English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (8 milliseconds)
English Persian
tactical reserve احتیاط تاکتیکی
tactical reserve نیروهای احتیاط تاکتیکی
Other Matches
tactical جنگی
tactical مربوط به فن به کاربردن یکانها در نبرد مربوط به فن جنگ از نظر نظامی
tactical تاکتیکی
tactical ماهر ماهرانه
tactical مربوط به تدابیر جنگی
tactical element یکان رزمی یکان تاکتیکی
tactical formation ارایش تاکتیکی
tactical formation یکان تاکتیکی صورت بندی تاکتیکی
tactical intelligence اطلاعات تاکتیکی
tactical air نیروی هوایی تاکتیکی هواپیمایی تاکتیکی
tactical march نقل
tactical element عنصر تاکتیکی
tactical diversions تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
tactical aircraft هواپیمای جنگی
tactical airlift ترابری تاکتیکی هوایی
tactical airlift حمل و نقل تاکتیکی هوایی
tactical command فرماندهی تاکتیکی
tactical command یکان تاکتیکی
tactical complication پیچیدگی تاکتیکی
tactical complication بغرنجی تاکتیکی
tactical concept تدبیر عملیات تاکتیکی
tactical control کنترل و هدایت تاکتیکی
tactical control کنترل تاکتیکی
tactical diameter قطر تاکتیکی
tactical intelligence اطلاعات جنگی
tactical loading بارگیری رزمی یا جنگی
tactical march حرکت جنگی
tactical troops یکانهای تاکتیکی
tactical troops عدههای تاکتیکی
tactical support پشتیبانی رزمی
tactical smoke دود استتاری
tactical smoke دود مصنوعی
tactical reconnaissance براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
tactical reconnaissance خبرگیری از جنگ
tactical voting رایدادنبهنفعکسیبرایاینکهفرددیگرپیروزنشود
tactical plan طرح عملیات تاکتیکی
tactical missile موشک جنگی
tactical minning مین گذاری تاکتیکی
tactical missile موشک رزمی
tactical plan طرح عملیات نظامی
tactical movement حرکات تاکتیکی
tactical movement نقل و انتقال نظامی
tactical march انتقال جنگی
tactical air observer دیدبان تاکتیکی هوایی
tactical air observer دیدبان هوایی
tactical air operation عملیات تاکتیکی هوایی
tactical air navigation رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
tactical air commander فرمانده نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air force نیروی هوایی تاکتیکی
tactical air navigation سیستم تاکان
officer in tactical command فرمانده تاکتیکی
tactical range recorder سونار تاکتیکی ناو
tactical operation center مرکز عملیات تاکتیکی
basic tactical unit یکان مبنای تاکتیکی
tactical range recorder رادارصوتی تاکتیکی
tactical command ship ناو فرماندهی
tactical call sign معرف رادیویی تاکتیکی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
tactical air command center مرکز فرماندهی و کنترل نیروی هوایی تاکتیکی
to have something in reserve چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
to have something in reserve چیزی درچنته داشتن
I'd like to reserve ... می خواهم یک ... رزرو کنم؟
under reserve تحت تضمین
reserve کتمان حقیقت
with reserve بقید احتیاط
reserve ذخیره
reserve احتیاط
reserve ذخیره کردن
reserve عضو علی البدل
reserve مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserve قید شرط
reserve نگهداشتن
reserve ذخیره کردن اختصاص دادن
reserve اندوخته
reserve رزرو کردن
reserve پس نهاد
reserve کنار گذاشتن
reserve پس نهاد کردن
reserve نگه داشتن اختصاص دادن
reserve اندوختن اندوخته
reserve احتیاط یدکی
reserve توداربودن
reserve از پیش حفظ کردن
reserve مدارا
equipment reserve ذخیره تجهیزاتی
capital reserve ذخیره سرمایه
general reserve احتیاط عمومی
floating reserve نیروی ذخیره احتیاط متحرک
central reserve سکوی میانی
floating reserve احتیاط سیال
central reserve سکوی وسط
capital reserve اندوخته سرمایه
battle reserve احتیاط جنگی
army reserve قسمت احتیاط نیروی زمینی
army reserve احتیاط نیروی زمینی
reserve parachute چترذخیرهای
reserve fund سرمایه احتیاطی
reserve curreny ارز ذخیره
reserve price قیمت پنهانی [در حراجی های فرش و در بازارهای خارج استفاده می شود یعنی صاحب فرش، یک قیمت حداقل در نظر می گیرد و اگر در مزایده قیمت پیشنهادی از آن پایین تر باشد، از فروش امتناع می کند.]
paper in reserve کاغذذخیرهای
I'd like to reserve a table for 5. میخواهم برای 5 نفر یک میز رزرو کنم.
Could you reserve a room for me? آیا میتوانید اتاقی برای من رزرو کنید؟
operational reserve ذخیره عملیاتی
nature reserve اندوختگاه نیادی
reserve fund وجوه ذخیره
reserve fund وجوه اندوخته
reserve mobilization بسیج احتیاطها
reserve mobilization بسیج نیروهای احتیاط
reserve officer افسر وفیفه
reserve officer افسر احتیاط
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
reserve price اخرین بها
reserve price بهای قطعی
reserve force نیروی احتیاط
reserve factor نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
payment under reserve پرداخت تحت تضمین
ready reserve ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
reflex reserve پس مانده بازتاب
reserve accumulator انباره کمکی
operational reserve احتیاط عملیاتی
reserve buoyancy حجم بالاتر از خط ابخور ناو
reserve buoyancy جرم اضافی برای غوطه ورساختن کامل شناورها یابدنه هواپیمای دریایی
reserve center مرکز احتیاط
reserve center مرکز اموزش احتیاط
reserve components قسمتهای احتیاط ارتش
reserve curreny پول ذخیره
reserve echelon رده احتیاط
reserve price قیمت نهایی بهای قطعی
reserve price قیمت پایه در حراج
liability reserve ذخیره بدهیها
mobile reserve احتیاط متحرک
national reserve اندوختگاه ملی
nature reserve اندوختگاه طبیعی
battle reserve ذخیره جنگی
stone reserve ذخیره سنگ
gold reserve اندوخته طلا
national reserve پاستگاه ملی
reserve requirement مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
reserve requirements ذخائر مورد نیاز
reserve stock اماد ذخیره
reserve stock موجودی ذخیره
rolling reserve اماد ذخیره غلطان
rolling reserve امادذخیره دم دست وهمیشه حاضر در پای کار
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
reserve army of unemployed سپاه ذخیره بیکاران
fractional reserve banking بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
federal reserve system ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
fuel reserve tank مخزن ذخیره سوخت
federal reserve system سیستم ذخیره فدرال
federal reserve system نظام فدرال رزرو
federal reserve bank بانک فدرال رزرو
reserve army of unemployed ارتش ذخیره بیکاران
federal reserve system سیستمی که به موجب ان
strict nature reserve اندوختگاه طبیعی بازداشته
auction sale without reserve فروش به وسیله حراج بدون ذکر قیمت پایه
army reserve command فرماندهی احتیاط نیروی زمینی قسمت احتیاط ارتش
civil reserve air fleet گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com