English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (5 milliseconds)
English Persian
the import of which is prohibited ان کالا ممنوع الورود است
Other Matches
prohibited ممنوع شده
prohibited محرم
prohibited ممنوع
picnics prohibited پیکنیکممنوع
prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه حفافت شده
prohibited zone حریم
passing prohibited عبورممنوع
camping prohibited چادرزدنممنوع
prohibited area منطقه منع اتش
prohibited goods کالاهای ممنوعه
prohibited goods اشیاء ممنوع
prohibited goods کالاهای منع شده
prohibited risk خطر بیمه نشدنی
prohibited zone منطقه ممنوعه
airspace prohibited area منطقه ممنوعه هوایی منطقه منع پرواز هوایی
to be absolutely forbidden [prohibited] مطلقا ممنوع بودن
import کالای وارده
import ورود
import بازیگر خارجی تیم
import واردات
import واردا ت
import کالای رسیده
import اهمیت داشتن
import تسخیرکردن
import باپیروزی بدست امدن
import دخل داشتن به تاثیر کردن در
import به کشور اوردن افهار کردن
import وارد کردن
import مفهوم ورود
import بردن محصولات به کشوری برای فروش
import 1-آوردن چیزی از خارج سیستم . 2-تبدیل فایل ذخیره شده در یک قالب به قالب پیش فرض که توسط برنامه استفاده میشود
import عمل وارد کردن
import documents اسناد واردات
propensity to import گرایش به واردات
volume of import حجم واردات
import tariff هزینه واردات
import charge هزینه واردات
import tariff حقوق واردات
import charge تعرفه واردات
import charge حقوق واردات
import tariff تعرفه واردات
data import ورود داده
import licences مجوزهای واردات
import licences جوازهای واردات
import licence جواز واردات
import intensive واردات پر
import duty حقوق واردات
import duties گمرک اجناس وارداتی
import duties حق گمرک اجناس وارداتی گمرک ورودی
import and export واردات و صادرات
import licences پروانههای واردات
import quota سهمیه وارداتی
import quotas سهمیه وارداتی
import surcharge حقوق گمرکی اضافه
import surcharge حقوق واردات مازاد
import restrictions محدودیتهای واردات ممانعتهای واردات
import restriction محدودیت واردات
import quotas محدودیت کمی واردات
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
import substitution policy سیاست جانشینی واردات
marginal propensity to import میل نهائی به واردات
gold import point حالتی است که کشور خریداری کننده کالابه جای ارز یا پول
gold import point نقطه ورود طلا
export import bank بانک صادرات واردات
gold import point طلای خالص به فروشنده میدهد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com