Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (9 milliseconds)
English
Persian
terminal board
تخته اتصال سیم
terminal board
محوراتصال سیمها
terminal board
تخته کلم
terminal board
تخته ترمینال
Other Matches
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal
نقطه اتصال الکتریکی
terminal
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
ro terminal
ترمینال- RO
tv terminal
ترمینال تلویزیونی
terminal
پایانه پایانی
terminal
کلم
terminal
انتها
terminal
انتهایی
terminal
نهایی
terminal
اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal
انتهائی
terminal
واقع در نوک پایان
terminal
پایانی
terminal
نهائی
terminal
قطب مدار
terminal
ترمینال
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
اخری
terminal
پایانه
terminal
محل پیاده وسوار کردن بارها
terminal bud
شکوفهانتهایی
terminal filament
رشتهانتخابی
terminal lobe
برگهگوشتیانتهایی
terminal tackles
انتهایقرقرهقلاب
terminal bronchiole
برنشبتانتهایی
terminal moraine
منبعیخانتهایی
terminal arborization
ترمینالشاخهشاخه
satellite terminal
ترمینالفضاپیما
transformer terminal
ترمینال ترانسفورماتور
negative terminal
قطب مدار منفی
passenger terminal
ترمینالمسافران
generator terminal
ترمینالهای ژنراتور
graphical terminal
ترمینال گرافیکی
graphics terminal
ترمینال گرافیکی
battery terminal
ترمینال باطری
intelligent terminal
ترمینال هوشمند
terminal threshold
استانه پایانی
terminal unit
واحد پایانه
terminal unit
واحد پایانی
input terminal
ترمینال اولیه
input terminal
ترمینال ورودی
terminal velocity
سرعت داخلی گلوله
terminal velocity
سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity
سرعت حد
terminal voltage
ولتاژ قطبی
terminal voltage
ولتاژ ترمینال
telecommunication terminal
ترمینالارتباطراهدور
grid terminal
اتصال شبکه
grid terminal
ترمینال شبکه
battery terminal
قطب باتری
bus terminal
ترمینال
dumb terminal
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
video terminal
پایانه تصویری
video terminal
ترمینال تصویری
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
connection terminal
پایانه اتصال
terminal stimulus
محرک پایانی
display terminal
ترمینال نمایش
data terminal
ترمینال داده
display terminal
پایانه نمایشگر
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
VT terminal emulation
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
dial up terminal
ترمینال شماره گیری
water terminal
باراندازهای ابی
collector terminal
ترمینال کلکتور
dumb terminal
ترمینال گنگ
dumb terminal
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
bus terminal
ایستگاه اتوبوس
two terminal network
شبکه دو قطبی
oil terminal
پایانهسوخت
filament terminal
ترمینال فیلامان
upper terminal
ایستگاه کوهستانی
grain terminal
پایانهحبوبات
container terminal
پایانهبستهها
central terminal
پایانه مرکزی
bulk terminal
اندازهپایانی
bonding terminal
اتصالترمینال
user terminal
پایانه کاربر
user's terminal
ترمینال استفاده کننده
earth terminal
ترمینال زمین
water terminal
ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
reset terminal
پایانه بازنشانی
terminal box
جعبه کلم
terminal box
جعبه ترمینال
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminal emulation
تقلید ترمینالی
terminal emulation
نمایه سازی پایانه
terminal error
خطای پایانی
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
terminal operations
عملیات بارانداز
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal organ
اندام پایانی
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
negative terminal
پایانه منفی
neutral terminal
قطب مدار خنثی
remote terminal
پایانه راه دور
remote terminal
ترمینال دوردست
remote terminal
ترمینال راه دور
remote terminal
پایانه دور دست
programmable terminal
ترمینال قابل برنامه ریزی
primery terminal
ترمینال اولیه
positive terminal
قطب مدار مثبت
smart terminal
ترمینال هوشمند
four terminal network
شبکه چهار قطبی
smart terminal
پایانه هوشیار
terminal ballistics
بالیستیک نهایی گلوله
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
terminal port
بندر مقصد
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
air terminal
باراندازهوایی
local terminal
پایانه محلی
line terminal
ترمینال خط
air terminal
ترمینال هوایی
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
terminal stand
پایه ترمینال
terminal symbol
نماد پایانی
local terminal
ترمینال محلی
terminal symbol
علامت پایانی
terminal reinforcement
تقویت پایانی
intermediate terminal
ترمینال میانی
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
terminal tackle
طعمه
terminal price
قیمت تحویل
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal price
قیمت نهائی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
composition and make up terminal
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
point of sale terminal
ترمینال فروش اطلاعات
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
sea island terminal
باراندازیا اسکله روی دریا
data terminal equipment
تجهیزات ترمینال داده
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
sea island terminal
بارانداز داخل دریا
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
n terminal amino acid
امینو اسید -N انتهایی
user programmable terminal
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
full screen terminal
پایانه تمام صفحه
terminal amino acid
آمینو اسید انتهایی
remote control terminal
دکمهکنترلازراهدور
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
automatic terminal information service
ارسال مداوم اطلاعات غیرکنترلی ثبت شده در مناطق ترمینالهای دذارای ترافیک سنگین
terminal and stay resident program
برنامه مقیم پایانی ایستا
i got it over board
انرادرکشتی اوردم
go by the board
از ناو پرت شدن
to board out
بیرون ازخانه خود غذاخوردن
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
to go on board
سوارکشتی شدن
over the board
بازی شطرنج حضوری
i/o board
تخته مداری که ورودی وخروجیهای داده ها بین کامپیوتر و دستگاههای جانبی را کنترل میکند
board
هیئت بازرگانی تخته بندی کردن
across the board
یکسره
across the board
شامل تمام طبقات
board
سوارشدن بکنارکشتی امدن
board
اغذیه
board
میز غذا
board
سوار
board
شدن
board
تخته یا مقوا و یا هرچیز مسطح
board
تابلوی امتیازات
board
میزشوریادادگاه
board
کمیته تخته کار صفحه چارت
on board
<idiom>
وسیله نقلیه کوچک ویا هواپیما ویا کشتی سوار شدن
board
تخته پوش کردن
To get on board.
سوار کشتی شدن
board
پانسیون شدن
board
تخته حاوی نقشه
board
منزل کردن
board
هیئت عامله یاامنا هیئت مدیره
board
هیات
board
هیئت ژوری
board
هیئت کمیسیون
by the board
از طرف پهلوی ناو
board
تابلو
above board
بی حیله
board
BCP که شامل مسیرهای هدایت برای سیگنالهای کامپیوتری است . برای آدرس و داده و باس کنترل
board
غذای روی میز
board
تخته مدار چاپ شده اصلی یک سیستم حاوی بیشتر اجزا و اتصالات برای سایر تخته ها
board
کشتی
with whom do you board
پیش کی غذا میخورید و منزل میکنید
board
مقوا
board
جلد کردن تخته
board
روکش کردن
board
تخته مدار چاپ شده که به سیستم وصل میشود تا کارایی آن را افزایش دهد
board
سکوی شیرجه
board
تخته
above board
به طور آشکار
board
برد
board
وسیله نصب مسط ح که روی آن قط عات الکترونیکی نصب و متصل اند
board
صفحه مدار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com