Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
terminal command
فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
Other Matches
terminal
نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminal
انتهائی
terminal
پایانه پایانی
terminal
اخر خط راه اهن یا هواپیما
terminal
انتها
terminal
واقع در نوک پایان
terminal
انتهایی
terminal
نهائی
terminal
قطب مدار
terminal
ترمینال
terminal
سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal
اخری
terminal
محل اتصال پیچ اتصال
terminal
پایانه
terminal
نهایی
terminal
کلم
terminal
پایانی
terminal
نقطه اتصال الکتریکی
tv terminal
ترمینال تلویزیونی
terminal
خرابی که قابل تعمیر نیست
terminal
وسیلهای که معمولاگ از صفحه نمایش و صفحه کلید تشکیل شده است که امکان ورود و نمایش اطلاعات به صورت line-Dnبا سیستم کامپیوتر اصلی میدهد.
terminal
محل پیاده وسوار کردن بارها
ro terminal
ترمینال- RO
programmable terminal
ترمینال قابل برنامه ریزی
primery terminal
ترمینال اولیه
positive terminal
قطب مدار مثبت
neutral terminal
قطب مدار خنثی
negative terminal
پایانه منفی
negative terminal
قطب مدار منفی
local terminal
ترمینال محلی
remote terminal
ترمینال راه دور
remote terminal
ترمینال دوردست
terminal emulation
تقلید ترمینالی
two terminal network
شبکه دو قطبی
terminal box
جعبه ترمینال
terminal box
جعبه کلم
terminal board
تخته کلم
terminal board
محوراتصال سیمها
terminal board
تخته اتصال سیم
remote terminal
پایانه دور دست
terminal ballistics
بالیستیک نهایی گلوله
smart terminal
پایانه هوشیار
smart terminal
ترمینال هوشمند
reset terminal
پایانه بازنشانی
remote terminal
پایانه راه دور
terminal board
تخته ترمینال
terminal emulation
نمایه سازی پایانه
local terminal
پایانه محلی
filament terminal
ترمینال فیلامان
terminal ballistics
قوانین حرکت گلوله درنزدیک هدف
earth terminal
ترمینال زمین
dumb terminal
پایانه صامت ترمینال غیر هوشمند
dumb terminal
وسیله جانبی که فقط میتواند داده را از یک کامپیوتر دریافت کند ولی نمیتواند آن را پردازش کند
display terminal
ترمینال نمایش
display terminal
پایانه نمایشگر
dial up terminal
ترمینال شماره گیری
data terminal
ترمینال داده
terminal stimulus
محرک پایانی
connection terminal
پایانه اتصال
four terminal network
شبکه چهار قطبی
generator terminal
ترمینالهای ژنراتور
line terminal
ترمینال خط
keyboard terminal
صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
intermediate terminal
ترمینال میانی
intelligent terminal
ترمینال هوشمند
input terminal
ترمینال اولیه
input terminal
ترمینال ورودی
grid terminal
اتصال شبکه
dumb terminal
ترمینال گنگ
grid terminal
ترمینال شبکه
graphics terminal
ترمینال گرافیکی
graphical terminal
ترمینال گرافیکی
communications terminal
ترمینالهای ارتباطی
terminal error
خطای پایانی
terminal tackles
انتهایقرقرهقلاب
bonding terminal
اتصالترمینال
water terminal
باراندازهای ابی
VT terminal emulation
مجموعه استاندارد کدها سافت Digital Gquipment Corpcration برای کنترل نحوه نمایش متن و گرافیک روی ترمینالها
water terminal
ترمینالهای ابی اسکلههای کنار دریا
VT terminal emulation
استاندارد معروف ترمینال که کدهای به کار رفته برای نمایش متن و گرافیک را بیان میکند
video terminal
ترمینال تصویری
video terminal
پایانه تصویری
user's terminal
ترمینال استفاده کننده
user terminal
پایانه کاربر
upper terminal
ایستگاه کوهستانی
transformer terminal
ترمینال ترانسفورماتور
bulk terminal
اندازهپایانی
container terminal
پایانهبستهها
terminal moraine
منبعیخانتهایی
terminal lobe
برگهگوشتیانتهایی
terminal filament
رشتهانتخابی
terminal bud
شکوفهانتهایی
terminal bronchiole
برنشبتانتهایی
terminal arborization
ترمینالشاخهشاخه
telecommunication terminal
ترمینالارتباطراهدور
satellite terminal
ترمینالفضاپیما
passenger terminal
ترمینالمسافران
oil terminal
پایانهسوخت
grain terminal
پایانهحبوبات
terminal voltage
ولتاژ ترمینال
terminal voltage
ولتاژ قطبی
terminal repeater
تقویت کننده نهایی
terminal reinforcement
تقویت پایانی
terminal price
قیمت نهائی
terminal price
قیمت تحویل
terminal port
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
terminal port
بندر مقصد
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
terminal organ
اندام پایانی
terminal operations
عملیات اسکلهای
terminal operations
عملیات بارانداز
terminal insomnia
بیخوابی پایانی
terminal rig
طعمه راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal sensitivity
حد بیشینه حساسیت
terminal velocity
سرعت حد
terminal velocity
سرعت گلوله داخل لوله
terminal velocity
سرعت داخلی گلوله
terminal unit
واحد پایانی
terminal unit
واحد پایانه
terminal threshold
استانه پایانی
terminal tackle
راهنما و وزنه وصل به انتهای نخ ماهیگیری
terminal tackle
طعمه
terminal symbol
علامت پایانی
terminal symbol
نماد پایانی
terminal stand
پایه ترمینال
terminal guidance
هدایت موشک در مراحل اخرمسیر هدایت هواپیما ازفرودگاه یا به فرودگاه
air terminal
باراندازهوایی
air terminal
ترمینال هوایی
battery terminal
قطب باتری
central terminal
پایانه مرکزی
bus terminal
ایستگاه اتوبوس
bus terminal
ترمینال
collector terminal
ترمینال کلکتور
battery terminal
ترمینال باطری
self command
خودداری
command
کلمه یا عبارتی که توسط یک سیستم کامپیوتری تشخیص داده میشود و یک عمل را آغاز و پایان میکند
self command
کف نفس
specified command
فرماندهی اختصاصی فرماندهی نیروی اختصاصی
under command
زیرفرماندهی
command
فرمایش
under command
تحت کنترل
at my command
به فرمان من
command
امر
self command
خودفرمانی
command
فرمان دستوردادن
command
یکان عمده قرارگاه فرماندهی کردن امر دادن
command
فرماندهی
command
فرمان
command
امرکردن
command
حکم کردن
command
فرمان دادن
command
سرکردگی فرماندهی
command
دستور
second in command
معاون
second in command
معاون فرماندهی جانشین فرماندهی
command
حکم
command
یکان قرارگاه عمده
command
امریه
specified command
نیروی اختصاصی
command.com
در -MS DOS فایل برنامهای که حاوی مفسر دستورات سیستم عامل است این برنامه همیشه در حافظه مقیم است و دستورات سیستم را تشخیص میدهد و به عمل تبدیل میکند
command.com
COCO.ANDفایل
point of sale terminal
ترمینال فروش اطلاعات
terminal service company
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
alternate water terminal
باراندازابی یدکی
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
alphanumeric display terminal
ترمینال نمایش الفبا عددی
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
n terminal amino acid
امینو اسید -N انتهایی
terminal amino acid
آمینو اسید انتهایی
sea island terminal
باراندازیا اسکله روی دریا
sea island terminal
بارانداز داخل دریا
remote control terminal
دکمهکنترلازراهدور
user programmable terminal
ترمینال قابل برنامه نویسی استفاده کننده
data terminal ready
امادگی ترمینال داده
video display terminal
ترمینال نمایش تصویری
visual display terminal
ترمینال نمایش بصری
data terminal equipment
تجهیزات ترمینال داده
full screen terminal
پایانه تمام صفحه
composition and make up terminal
صفحه نمایش CRT که قابلیت نمایش و تغییر دقیق اندازههای نقاط و پهنای کاراکترها را دارد
visual display terminal
ترمینال با یک صفحه نمایش و صفحه کلید که روی متن و گرافیک قابل نمایش و اطلاعات قابل وارد شدن هستند
alternate water terminal
بارانداز ابی موقت
tactical command
فرماندهی تاکتیکی
support command
فرمانده پشتیبانی یکان مسئول پشتیبانی
tactical command
یکان تاکتیکی
chain of command
سلسله مراتب فرماندهی
support command
یکان پشتیبانی
support command
فرماندهی پشتیبانی
command module
نقشهراهنما
word of command
فرمان انتصاب
word of command
فرمان نظامی
command heading
مسیر تعیین شده برای هواپیماتوسط برج کنترل
command posts
پاسگاه فرماندهی
Send To command
دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
sequence of command
ترتیب توالی فرامین
channel command
فرمان کانال
administrative command
فرماندهی اداری
to perform a command
فرمانی را اجرا کردن
chain of command
سلسله مراتب
command economies
اقتصاد دستوری
type command
فرماندهی ناو گروه
Recent search history
Search history is
off
.
Activate
✘ Close
✘
ض
ص
ث
ق
ف
غ
ع
ه
خ
ح
ج
چ
◀—
ش
س
ئ
ی
ب
ل
أ
آ
ا
ت
ن
م
ک
گ
[]
ظ
ط
ژ
ز
ر
ذ
د
پ
ؤ
و
ء
.
!
؟
()
نیم فاصله
Space
نیم فاصله
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com
Close
Previous
Next
Loading...