English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 45 (4 milliseconds)
English Persian
tackle اسباب
tackle لوازم کار
tackle طناب وقرقره
tackle گلاویز شدن با
tackle نگاه داشتن
tackle از عهده برامدن دارای اسباب و لوازم کردن بعهده گرفتن
tackle افسار کردن
tackle تاکل
tackle قرقره قلاب
tackle چنگک وصل کردن به قلاب اویزان کردن
tackle قلاب قرقره جرثقیل
tackle 3 purchase
tackle تکل
tackle تکل کردن
tackle درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle ازجا کندن حریف حمله به توپدار با انداختن یا گرفتن او
tackle وسایل ماهیگیری یا کمانگیری
tackle لوازم
tackle قرقره و طناب
Other Matches
right tackle تکلراست
to tackle to بکار چسبیدن
One must tackle it in the right way. هرکاری را باید از راهش وارد شد
terminal tackle طعمه
block and tackle طناب و قرقره
block and tackle قرقره و زنجیر
fishing tackle ابزار ماهیگیری
terminal tackle راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
left tackle دفاعچپ
right defensive tackle مهرهشکلتدافعیراست
tackle box جعبهقرقرهقلاب
tackle block دستگاه قرقره جرثقیل
split tackle تکل قیچی
sliding tackle تکل درحال لیز خوردن
balanced tackle وضع متعادل وسایل ماهیگیری
gang tackle با چند بازیگر حریف را فروداوردن
ground tackle زنجیر لنگر و متعلقات ان
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
hook tackle تکل از پشت
luff tackle تاکل دو قرقرهای
luff tackle قرقره قلاب دو شیاره
relieving tackle تاکل کمکی
left defensive tackle مهرهشکلتدافعیچپ
rear takedown with outside leg tackle زیریک خم
rear takedown with outside leg tackle گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
rear takedown with double leg tackle زیر یک دو خم که تبدیل به خورجین تکان میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com