English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
table waters ابهای معدنی سر سفره
Other Matches
He banged the table with his fist . He thumped the table . با مشت کوبیدن روی میز
waters مایع
waters اب دادن
waters پیشاب
waters ابگونه
waters اب
quality of waters چگونگی ابها
territorial waters ابهای ساحلی
flood waters {pl} طغیان آب
toilet waters عطر حمام
flood waters {pl} سیل
to turn on the waters یکدفعه شروع به گریه کردن [اصطلاح روزمره]
to fish in troubled waters ازاب گل الودماهی گرفتن
To fish in troubled waters. از آب گل آلود ماهی گرفتن
to fish in troubled waters پی بازاراشفته گشتن
pour oil on troubled waters <idiom> آب روی آتش ریختن
The waters run clear of the mill . <proverb> آبها از آسیاب افتاد .
look up table جدول مراجعهای
get table دست یافتنی
table طرح کردن
get table بدست اوردنی
table مطرح کردن
Could we have a table outside? آیا ممکن است میز ما بیرون باشد؟
two way table جدول دو سویی
inner table میزداخلی
the f. of a table باید
table saw تابلونمایشگر
the f. of a table بطوریکه
table look up جستجوی جدول
table look up مراجعه به جدول
under the table <idiom> زیرمیزی
table سفره
table تو گذاردن
table لیست
table جدول
table لوح جدول
table در فهرست نوشتن
table خوان
table معوق گذاردن
table از دستور خارج کردن
table فهرست
table میز
table کوهمیز
table میزبازی
table لیست تمام رویدادها و وضعیتهای ممکن که می توانند رخ دهند.
table مجموعه نتایج ذخیره شده که به سرعت قابل دستیابی هستند
table ساختاری که نحوه اتصال رکوردها و داده ها را به صورت رابط ه بین سط رها و ستونهای جدول نشان میدهد
table لیست تولید شده توسط کامپایلر یا سیستم محل اندازه و نوع متغییرها , توابع و ماکروها در یک برنامه
table روی میز گذاشتن
table استفاده از یک مقدار مشخص برای انتخاب یک ورودی در جدول که حاوی مقدار ثانوی است
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
table لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها
table به صورت جدول دراوردن
table به جدولی انتقال دادن
table point جدول امتیازها
serve at table پیشخدمتی کردن
table of precedence صورتی که ترتیب الویت قوانین و مقررات مختلفه راتعیین میکند
to lay on the table بوقت دیگر موکول کردن
tide table نمودار جزر ومد یاکشند
table set وسیله رومیزی
table spoon قاشق سوپ خوری
table spoonful قاشق سوپخوری
table talk صحبتهای خصوصی و غیررسمی در سر میز غذا مفاوضه
time table جدول زمان بندی
tide table جگول جزر و مد
tide table جدول کشند
to serve at table پیشخدمتی کردن
tier table میز کوچک
spelling table جدول کلمات تهجی رمزی جدول تهجی رمز
time table جدول زمانی
swivel table میز نوسان دار
table of distribution جدول تقسیم اماد
time table جدول زمانی ورود و عزیمت
table set دستگاه میزی
table of organization جدول سازمان
table d'hote خوراک رسمی و روزانه مهمانخانه
table comparator مقایسه کننده نوارها
table water سفره اب زیر زمینی
table ware لوازم میز یا سفره
table utility برنامه کمکی جدولی
table tomb گورصندوقی وتخت
symbolic table جدول علائم
symbol table جدول نمادها جدول نمادی
symbol table جدول علامت
symbol table جدول نمادها
table flap قسمتی از میزکه خوابانیده یابلند میشود
table instrument وسیله رومیزی
table of equipment جدول ساز و برگ
state table جدول حالات
table of distribution جدول توزیع
table of allowance جدول سهمیه مجاز
table money فوق العادهای که بابت هزینه مهمان داری به افسران ارشد داده میشود
table telephone تلفن رومیزی
table linen رومیزی
table linen دستمال سفره
table land زمین هموار
table lamp لامپ استاندارد
tilting table میز نوسان دار
to rap on the table دست یا چیز دیگری روی زمین
multiplication table جدول ضرب [ریاضی]
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could we have a table in the corner? آیا ممکن است میز ما در گوشه باشد؟
Could we have a table by the window? آیا ممکن است میز ما کنار پنجره باشد؟
Could we have a table on the terrace? آیا ممکن است میز ما روی تراس باشد؟
wait table <idiom> سرو کردن غذا
Lift up the table. سرمیز رابلند کن
trestle table میز سهپایه
table manners روشغذاخوردنفردی
pin-table صفحهمخصوصبازیpillowcasePinball
negotiating table جلسهایکهمخالفانتلاشدارندبهتوافقیدستیابند
league table جدوللیگ
truth table جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
table beet چغندر
earth-table رج بنا
corbel-table [ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
communion-table [میز چوبی در کلیساهای پروتستان]
basement-table [پی را روی زمین ساختن]
altar-table میز مقدس در کلیسا
table carpet فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
the leg of the table پایه میز
lay the table چیدن میز
dinner table میزغذاخوری
dining table میزغذاخوری
turn table سینی گردش درسمت
turn table میز سمت
turn table میز چرخش
truth table جدول درستی جذول صحت
truth table روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table در جبر بولی
truth table دو مقدار
truth table جدول صحت
truth table جدول درستی
trivet table میز سه پایه
transfer table میز انتقال
type table نوع جدول سازمان
type table نوع جدول تیر
bargaining table جلسهمشترکبرایرفعاختلافاتکهها در بریتانیا استفادهمیشد
table mixer توپتنیسرویمیز
table extension صفحهانقراض
table cut تراشتختهای
printer table میزچاپگر
outer table تختهخارجی
feed table صفحهعلوفه
extending table میزبازشو
computer table میزکامپیوتر
where is my place at the table جای من در سر میز کجاست
virtual table جدول مجازی
vigenere table جدول رمز وی گنر
training table میز ناهارخوری در اردو
water table ابخوان سفره
firing table جدول تیر
external table جدول برونی
expectancy table جدول انتظار
expansion table میز کشویی
expansion table میز کشابی
entrucking table جدول حرکات و بارگیری خودروهای باری ارتشی
end table عسلی
billiard table میز بیلیارد
end table میزکوچک دم دستی
embarkation table جدول قابلیت بارگیری
firing table جدول تیراندازی
astronomical table ذیج
table of authorities جدول اولیا امور
addition table جدول افزایشی
astronomical table زیگ
gipsy table میزگردسه پایه
gaming table میزقمار
gaming table میزبازی
function table جدول تابعی
frequency table جدول بسامد
fourfold table جدول چهارخانه
fly table میز تا شونده
embarkation table جدول بارگیری
earth table رج بنا
decision table جدول تصمیم گیری
decision table جدول تصمیم
console table میزی که پایههای کج داردوبه دیوارتکیه میدهند
water table سطح ایستائی اب
decision table جدول تصمیمی
decimal table جدول تصمیمی
data table جدول داده ها
convertible table میزتاشو
convertible table میز صحرایی تا شونده
conversion table جدول تبدیل
decompression table جدول نشاندهنده زمان و محل لازم برای صعود ارام غواص
delivery table میز تحویل
character table جدول شناسایی
circular table میز گرد
earth table سنگ رگی
collapsible table میز تاشو
drip table میز چکانش
drilling table میز مته کاری
drawing table میز نقشه کشی
drain table میز قطران
deviation table جدول انحراف
deviation table جدول انحراف مغناطیسی
contingency table جدول وابستگی
sand table میز مخصوص شن بازی بچه ها
pier table میز زیر ایینه قدی
permutation table جدول کلمات رمز
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com