English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
test data دادههای ازماینده
test data دادههای ازمایشی
Other Matches
data سوابق عناصر داده ها
known data عناصر معلوم
data value مقدار داده
data name نام داده
known data عناصر تیرمعلوم
data مختصات
data دادههای اماری
data مفروضات
data اطلاعات
t data دادههای ازمون
data سوابق دانسته ها
data داده
data داده ها
data ارقام
data insertion درج داده ها
data item موارد ذکرشده در اطلاعات
data input داده ها
data item قلم داده ها
data input اطلاعات ورودی
data insertion ورود داده ها
data integrety تمامیت داده ها
data integrety صحت
data integrety ثبات و کامل بودن دادهای که توسط یک سیستم کامپیوتری نگهداری میشود بی نقصی داده ها
data item قلم داده
data item جزئیات اطلاعات
data item واحد داده
data integrety جامعیت داده
data independence ناوابستگی داده ها
data flow گردش داده ها
data format قالب داده ها
data gathering گرد اوری داده ها
data gathering جمع اوری داده ها
data flow روند داده ها
data gathering جمع اوری داده
data handling داده گردانی
data hierarchy سلسه مراتب داده ها
data hierarchy سلسله مراتب داده ها
data import ورود داده
data independence استقلال داده ها
data file پرونده داده ها
data leakage جابجایی غیر قانونی داده ازامکانات کامپیوتری
data medium رسانه داده ها
data mile میل دریایی
data mile میل
data model مدل داده
data modem modem
data modification اصلاح داده ها
data organization سازمان داده ها
data origination اساس داده
data origination سرچشمه داده ها
data origination سر منشاء داده ها
data medium داده رسان
data mask نقاب داده ها
data manipulation دستکاری داده ها
data level سطح داده
data librarian بایگان داده
data line خط فرضی که نمایشگر حدفاصله بین دو روز عملیات میباشد
data link پیوند دادهای
data link محور مخابرات
data link ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
data link راه اصلی که اطلاعات در ان بصورت دیجیتال منتقل میشوند
data link تجهیزاتی که اجازه انتقال اطلاعات به صورت یک داده رامیدهد
data link پیوند داده
data link اتصال داده
data logging ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
data management مدیریت داده ها
data packet منبع ارسال سری داده در یک بسته
data file فایل داده ها
data bus مسیر داده ها
data check مقابله داده ها
data break تاریخ تعویض کلید رمز
data clerk فردی که در یک مجموعه کامپیوتری کارهای دفترانجام میدهد
data code کد تخصصی
data collection جمع اوری داده ها
data communication ارتباط دادهای
data communication انتقال اطلاعات
data communication داد وستداطلاعات
data communication ارتباط داده ها
data communication مخابره داده ها
data compaction داده فشاری
data channel کانال داده
data channel مجرای داده ها
data chaining فرایند اتصال اقلام داده به یکدیگر
data bus گذرگاه داده
data capturing جمع اوری داده
data card کارت ثبت اطلاعات
data card کارت اطلاعات کامپیوتری
data carrier داده بر
data carrier حامل داده ها
data carrier حامل داده
data cell یاخته داده
data cell سلول
data cell سلول داده
data center مرکز داده ها
data center مرکز داده
data compaction فشردگی داده ها
data display داده نمایی
data division قسمت
data editing ویرایش داده
data element عنصر داده
data element عناصر اطلاعات
data element جزئیات اطلاعات
data encryption حفافت داده
data entry ثبت داده ها
data entry داده دهی
data entry ثبات داده ها ورود داده ها
data export صدور داده
data display داده نما
data directory فهرست راهنمای داده ها
data diddling روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
data compression متراکم سازی داده ها
data compression متراکم سازی داده ها فشردگی داده ها
data concentration تمرکز داده
data control کنترل داده ها
data conversion تبدیل داده ها
data definition تعریف داده
data deletion حذف داده ها
data descriptor توصیف گر داده ها
data dictionary لغت نامه داده
data dictionary فرهنگ داده ها
data dictionary فهرست داده ها
data field فیلد داده ها
data packet نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
data type نوع داده ها
financial data اطلاعات مربوط به امور مالی
financial data اطلاعات مالی
firing data عناصر تیر
firing data عناصر مربوط به تیراندازی
source data دادههای منبع
serial data داده سری
sample data داده نمونه
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
replot data عناصر دوباره بردن هدفها
received data داده دریافت شده
raw data داده خام
raw data ارقام خام
symbolic data داده سمبلیک
experimental data دادههای ازمایشی
experimental data دادههای تجربی
data unit واحد داده
data unit واحدداده ها
data validation معتبرسازی داده
data verification بازبینی داده
data word کلمه داده
digital data داده رقمی
digital data داده دیجیتالی
digutal data داده رقمی
discrete data داده گسسته
meteorological data عناصر هواسنجی
technical data عوامل فنی
technical data اطلاعات فنی
raw data دادههای اولیه
logistical data اطلاعات لجستیکی
objective data دادههای واقعی
objective data دادههای عینی
numeric data دادههای عددی
numeric data داده عددی
nominal data داده اسمی
marginal data اطلاعات حاشیهای نقشه
mass data دادههای انبوه
master data شاه داده
master data شاه دادهها
master data دادههای اصلی
mechanized data دادههای ماشینی
ordinal data داده ترتیبی یا وصفی
ordnance data اطلاعات مربوط به جنگ افزارو مهمات
original data داده اصلی
input data معلومات یا دادههای ورودی
input data معطیات ورودی
input data دادههای اولیه
input data داده ورودی
raw data دادههای خام
intelligence data عناصر اطلاعات
quantitative data دادههای کمی
qualitative data دادههای کیفی
output data داده خروجی
live data داده موثر
meteorological data اطلاعات هواسنجی
data transmission مخابره داده
data plotter رسام داده ها
data recorder داده نگار
data recorder ضباط داده ها
data recording داده نگاری
data recording ضبط داده ها
data reduction داده کاهی
data reduction تقلیل داده ها
data reduction تقلیل داده ها کاهش داده ها
data redundancy حشو داده ها
data redundancy زائد بودن داده ها
data register ثبات داده ها
data retrieval بازیابی داده ها
data record رکورد داده ها
data rate میزان داده
data rate نرخ
data plotter رسم کننده داده ها
data point نقطه داده
data preparation داده امایی
data preparation امایش داده ها
data preparation امایش داده ها اماده سازی داده مهیاسازی داده ها
data privacy محرمانه بودن داده ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com