English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (6 milliseconds)
English Persian
taxable profit سود مشمول مالیات
Other Matches
taxable مالیات بردار
non-taxable <adj.> معاف از مالیات
non-taxable <adj.> بدون مالیات
taxable مشمول مالیات
taxable income درامد مشمول مالیات
taxable activities فعالیتهای مشمول مالیات
she your profit with him سودخودرابا اوتقسیم کنید
it did not profit me فایدهای بمن نرساند
just profit سود عادلانه
just profit سود منصفانه
to his own profit بفایده خودش
for-profit <adj.> تجاری
for-profit <adj.> تجارتی
for-profit <adj.> بازرگانی
to profit from something سود بردن از چیزی
what will it profit you چه سودی برای شما خواهدداشت
it did not profit me مرا سودمند نبود
profit سود بردن منفعت کردن
profit فایده
profit منفعت
profit عایدی داشتن
profit سود
profit سود بردن
profit مزیت
profit برتری
profit منفعت بردن
profit نفع
profit فایده رساندن
profit فایده منفعت
undivided profit سود تقسیم نشده
profit sharing مشارکت در سود
retained profit سود تقسیم نشده
target profit سود مورد نظر
target profit سود مطلوب
reasonable profit منفعت عقلایی
pure profit سود خالص
profit tax مالیات بر سود
profit motive انگیزه سود
profit maximization به حداکثر رسانیدن سود
profit centre قسمتی از سازمان که مسئولیت محاسبه هزینه هاو درامدها را به عهده دارد
profit centre واحد دخل و خرج کننده
profit sharing سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
accumulated profit پولی که شرکت یا شخصی در سال های قبل به دست آورده و استفاده نکرده یا به خریداران سهام نداده است
to profit by the accasion از موقع استفاده کردن
operating profit سود ناخالص
What was your net profit? خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
profit-making درآمدزائیکردن
non-profit-making غیرانتفاعی
yearly profit سود سالانه
to profit by the accasion موقع را مغتنم شمردن
to make a profit منفعت کردن
to make a profit سود بردن
thoughtful of profit سود
thoughtful of profit در فکر
profit-taking فروشسهام
profit centre مرکز سود
profit cannibalism افراط در تخفیف و ارزان فروشی
contingent profit منفعت احتمالی
excess profit سود اضافی
anticipated profit سود مورد انتظار
accounting profit سود حسابداری
profit margins حاشیه سود
profit margins درصد سود از فروش خالص
interest profit عایدی حاصل از بهره
economic profit سود اقتصادی
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
best profit output profit best
accounting profit سود از دیدگاه حسابداری
contingent profit سود اتفاقی
corporate profit سود شرکت سهامی
distributed profit سود توزیع شده
distributed profit سود تقسیم شده
best profit point best
best profit point نقطه بیشترین مقدار سود
make a profit سود بردن
profit-sharing تسهیم در سود
profit-sharing مشارکت در سود
profit-sharing سهیم کردن کارگر در سودکارخانه
profit sharing تسهیم در سود
gross profit سود ناخالص
principal and profit مایه و سود
profit and loss حساب سود وزیان
profit and loss سود و زیان
profit and loss a حساب سودوزیان
profit-sharing سهم کارگران از سود
operating profit سود عملیاتی
normal profit سود عادی
normal profit سود متعارف
profit sharing سهم کارگران از سود
loss of profit عدم النفع
maximum profit حداکثر سود
net profit سود خالص
net profit سود ویژه
profit margin حاشیه سود
profit margin درصد سود از فروش خالص
pre tax profit سود قبل از پرداخت مالیات
undistributed corporate profit سود تقسیم نشده شرکتها
wage profit ratio نسبت دستمزد به سود
short run profit سود در کوتاه مدت
profit and loss account حساب سود و زیان
falling rate of profit نرخ نزولی سود
Did you make any profit in this deal ? آیا دراین معامله استفاده ای داشتید ؟
I made a decent profit. سود خوبی بر دم
I made a lot of profit in the deal . دراین معامله فایده زیادی بردم
I shall personally undertake tht you make a profit. من شخصا" به عهده می گیرم که شما سود ببرید
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover. برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com