Dictiornary-Farsi | target date | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)

English	Persian
target date	زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف


Other Matches

up-to-date	متداول
up-to-date	تصحیح شده
up-to-date	امروزی تازه مطابق روز
up-to-date	تجدید نظر کردن
out of date	از مد افتاده
out of date	قدیمی
out of date	منقضی شده
out of date	از تاریخ گذشته
best-by date	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
She will only date you if you ...	او [زن] فقط به شرطی با تو میرود بیرون اگر تو...
up-to-date	مطابق روز
up to date	تازه
up to date	بهنگام
up-to-date	مطابق اخرین طرز
up-to-date	جدید
up-to-date	بهنگام
up-to-date	تازه
up to date	تجدید نظر کردن
up to date	امروزی تازه مطابق روز
up to date	حاوی اخرین اطلاعات
up to date	تصحیح شده
up to date	مطابق روز
up to date	متداول
up to date	مطابق اخرین طرز
up to date	جدید
to date	باهم بیرون رفتن [به عنوان دوست پسر و دختر]
out-of-date <idiom>	از مد افتاده (دمد)
date	در حال حاضر یا اخیراگ امروزی
date	افزودن اطلاعات به چیزی یا همیشه به روز بماند
date	افزودن آخرین و جدیدتری اطلاعات به چیزی
date	موعد
date	تاریخ
date	سنه
date	مدت معین کردن
date	تاریخ گذاردن تاریخ گذاشتن
date	زمان
date	نخل تاریخ
date	درخت خرما
date	خرما
date	قدیمی
up-to-date	حاوی اخرین اطلاعات
value date	تاریخ اجرا والور
value date	تاریخ ارزش
the date was not specified	نشده بود
the date was not specified	تاریخ ان معلوم
out of date	منسوخه
of even date	دارای همان تاریخ
no date	بی تاریخ
date	فرمان DATE
date	قرار دادن داده در یک متن
date	تاریخ روز و ماه و سال
on target	بالای اماج زمان روی هدف
on target	روی هدف
known target	هدف معلوم
known target	هدف شناخته شده یا مشخص
target	حد و مرز
target	نشانگاه
target	سیبل
target	تخته هدف
target	نقطه برداشت یا قرائت
target	سپر
target	اماج
target	هدف مشخص
target	تیر نشانه
target	هدف گیری کردن
target	نشان
target	هدف
target	گل
target	برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target	مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
target	هدف فرود هدف شمشیرباز
target	زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target	پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target	دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
target	حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target	هدفی که می خواهید به آن برسید
target	کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target	سینه حریف
expiry date	تاریخ انقضاء
date plum	خرماندو
letter of even date	نامه همین تاریخ
maturity date	تاریخ سررسید
maturity date	موعد
sailing date	تاریخ شروع سفر دریایی زمان حرکت
due date	تاریخ تادیه
due date	موعدمقرر
expiry date	سررسید
from the date on wards	از این تاریخ به بعد
julain date	تقویم ژولین
expiration date	تاریخ انقضا
julain date	تاریخ ژولین
effective date	تاریخ شروداجرای دستورالعمل
effective date	تاریخ اجرا
post date	تاریخ اینده گذاشتن
date of birth	تاریخ تولد
date tree	درخت خرما
date-stone	[سنگ ترکیب شده در دیوار که تاریخ ساخت آن بنا در آن قید شده است.]
best-before date [BBD]	تاریخ مصرف [روی غذا یا دوا]
accommodation date	تاریخ آغاز و پایان خوابگاه
I have a date with my fiandee.	با نامزدم قرار ملاقات دارم
What is todays date ?	تاریخ امروز چیست ؟
Date of departure . Departure date.	تاریخ عزیمت (روز حرکت )
post date	پیش تاریخ کردن
date [appointment]	قرار ملاقات
schedule date	موعد طبق برنامه
system date	تاریخ سیستم
date [appointment]	تاریخ
termination date	تاریخ پایان
date stamp	مهرتاریخ
date of birth	تاریختولد
sell-by date	فروشبراساستاریخمصرف
date [appointment]	وعده ملاقات
due date	سررسید
date labourer	کارگر روزمزد
date of maturity	موعد
date of maturity	تاریخ انقضاء
date of maturity	موعد پرداخت
date of payment	موعد پرداخت
creation date	تاریخ ایجاد
creation date	تاریخ افرینش
date of shipment	تاریخ حمل
date of maturity	تاریخ سررسید
critical date	مدت زمان بحرانی
date labourer	معادل daysman
date labour	کار روز مزد
date of issuance	تاریخ صدور
date in issuing	تاریخ صدور
date of acquisition	تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
date of acquisition	از آن به بعد استهلاک محاسبه میشود
date of acquisition	تاریخ خریداری
date of grace	مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
current date	تاریخ جاری
completion date	تاریخ انجام کار
date palm	درخت خرما
completion date	تاریخ تکمیل
blind date	قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
acceptance date	تاریخ قبولی
due date	سر رسید
due date	موعد مقرر
backdating date	پیش تاریخ
due date	تاریخ سررسید
basic date	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
delivery date	تاریخ تحویل
closing date	تاریخ انقضاء
basic date	تاریخ ترفیع
closing date	اخرین روز اخرین فرصت
target indications	عناصر هدف
target profit	سود مورد نظر
target profit	سود مطلوب
target program	برنامه مقصود
target program	برنامه هدف
target list	لیست هدفها
target programm	برنامه هدف
target range	برد هدف
target range	مسافت هدف میدان تیر مشقی
target rifle	تفنگ مشقی
target rifle	تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
target price	قیمت موردنظر
target price	قیمت مورد نظر
target point	تیر نوک تیز
target list	لیست اماجها
target language	زبان مقصود
target market	بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
target language	زبان هدف
target materials	مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
target of opportunity	هدف ناگهانی
target indicator	شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
target overlay	کالک اماج
target overlay	کالک هدفها
target indications	اطلاعات مربوط به هدف
target pattern	شکل قرار گرفتن هدف
target pattern	شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target round	یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target routine	روال هدف
crossing target	هدفهای متحرک عرضی
crossing target	هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
target areas	ناحیههدف
target of opportunity	هدف انی
crossing target	هدف متحرک
soft target	هدفبدوندفاع
target-oriented <adj.>	هدف دار
target-oriented <adj.>	مقصد گرا
target-oriented <adj.>	هدف گرا
auxiliary target	نقطه کمکی
triplane target	هدف کش زیرابی
auxiliary target	هدف کمکی
target selector	دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
target system	سیستم هدفها
target system	سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
area target	هدف منطقهای
transient target	هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
thermal target	هوای گرم بالارونده برای بالون
time on target	زمان روی هدف
time on target	اتش زمان روی هدف
time on target	زره
area target	اماج منطقهای
time over target	زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
transient target	هدف متحرک
To hit the target.	بهدف خوردن
target grid	مختصات هدف