Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 49 (4 milliseconds)
English	Persian
tear	:
tear	اشک
tear	سرشک
tear	گریه
tear	: دراندن
tear	گسیختن گسستن
tear	پارگی
tear	چاک
tear	پاره کردن
tear	دریدن
tear	چاک دادن
tear	شکاف
tear	دررفتگی
Other Matches
tear down <idiom>	ویران کردن
tear down <idiom>	انتقاد کردن
tear up <idiom>	(پاره کردن)ریزریزکردن
to tear at	بزور کشیدن
tear down	پاره پاره ومتلاشی کردن درهم دریدن
tear up	درهم دریدن
tear out	پارگی تصویر
tear up	پاره کردن
To tear oneself away from something .	دل از چیزی کندن
tear-off calendar	تقویمدیواری
tear-jerkers	احساساتی
tear tape	نواربازکردن
wear and tear <idiom>	پاره پوره
to tear down a building	متلاشی کردن ساختمانی
to tear down a building	خراب کردن ساختمانی
tear strength	مقاومت [در برابر پارگی]
tear-jerkers	اشک انگیز
tear-jerkers	گریه انگیز
tear-jerker	احساساتی
tear gas	گاز اشک اور
wear and tear	فرسودگی عادی
wear and tear	استهلاک
wear and tear	از بین رفتن اموال در نتیجه استعمال
wear and tear	فرسودگی و سائیدگی
tear jerking	نمایش یاداستان فوق العاده هیجان انگیز واحساساتی
tear jerking	گریه اور
tear sheet	قطعه یا مقاله پاره شده ازمجله یا روزنامه
to tear a hole in	سوراخ یا پاره کردن
tear-jerker	اشک انگیز
tear-jerker	گریه انگیز
waer and tear	فرسودگی و سائیدگی
to tear to shreds	ریزکردن
to tear to pieces	دریدن
to tear to pieces	پاره پاره کردن
anti tear strips	باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
fair wear and tear	خسارت در حد معمولی فرسودگی در حد معمول

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com