English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (3 milliseconds)
English Persian
tested ازمون
tested ازمایش
tested امتحان کردن
tested محک
tested معیار
tested محک زدن
tested ازمودن کردن
tested امتحان
tested ازمایش کردن امتحان
tested شهادت گواهی بازرسی کردن
tested امتحان محک
tested ازمایش کردن
tested معاینه کردن
tested تست کردن ازمایش
tested تست
tested اختیار
tested آزمایش شبکه ارتباطی با ارسال حجم زیاد داده و پیام روی آن
tested اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested بررسی اینکه اطلاعات عددی , عددی هستند
tested قطعه مخصوص که نرم افزار با سخت افزار را آزمایش میکند
tested داده با نتایج از پیش تعیین شده که امکان آزمایش برنامه جدید را فراهم میکند
tested محیط ی برای آزمایش برنامه ها
tested عمل اجرا شده روی وسیله یا برنامه برای بررسی صحت کار آن , و غیر این صورت , یافتن قط عات یا دستوراتی که کار نمیکنند
tested اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
Other Matches
field-tested ازمون پایکار
means-tested متغیرغیروابسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com