Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 276 (3 milliseconds)
English
Persian
take stock of
<idiom>
شمردن فرصتها
Search result with all words
stock-still
بی جنبش
stock-still
بی حرکت
stock exchange
بورس سهام
stock exchange
بورس اوراق بهادار
stock exchanges
بورس سهام
stock exchanges
بورس اوراق بهادار
rolling stock
گردونههای ریل دار
rolling stock
ترنهای روی خط اهن
stock
: مایه
stock
ذخیره
stock
موجودی موجودی کالا
stock
کنده
stock
تنه
stock
ته ساقه
stock
قنداق تفنگ
stock
پایه دسته ریشه
stock
نیا
stock
سهام سرمایه
stock
مواشی پیوندگیر
stock
:حاضر
stock
موجود
stock
دم دست
stock
درانبار
stock
اماده
stock
انبارکردن
stock
ذخیره کردن
stock
به موجودی افزودن
stock
سهم
stock
انباشته انباره
stock
اماد ذخیره
stock
ذخیره ذخیره کردن
stock
انبار
stock
قبضه جنگ افزار قنداق تفنگ
stock
میله لنگر
stock
موجودی
stock
موجودی کالا ذخیره
stock
ذخیره اولیه
stock
جوراب ساق بلند
stock
عادی ازلحاظ مدل
stock
دسته چوب ماهیگیری
stock
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock
سهام
stock
مال التجاره
stock
عرضه کردن کالا برای فروش سرسلسله
stock
دودمان
stock
جامع نسب
stock
دسته حدیده
stock
بدنه رنده
stock
ماده اولیه
stock
موجودی ذخیره
stock
موجودی انبار
stock-in-trade
راس المال
stock car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock car
قدرت و دوام
stock-car
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-car
قدرت و دوام
stock-cars
اتومبیل شبیه به اتومبیل مسافرتی با تغییراتی بمنظورسرعت
stock-cars
قدرت و دوام
stock market
بورس سهام وارز
stock market
بورس کالاهای مختلف
stock markets
بورس سهام وارز
stock markets
بورس کالاهای مختلف
joint-stock companies
شرکت سهامی
joint-stock company
شرکت سهامی
active stock
موجودی فعال
active stock
موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
anticipated stock losses
تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
anvil stock
کنده
assemble capital stock
سرمایه پرداخت نشده
assemble capital stock
بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
balanced stock
ذخیره اماد متعادل
bank stock
سهام بانک
bar stock
ماده اولیه مصرفی
bar stock
دسته حدیده
base stock control
کنترل موجودی مبنا
bearer stock
سهام و اوراق قرضه بدون نام
bearer stock
اسناد در وجه حامل
buffer stock
ذخیره اتکائی
buffer stock
تامین ذخیره
buffer stock
موجودی ذخیره
buffer stock
مواد اولیه ذخیره
buffer stock
موجودی احتیاطی
bulk stock
ذخایر قوال
bulk stock
ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
capital stock
سهام انتشار نیافته شرکت تضامنی
capital stock
عنصر مالکیت شرکت که بصورت سهام وگواهی نامه سهام درامده
capital stock
موجودی سرمایه
capital stock
حجم سرمایه
capital stock
اورده
capital stock
سهام سرمایه سهامی که به عنوان سرمایه به شرکت اورده میشود
claimant stock
ذخایر امانی
claimant stock
انبار امانی
closed stock
اجناس ذخیره
closed stock
اجناس انبارشده ثابت
common stock
سهام معمولی شرکت
common stock
سهام عادی
consignment stock
کلاهای امانی
consumable stock
موجودی مصرفی
contingency retention stock
اقلام ذخیره برای عملیات احتمالی
Other Matches
out of stock;ex stock
از موجودی یاذخیره
stock
دسته ابزار و اسلحه
take stock
<idiom>
جمع بندی کردن
in stock
<idiom>
روی بورس
stock still
بی جنبش
stock still
بی حرکت
out of stock
<adj.>
غیر موجودی کالا
[در انبار]
to take stock of
برانداز کردن
to have in stock
موجود داشتن
seed stock
ذخیره بذرکاشتنی
seed stock
نیروی ذخیره
safety stock
موجودی تضمینی
safety stock
موجودی ذخیره انبار
reserve stock
موجودی ذخیره
reserve stock
اماد ذخیره
raw stock
موجودی مواد خام
valuation of stock
ارزیابی موجودی
service stock
اماد و کالاهای جنگی
service stock
امادرزمی
stock broker
دلال سهام
stock bottle
شیشه ذخیره
stock audit
حسابرسی موجودی
stock and die
دسته حدیده و حدیده
stock adjustment
تطبیق موجودی
stock adjustment
تعدیل موجودی
stock accounting
حساب کالاهای موجود
stock accounting
حسابداری موجودی
stock account
حساب موجودی
spares stock
موجودی لوازم یدکی
stock broker
کارگزار بورس
warehouse stock
موجودی انبار
preferred stock
سهام ممتازه
live stock
چارپایان اهلی
We dont have it in stock .
این جنس موجود نیست ( نداریم )
intermediate stock
کالاهای نیمه تمام
take stock in (usually negative)
<idiom>
باورداشتن
joint stock
سرمایه مشترک
intransit stock
اماد سیال
intransit stock
اماد در حال حرکت یا جریان در سیستم توزیع
joint stock
شرکت سهامی
live stock
مواشی وگاووگوسفندی که برای کشتاریافروش پرورش شود احشام
maximum stock
حداکثر موجودی انبار
preferred stock
سهم ممتاز
laughing stock
مایهی خنده
laughing stock
مضحکه
intermediate stock
موجودی کالاهای درحال ساخت
money stock
عرضه پول
money stock
حجم پول در گردش
laughing stock
مورد تمسخر
stock pot
قابلمهگود
vine stock
نیایبرگمو
joint stock
سهامی
stock broker
دلال بورس
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
stock requisition
درخواست کالا
stock record
سابقه موجودی
stock piling
ذخیره کردن در انبار
stock piling
ذخیره نمودن
stock piling
انبار کردن
stock number
شماره فنی انبار شماره انبار
stock number
شماره فنی جنس
stock level
سطح ذخیره انبار
stock level
سطح انبار
stock jobbing
سفته بازی
stock requisition
تقاضا جهت کالا
stock room
انبار
stock room
انبار کالا
surplus stock
موجودی مازاد
surplus stock
موجودی اضافی
stock yard
حیاط طویله
stock watering
سهام تاسیسات گرانقیمتی رابا قیمت اختیاری در بورس فروختن که مالا" به تقلیل قیمت سایر سهام منتهی شود
stock valuation
ارزیابی موجودی
stock trading
خرید و فروش سهام
stock taking
رسیدگی به موجودی
stock solution
محلول ذخیره
stock shears
قیچی پادار
stock saddle
نوعی زین
stock jobbery
سفته بازی
stock jobber
محتکر سهام دلال سهام
treasury stock
سهم منتشره شرکت که بعنوان سرمایه منظور میگردد
stock control
کنترل وسفارش موجودی انبار
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
stock control
کنترل موجودی
stock control
کنترل ذخیره انبار
stock control
کنترل موجودی انبار
stock company
شرکت سهامی
stock clerk
انباردار
stock check
کنترل موجودی
stock certificate
گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
stock dividend
سهام صادره بابت سود سهام
stock evaluation
بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
stock exchnge
بورس
stock jobber
سفته باز
stock in trade
لوازم وابزار کار فوت وفن
stock in trade
مال التجاره
stock in trade
موجودی کالای مغازه
stock holder
سهامدار
stock holder
صاحب سهم
to i. one's capital in stock
سرمایه حودرادرسهام گذاشتن
stock funds
اعتبار خریدنقدی
stock funds
اعتبار نقدی اماد
stock exchnge
بازار سهام تجارتی اتحادیه سهامداران
outside
[stock exchange]
<adj.>
خارج از بورس
[فروخته شده ]
inscribed stock
سهام با اسم
gun stock
قنداق تفنگ
gun stock
قنداق
government stock
اوراق بهاداردولتی
government stock
سهام دولت
general stock
سهام عمومی
gazing stock
انگشت نما
gazing stock
مایه عبرت
gaping stock
چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
gaping stock
مایه حیرت
fixed stock
مالک انحصاری سهام
hard stock
اجر سخت
he comes of a good stock
اوازخانواده اصیلی است
inscribed stock
سهام نامدار
inscribed stock
سهام ثبت شده
idle stock
موجودی بی مصرف
head stock
جعبه هرزگردماشین تراش
head stock
قطعهای که قسمت مهم دستگاه بر ان قرار دارد
head stock
سردستگاه
head stock
کلاهک
head stock
راهنمای عملیات ورزشی دسته جمعی در مدارس وغیره
head stock
بستر
head stock
پایه
finish stock
موجودی کالای ساخته شده
debenture stock
سهام قرضه
dead stock
موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
dead stock
کالای بنجل
dead stock
کالای بدون خریدان
dead stock
موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
head stock
یاتاقان
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle stock
موجودی فعال
stock exchange
بورس اوراق بهادار
die stock
بدنه رنده
die stock
دسته حدیده
dimension stock
چوب سختی که به ابعاد معینی تبدیل شده
feed stock
مواد اولیه که جهت تولید به کارخانه وارد میشود
feed stock
مواد اولیه
stock exchange
بورس سهام
excess stock
موجودی مازاد
excess stock
ذخایر اضافی ذخیره کردن بیش از حد لزوم
excess stock
مواد اضافی
earmarked stock
موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
drill stock
مته نگهدار
drill stock
پایه مته
lock, stock, and barrel
با همه چیز
wooden anvil stock
کنده چوب
stock handling cost
هزینه جابجایی موجودی
cyclical stock check
کنترل موجودی دورهای
finished goods stock
موجودی کالاهای تمام شده
federal stock number
شماره فنی فدرال
fast moving stock
موجودی که به سرعت کاهش می یابد
fast moving stock
کالایی که به سرعت فروخته میشود
continuous stock taking
رسیدگی مستمر موجودی
continuous stock taking
موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
continuous stock control
کنترل مستمر موجودی
improvement in stock breading
اصلاح نژاد چارپایان
joint stock company
شرکت سهامی
stock control program
نرم افزاری که برای کمک به مدیریت انبار در تجارت طراحی شده است
raw material stock
موجودی مواد اولیه
perpetual stock record
سابقه دائمی موجودی انبار
periodic stock check
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
modified stock car
اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
minimum stock level
موجودی
minimum stock level
حداقل
joint stock partnership
شرکت مختلط سهامی
rolling stock cleaning yard
میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
share of stock
[American English]
سهم
[اقتصاد]
private joint stock company
شرکت سهامی خاص
public joint stock company
شرکت سهامی عام
Financial Times Stock Exchange 100 Index
شاخصقیمتهایسهام
this shope has a well assorted(I'll-assorted)stock.
اجناس این مغازه جور ( ناجور )است
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com