Dictiornary-Farsi | take the bull by the horns | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 65 (5 milliseconds)

English	Persian
take the bull by the horns <idiom>	چند نوع فعالیت داشتن


Search result with all words

to take the bull by the horns	دلیرانه با سختی روبرو شدن با شاخ گاوی درافتادن
Take thd bull by the horns. <proverb>	گاو را از شاخهایش بگیر .
Other Matches

horns	شاخکها
horns	شاخها
horns	بوقها
horns of a mouflon	شاخقوچکوهی
actuating horns	اهرمهایی که کابلهای کنترل به انهامتصل شده و توسط انها سطوح فرامین را حرکت میدهند
horns of a rhinoceros	شاخکرگدن
draw in one's horns <idiom>	پول کمی خرج کردن
horns of a giraffe	شاخهزرافه
To lock horns with someone. To take issue with someone.	با کسی سر شاخ ( شاخ بشاخ ) شدن
A cow without horns and tail. <proverb>	گاو بى شاخ و دم .
bull	سفته باز بورس
bull	گاونر
bull	نر
bull	حیوانات نر بزرگ فرمان
bull	مثل گاو نررفتارکردن
bull	بی پرواکارکردن
bull	مرکز هدف
bull	بورس تصنعی
bull	گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull horn	بلندگوی دستی
bull the market	بازار را گرم کردن
bull whale	نهنگ ماده
bull whale	نهنگ نر
irish bull	بیان بظاهر موافق و درحقیقت مخالف
john bull	لقب ملت انگلیس
ringthe bull	بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
to ring a bull	حلقه دربینی گاوکردن
bull terrier	سگ بول تریر
bull terriers	سگ بول تریر
bull session	جلسه محاوره ومرور
bull pup	نوعی موشک هدایت شونده هوا به زمین
bull's eye	قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's eye	مرکز هدف
bull's-eyes	قلب هدف تیری که بهدف اصابت کند
bull's-eyes	مرکز هدف
bull calf	گوساله نر
bull head	کله گاوی
bull headed	کله شق
bull ladle	پاتیل یا کفچه حمل و نقل
bull nose	چشمی سینه ناو
bull pen	محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
bull pup	موشک بال پاپ
like a red rag to the bull	موجب خشم
cock-and-bull stories	داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story	چاخان
cock and bull story	داستان جعلی برای تعریف ازخود
to tell a coke-and-bull story <idiom>	[یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
like a red rag to the bull	آزار دهنده
shoot the breeze/bull <idiom>	بیخودی حرف زدن
hit the bull's-eye <idiom>	به اصل مطلب رسیدن
cock-and-bull story	چاخان
bull dog wrench	اچار مخصوص لوله گاز
cock-and-bull story	داستان جعلی برای تعریف ازخود
bull in a china shop <idiom>	کسی که همه چیزرا به هم میریزد
cock-and-bull stories	چاخان
Taurus the Bull (April 20)	برجثور
If you criticize him, it's like a red rag to a bull.	اگر از او [مرد] انتقاد بکنی زود بهش بر می خورد.
to be like a red rag to a bull [British]	کسی را برافروختن
to be like a red rag to a bull [British]	کسی را خشمگین کردن
to be like waving a red flag in front of a bull [American]	کسی را برافروختن
to be like waving a red flag in front of a bull [American]	کسی را خشمگین کردن
Mentioning his ex-wife's name was like waving a red flag in front of a bull.	تا اسم زن قبلی او [مرد] را آوردم خونش به جوش آمد.