English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
Other Matches
x y selector سلکتور ایکس- ایگرگ
selector گزیننده
selector وسیله مکانیکی که به کاربر امکان انتخاب تابع یا موضوعی را میدهد
selector انتخابگر
selector کلید گردان
selector سلکتور
selector گلچین کننده
selector انتخاب کننده
selector گزینشگر
rhythm selector آنتخابگرریتم
junction selector مرکز تلفن خودکار سلکتوری
line selector سلکتور خط
line selector سلکتور سطر
program selector انتخابگربرنامه
pickup selector انتخابگرزه
mix selector دستگاه انتخاب مخلوطهای بتن
numerical selector سلکتور شمارهای
channel selector مجرا گزین
channel selector انتخاب کننده کانال تلویزیون کانالگیر تلویزیون
group selector سلکتور گروهی
speaker selector انتخابگربلندگو
speed selector انتخابگرسرعت
exchange selector سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
drop selector سلکتور سقوطی
stitch selector انتخابگردوخت
temperature selector تنظیمکنندهحرارت
voice selector انتخابگرصدا
channel selector سلکتورکانالهای تلویزیون
tape selector انتخابگرنوار
mode selector انتخابگرحالت
rotary selector سلکتور گردان
selector channel کانال انتخاب کننده
selector channel مجرای گزیننده
selector dial صفحه شماره گیری
selector switch گزینه
selector switch گزینه انتخاب کننده
selector switch شماره یاب
selector switch کلید گردان
selector switch انتخابگر
wavelength selector طول موج گزین
weapon selector مقیاس یا جدول تعیین خسارات اتمی یا میزان دوزدریافتی هدفها
input selector انتخابگرورودی
function selector انتخابگرکارآمد
band selector انتخابنوار
input selector switch سوئیچ سلکتور ورودی
sound monitoring selector انتخابگرنمایشصدا
stitch width selector انتخابگرعرضیدوخت
focus mode selector انتخابگرکانون
needle position selector انتخابگرموقعیتسوزن
speed selector switch دکمهتنظیمسرعت
heat selector switch دکمهتنظیمحرارت
auto/manual selector دکمهانتخابدستی
channel selector controls کنترلتعویضکانال
video monitoring selector انتخابگرصفحهنمایشویدئویی
automatic speed selector سلکتور اتوماتیک
hand selector switch سوئیچ سلکتور دستی
water-level selector تنظیمکنندهمقدارآب
data signal rate selector گزیننده سرعت سیگنال داده ها
known target هدف معلوم
known target هدف شناخته شده یا مشخص
on target روی هدف
on target بالای اماج زمان روی هدف
target نشانگاه
target سینه حریف
target هدف فرود هدف شمشیرباز
target گل
target سیبل
target تخته هدف
target نقطه برداشت یا قرائت
target سپر
target اماج
target هدف مشخص
target تیر نشانه
target هدف گیری کردن
target نشان
target هدف
target هدفی که می خواهید به آن برسید
target مدت زمانی که برنامه هدف اجرا میشود
target کامپیوتری که نرم افزار روی آن اجرا میشود.
target حالت پردازش محاورهای برای اجرای برنامه
target برنامه هدف یا برنامه کامپیوتری به صورت کد هدف که توسط کامپایلر حفافت میشود
target پنجرهای که متن یا گرافیک روی آن نمایش داده می شوند
target حد و مرز
target زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target دیسکی که روی آن فایل کپی میشود
target pattern شکل هدف مسیر تک هواپیما به هدف
target point تیر نوک تیز
target price قیمت مورد نظر
target price قیمت موردنظر
target profit سود مورد نظر
target grid مختصات هدف
target profit سود مطلوب
target materials مواد و وسایل بردن هدفهاروی نقشه یا نشان دادن ومشخص کردن انها روی طرحها
target program برنامه مقصود
target program برنامه هدف
target pattern شکل قرار گرفتن هدف
target overlay کالک هدفها
target overlay کالک اماج
target market بازاری که سخت افزار یا نرم افزار مخصوصا برای ان طراحی شود
target language زبان مقصود
target of opportunity هدف ناگهانی
target list لیست اماجها
target list لیست هدفها
target language زبان هدف
target indicator شاخص نشان دهنده هدف شاخص هدف
target indications اطلاعات مربوط به هدف
target indications عناصر هدف
target of opportunity هدف انی
target range برد هدف
target range مسافت هدف میدان تیر مشقی
triplane target هدف کش زیرابی
target areas ناحیههدف
target programm برنامه هدف
target-oriented <adj.> هدف دار
target-oriented <adj.> مقصد گرا
target-oriented <adj.> هدف گرا
To hit the target. بهدف خوردن
transient target هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
transient target هدف متحرک
time over target زمان رسیدن روی هدف زمانی که هواپیما روی هدف می رسد
target rifle تفنگ مشقی
target rifle تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
target round یک دور تیراندازی با تیر وکمان
target routine روال هدف
target system سیستم هدفها
target system سیستم هدفهای میدان تیر سری هدفهای مستقر در یک منطقه
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
time on target زمان روی هدف
time on target اتش زمان روی هدف
time on target زره
soft target هدفبدوندفاع
area target هدف منطقهای
opportunity target هدفی که غیرمنتظره فاهر میشود
pinpoint target هدف نقطهای
pinpoint target هدف دقیق تعیین شده
planned target هدف طرح ریزی شده
planned target اماج طرح ریزی شده هدف پیش بینی شده
point target هدف کوچک
point target اماج نقطهای
record as target اماج را ثبت کنید
record as target ثبت کردن بعنوان هدف
record as target ثبت اماج
scheduled target اماج طبق برنامه
silhouette target ادمک
silhouette target هدف مصنوعی هیولای هدف
silhouette target سایه هدف
sleeve target هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
strategic target هدف مهم نظامی
opportunity target هدف ناگهانی
lost target تیر خطا
area target اماج منطقهای
auxiliary target هدف کمکی
auxiliary target نقطه کمکی
crossing target هدف متحرک
crossing target هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
crossing target هدفهای متحرک عرضی
demolition target هدف تخریب
demolition target منطقه تخریب منطقه در نظر گرفته شده برای تخریب
disappearing target هدف ناپدید شونده
disappearing target هدف غایب شونده هدف ناپایدار
phantom target جعبه بازاوا
fleeting target هدف متحرک و زودگذر هدفی که با سرعت حرکت میکند
fresh target هدف جدید
off target hit ضربه بی ارزش شمشیرباز
linear target هدفهای خطی
linear target هدفهای درخط
target allocation واگذاری هدف
target grid شبکه هدف
target chart نقشه هدفهای بمباران هوایی
target computer کامپیوتر هدف
target date زمان حمله به هدف یا تاریخ حمله به هدف
target description خصوصیات هدف
target discrimination قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
target description شرح مشخصات هدف
target description شرح هدف
target designation سیستن انتخاب هدف
target designation روش انتخاب هدف
target disk دیسک مقصود
target diving شیرجه از ارتفاعات مختلف به روی اب بمنظور سنجش دقت
target dossiers پرونده هدفها
target dossiers پرونده اطلاعات جمع اوری شده درمورد هدفهای منطقه
target echo علایم دریافتی از هدف یاپدیدار شده روی صفحه راداراز هدف
target folders پوشههای پرونده هدف پوشه اطلاعات هدف
target captain عضو تیم چهارنفره تیراندازی با تیر و کمان که ضمنا"دستور اغاز و پایان را میدهد
target cap گشتی هوایی رزمی مخصوص تجسس منطقه هدف
target allocation سهمیه بندی هدف
target angle زاویه هدف
target aquisition سیستم هدف یابی
target aquisition سیستم تجسس هدف
target archery مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
target area منطقه هدف
target array نیمرخ هدف
target array نمودار گرافیک نیروها و تاسیسات و وضعیت دشمن در منطقه هدف
target arrow تیر مخصوص تیراندازی
target bow کمان مخصوص تیراندازی باتیر و کمان
target audience افراد مورد نظر
target behavior رفتار اماج
target audience گروه اجتماعی که هدف تبلیغ هستند
target audience جماعت هدف تبلیغات
air target chart نمودارهدفهای هوایی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com