English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
the bill will mature to morrow سر رسید پرداخت ان قبض فردا است
Other Matches
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
the bill will mature tomorrow سررسید ان قبض فردا است
on the morrow روز بعد
on the morrow فردای انروز
morrow فردا
morrow روز بعد
to morrow week از فردا یک هفته
Take no thought of the morrow. نگران فردا [آینده] نباش.
morrow [Old English] فردا [ آینده]
the day a to morrow پس فردا
on the morrow of the war چون جنگ پایان یافت
mature رشید
mature حال
mature واجب الادا شدن
mature رشد کردن
mature بالغ شدن
mature واجب الادا تکمیل کردن
mature موعدرسیده
mature حال شدن
mature بالغ
mature کامل سررسیده شده
mature بحدبلوغ رساندن
mature بحد رشدرساندن
mature کامل کردن
mature بالیده
mature کامل شدن
mature به حد کمال رسیدن
mature به موعد چیزی رسیدن
mature حال شده
mature student دانشآموزبزرگسال محصلاکابر
of mature years سالخورده
mature economy اقتصاد رشد یافته
mature economy تکامل یافته
mature obligation تعهد حال
mature soil خاک تکامل یافته
mature system سیستم کامل
mentally mature رشید
of mature age بالغ
pre mature failure گسیختگی زودرس
pre mature blast انفخار زودرس
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill نوک بنوک هم زدن
way bill بارنامه دریایی
way bill بارنامه راه اهن
way bill بارنامه
way bill سند حمل
bill لایحه
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill منقار
bill nye صورتحساب
bill گزارش جریان دعوی
bill نوعی شمشیرپهن
The bill, please. لطفا صورت حساب.
the bill صورت حساب
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill of e. برات
bill نوک
bill تهیه کردن صورتحساب
bill اسنادبازرگانی
bill اسکناس
bill حواله
bill برات
bill صورتحساب دادن
bill قبض
bill صورتحساب
bill سند
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill قبض صورتحساب
bill دادخواست
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill بیجک
currency of a bill مدت برات
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
road bill بارنامه
play bill اگهی نمایش
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
cross bill شکایت متقابل
cross bill لایحه دفاعیه
retiring a bill براتی را تسویه کردن
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
play bill اعلان نمایش
crow bill انبرگلوله کش
members bill member
member's bill طرح قانونی
financial bill لایحه مالی
first reading of a bill شوراول لایحه
fly bill اعلان دستی
fly bill اگهی دستی
foreign bill حواله ارز خارجی
foreign bill برات ارزی
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill پرندگان سخت منقار
hawk bill لاک پشت ابی
hook bill منقار نوک برگشته
hook bill منقارعقابی
long bill نوک دراز
due bill در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
hawks bill لاک پشت منقار دار
due bill سند بدهی
dishonour a bill نکول
due bill برات پرداختنی
short bill برات کم مدت
wage bill لیست حقوق
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill برات به وعده
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill اسناد خزانه
transit bill پروانه عبور
transit bill اجازه عبور
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
watch bill لوحه نگهبانی ناو
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
a hefty bill صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill <idiom> پرداختن
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
stork's bill برگ عطر
stork's bill گل عطر
stork's bill شمعدانی عطر
station bill جدول محلها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill مرغ مگس خوار
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill برات دیداری
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
to bill and coo باهم غنج زدن
to bill and coo بوسه بازی کردن
time bill برنامه حرکت قطار
time bill سفته مدت دار
through bill of lading بارنامه سراسری
through bill of exchange بارنامه سراسری
the bill is undue وعده برات نرسیده است
show bill تابلو اعلان نمایش
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions صورت استثنائات
bill of exception اعتراض نامه
bill of entry افهارنامه ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce طلاق نامه
bill of disfranchise disfranchise
bill of costs صورت هزینه دادرسی
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook دهره
bill hook دستعاله
bill exchange برات
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات
bill of lading ستمی کشتی
bill of lading بارنامه
bill of indictment کیفر خواست
bill of indictment ادعانامه
bill of indictment کیفرخواست
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill of guarantee ضمانتنامه
bill of goods فهرست تجارتی
bill of goods صورت کالا
bill of exgchange سفته
bill of exgchange برات
bill exchange برات بازرگانی
accommodation bill سفته دوستانه
accommodation bill برات دوستانه
bill of health گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare هزینه سفر
bill of fare برنامه
bill of fare صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare صورت غذا
bill of rights منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights اعلامیه حقوق
bill of rights قانون اساسی امریکا
bill of rights اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health گواهی صحت مزاج
bill of health گواهی تندرستی
air bill بارنامه محموله هوایی
airway bill بارنامه حمل هوایی
appropriation bill صورت ضبط اموال
bill broker واسطه تنزیل
bill broker دلال برات
bill book دفتر بروات
bill board تخته لنگر
battle bill فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill لوحه جنگی ناو
banker's bill صورتحساب بانکی
banker's bill صورت تبدیل ارز
bank bill حواله بانکی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com