English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
tank recovery vehicle خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
Other Matches
tank vehicle خودرو تانکر
tank vehicle خودرو تانکرسوخت
recovery برگشت به حالت اولیه
recovery جبران
recovery اصلاحیه
recovery برگرداندن فرایند یا برنامه پس ازوقوع خطاوتصحیح ان
recovery نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery برگرداندن به برنامه پس ازثابت شدن خطاازنقط های که تابع فراخوانی صداشده بود
recovery زمانی که وسیله RAMاز حالت خواندن به نوشتن می رود
recovery فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery برگشتن به عملیات طبیعی پس ازخطا
recovery مشابه 8398
recovery بازیافت
recovery استرداد جبران
recovery ترمیم
recovery بهوش امدن
recovery بخودایی
recovery وصول جبران
recovery استرداد
recovery تحصیل چیزی
recovery حصول
recovery بهبودی بازیافت
recovery بهبود
recovery رونق
recovery استحصال
recovery وصول
recovery بازیابی
recovery بازیابی اخراجات جمع اوری وسایل
recovery سلامتی
recovery بازگشت
recovery برگشت
recovery phase مرحله رونق
recovery procedure رویه ترمیمی
recovery procedures روشهای اخراجات
recovery procedures روشهای بازیابی
recovery procedures روشهای تخلیه اقلام بازیافتی
recovery routine روال ترمیمی
recovery time مدت توانیابی
recovery upturn بهبود
spontaneous recovery بهبود خود به خودی
recovery phase مرحله شکوفائی
recovery party گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
file recovery بازیافت فایل
file recovery ترمیم فایل
gas recovery بازیابی بنزین
medical recovery اخراجات پزشکی
recovery time زمان بهبود
by product recovery بازده محصولات فرعی
battlefield recovery اخراجات میدان رزم اخراجات میدان نبرد جمع اوری وسایل از کار افتاده رزمی
nickel recovery بازیابی نیکل
medical recovery تخلیه پزشکی
quick recovery بهبود سریع
recovery airfield فرودگاه مخصوص فروداضطراری هواپیماهافرودگاه یدکی
quick recovery رونق سریع
at the expense of recovery در هزینه های بازیابی
sent document recovery استردادمدارکفرستادهشده
error recovery ترمیم خطا
sulfur recovery unit واحد بازیابی گوگرد
acid recovery plant کارگاه بازیابی اسید
automatic recovery program برنامه ترمیمی خودکار برنامه بازیابی اتوماتیک
capital recovery factor ضریب برگشت سرمایه
error recovery procedures رویههای ترمیم خطا
disaster recovery plan طرح یک واکنش به هنگامیکه خطری نرم افزار و سخت افزار را تهدید میکند
vehicle وسیله حمل
vehicle محمل
vehicle حمل کننده
vehicle خودرو
vehicle وسیله نقلیه
vehicle ناقل
vehicle حامل رسانه
vehicle برنده
vehicle حامل
vehicle برندگر
vehicle رسانگر
vehicle رسانه
commercial vehicle وسیلهحملکالاومسافردر جاده
motor vehicle خودرو
motor vehicle خودرو موتوری
motor vehicle وسیله نقلیه موتوری
landing vehicle خود روشنی دار اب خاکی
combination vehicle خودروهای مرکب
re entry vehicle نوعی رسانگرهای فضایی که برای ورود به اتمسفر زمین در بخش پایانی مسیر خودطراحی شده اند
vehicle cargo بار چرخدار
utility vehicle وسیله نقلیه عام المنفعه
utility vehicle وسیله نقلیه عمومی
truck vehicle کامیون
truck vehicle خودرو نظامی
to p a vehicle or horse جلو گردونه یا اسبی را نگاه داشتن
vehicle summary فهرست پیاده شدن خودروها فهرست ترتیب و مشخصات خودروهای ستون
all-terrain vehicle وسیلهنقلیهبلند
catering vehicle وسیلهآذوقهرسان
space vehicle وسیله نقلیه فضایی
space vehicle فضا پیما
refrigerator vehicle وسیله نقلیه یخچال دار
reentry vehicle مدول یا قسمتی از سفینه فضایی که مجددا بایستی ازجو عبور کند تا به زمین برسد
vehicle chain زنجیر وسیله نقلیه
to alight from a vehicle پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
tracked vehicle وسیله نقلیه بکسل کننده وسیله نقلیه یدک کش
vehicle cargo بار تریلی دار
armored vehicle خودروی زرهی
combat vehicle خودروی رزمی
aerospace vehicle هر رسانگر کنترلی که قادر به پرواز در هوا و فضا باشد
airborne vehicle وسیله هوابرد
airborne vehicle وسیله انجام عملیات هوابرد
amphibian vehicle وسیله نقلیه برای خشکی و اب
amphibious vehicle خودروی اب خاکی
combination vehicle خودروی بکسل کننده و بکسل شونده
articulated vehicle وسیله نقلیه مفصلی
control vehicle تانک نافم حرکت
armored vehicle خودروی زرهدار
armored vehicle زرهپوش
control vehicle خودرونافم ستون یا نافم حرکت
consolidated vehicle table فهرست خودروهای محموله در کشتی
road transport vehicle کامیون
vehicle mass ratio نسبت جرم نهایی رسانگر بعداز تمام شدن یا قطع سوخت به جرم اولیه ان
link lift vehicle حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
road transport vehicle ماشین باری
motor vehicle industry صنعت وسایل نقلیه موتوری صنعت اتومبیل
motor vehicle tax فرمان اتومبیل
multi purpose vehicle وسیله نقلیه برای اهداف گوناگون
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
rail borne vehicle وسیله نقلیهای که روی ریل حرکت میکند
armored reconnaissance vehicle خودروی شناسایی زرهی
vehicle stopping distance مسافت ایست وسیله نقلیه مسافت ایست خودرو
motor vehicle passenger مسافر خودرو [اتومبیل رانی]
crawl type vehicle وسیله نقلیه نوع خزنده
to tow a vehicle [to a place] یدکی کشیدن خودرویی [به جایی]
vehicle registration office اداره راهنمایی و رانندگی
motor vehicle passenger سرنشین خودرو [اتومبیل رانی]
commercial type vehicle خودروی تجارتی خودروهای شخصی
tank تانکر حمل سوخت تانکر
tank حوض مخزن
tank باک ماشین
tank ماشین سوخت
tank باخت عمدی
tank استخر
tank درتانک جای دادن
tank تانک
tank مخزن
think tank افرادکارشناسیکهازسویدولتجهتتستوارائهراهحلبرایمشکلاتمنصوبمیشوند
tank در مخزن جای دادن
tank لامپ مخزنی
tank حوض
vehicle used for migrant-smuggling operations خودرو استفاده شده برای عملیاتهای مهاجر قاچاق
administrative wheeled vehicle fleet کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
motor vehicle liability insurance بیمه ماشین [اصطلاح روزمره]
amphibious vehicle availability table جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
Full tank, please. لطفا باک را پر کنید.
tank wall دیوارهنانکر
water tank مخزن اب
wet tank تانکر حمل مایعات
wet tank تانکرمایعات
anti-tank ضد تانک
oil tank جایگاهروغن
reactor tank مخزنرآکتور
safety tank منبعامنیت
kerosene tank مخزنکروسن
grain tank مخزندانه
expansion tank مخزنانبساط
tank hatch دریچهمخزن
tank top تاپکوتاه
developing tank اجزایمخزن
tank wagon واگنمخزندار
buffer tank تانکرحائل
auxiliary tank مخزنکمکی
tank transporter خودرو مازتانک بر
moderator tank مخزن
ballast tank مخازن مخصوص حفظ تعادل ناو
gas tank پودر بنزین
integral tank تانک سوختی که پوسته رسانگر بخشی از دیواره ان را تشکیل میدهد
mercury tank مخزن جیوه
collecting tank مخزن مادر
collecting tank شاه مخزن
peak tank مخزن نوک
peak tank مخزن زیر سینه ناو
ballast tank مخازن بالاست
flail tank تانک غلطک دار ضد مین
amphibious tank تانک اب خاکی
gas tank بخار بنزین
petrol tank مخزن بنزین
electrolytic tank فرف جریان نما
drop tank تانک موقت
deep tank مخازن اب و سوخت زیر ناو مخازن پایین ناو
feed tank مخزن اب
feed tank مخزن سوخت
flail tank تانک ضد مین
flush tank حوضچه شستشو
fuel tank مخزن سوخت
fuel tank باک
cooling tank مخزن سرد کننده
air tank کپسول هوای غواصی
acid tank مخزن اسید
septic tank مخزن پلشتی
tank destroyer توپ ضد تانک
tank job عمدا" باختن
stalled tank تانک از کار افتاده
tank destroyer زره شکن
tank deck شاسی تانک
stalled tank تانک ایستاده
storage tank مخزن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com