان مشاهده اجرای منابع PC را میادهد و اگر وسیله اشتراکی دارند بررسی میکند
lymphatic system	دستگاه لنفاوی
system mangement	مدیریت سیستم
magnet system	سیستم اهنربایی
market system	نظام بازار
system study	مطالعه سیستم
interactive system	سیستم فعل و انفعالی
information system	سیستم اطلاعات
information system	سیستم اطلاعاتی
isolated system	سیستم منزوی
system reset	راه اندازی مجدد سیستم
system priorities	تقدم های سیستم
system resolution	تفکیک سیستم کار دستگاه
system planning	طرح ریزی سیستم
system overhead	مازاد سیستم
system prompt	اعلان سیستم
system programs	برنامههای سیستم
system programmer	برنامه نویس سیستم
integrate system	سیستم مجتمع
intercommunication system	ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
intercommunication system	سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
inquiry system	سیستم پرسش- پاسخ
system program	برنامه سیستم
interphone system	سیستم تلفنی
system resource	منبع سیستم
system overhead	بالاسری سیتم
vantilating system	سیستم تهویه
system standard	معیار سیستم
system standard	استانداردسیستم
hydraulic system	سیستم هیدرولیک
household system	نظام تولیدخانوادگی
household system	نظام خانوادگی
system test	ازمون سیستم
system testing	ازمایش سیستم
system time	زمان سیستم
system of ventilation	سیستم تهویه
system software	نرم افزار سیستم
ignition system	سیستم احتراق موتور
limbic system	دستگاه کناری
system resource	وسیله سیستم
incentive system	نظام تشویقی
induction system	سیستم مکش
indeterminate system	آن قابل پیش بینی نیست
indeterminate system	سیستمی که وضعیت منط قی
system security	حفافت سیستم
illuminating system	سیستم روشنایی
irrigation system	شبکه ابیاری
maroczy system	سیستم ماروکسی در بازی چهار اسب شطرنج
open system	سازگان باز
planetary system	سیستم خورشیدی
planetary system	شمسی
planning system	نظام برنامه ریزی
system analysis	انالیز سیستم
polyphase system	دستگاه چندفاز