Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (9 milliseconds)
English
Persian
the long robe
لباس قضائی
the long robe
پیشه قضائی
Search result with all words
gentleman of the long robe
حقوق دان
gentleman of the long robe
وکیل
long robe
صورت کشیده
long robe
ردای بلند
Other Matches
robe
لباس بلند و گشاد
robe
ردا
robe
جامه دربر کردن
robe
پوشش
robe
جامه بلند زنانه
garde robe
خوابگاه
gentlemen of the robe
وکلاه وداوران
investiture of a robe
اعطای خلعت
investiture of a robe
خلعت دادن
gentlemen of the robe
مردمان قضائی
gentlemen of the robe
حقوق دانها
night robe
لباس خواب
robe de chambre
لباس توی خانه
robe de chambre
لباس خانه
hooded towelling robe
لباسحولهایکرکدار
Dont be long. Step on it . Dont take long over it . Get a move on.
طولش نده (زود باش )
before long
بزودی
for long
مدت زیادی
for long
خیلی
before long
بهمین زودی
long for
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
at long last
بالاخره
as long as
از زمانیکه
at long last
اخرالامر
as long as
ازوقتی که
See you again . So long.
به امید دیدار
To wish (long) for something.
آرزوی چیزی را کردن (داشتن )
long on
موضه گرفتن در جلو توپزن ودور از او در طرف دیگر
long off
موضع گرفتن در جلو توپزن ودور از او در یک طرف
long little
پاینده باد
long little
زنده باد
as long as
بشرطی که
as long as
تا زمانیکه بمقدار زیاد
as long as
بمدت طولانی
at long last
عاقبت
not long a
چندوقت پیش
it will not take long
نخواهدکشید
it will not take long
مدت زیادی نمیخواهد
very long
برد خیلی زیاد
long a
مدتهاپس ازان
long a go
مدتی پیش
long a go
مدت زیادی پیش
so long
خدا حافظ
so long
بامیددیدار
so long as
مادامی که بشرطی که
it will not take long
طولی
very long
شعاع عمل زیاد
not long a
مدتی نگذشته است
long a
مدت مدیدی بعد
not long a go
چندی پیش
not long a go
همین تازگی ها
get a long with you
بروپی کارت
go long
تلاش درپاس طولانی بجلو
how long
تاکی تاچه وقت چقدر
how long since is it?
چند وقت پیش بوده است
long course
استخر 05 متر
so long as
تاوقتی که
long-
مناسب بودن
long-
طی مسافت زیاد توپ
long-
توپ بلند به اوت
long-
بلند
long-
طولانی
long-
مدت زیاد
long-
دراز
I've known her at least as long as you have.
آشنایی من با او
[زن]
کمک کمش به اندازه مدت آشنایی تو با او
[زن]
است.
How long will it take?
چقدر طول می کشد؟
long-
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
:اشتیاق داشتن
long
توپ بلند به اوت
long
طی مسافت زیاد توپ
long
مناسب بودن
long
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long
بلند
long
طولانی
long
:اشتیاق داشتن
long
مدت زیاد
long-
مدید
long-
کشیده
long-
دیر گذشته ازوقت
long
دیر گذشته ازوقت
long
کشیده
long
مدید
long
طولانی طویل
long
دراز
how long since is it?
چندوقت است
long-
طولانی طویل
come a long way
<idiom>
برنامه بزرگی ریختن
as long as
<idiom>
به شرط اینکه ،به این شرط که
to say so long to somebody
با کسی خداحافظی کردن
long run
بلند مدت
long run
دراز مدت
not long ago
چندی پیش
long wind
دراز نفسی
long tongue
پر حرفی
long tongue
وراجی
long ton
تن بزرگ معادل با 6101کیلوگرم
long run
مدت کافی برای تغییر دادن در مقدار تولید به وسیله کاهش یا افزایش فرفیت موسسه
long sea
دریایی که خیزابهای بزرگ ومنظم دارد
long shore
کرانهای
not long ago
اخیرا
long range
با برد زیاد
long range
جنگ افزار با برد زیاد یا برد بلند اتش دوردست
long recoil
طول عقب نشینی زیاد
long range
دور برد
long suffering
زحمت کش
night long
از سر شب تا بامداد
long range
دور
long windedness
پرگویی
long range
دیرپای دور رس
long wind
طاقت زیاد دویدن
long recoil
عقب نشینی طولانی
long windedness
روده درازی
long shore
وابسته بدریا کنار
long ton
تن بزرگ
long spot
موضع گیری توپگیری مستقیما" پشت سر محافظ میله ها
long splice
پیوند بلند
long shot
کسیکه درمسابقات
long siht
نظردور رس
long siht
دور بینی
long shot
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
long sightedness
دور اندیشی
long sightedness
دوربینی
long shot
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
long sighted
دوراندیش
long shunt
شنت دراز
long sighted
تیزبین
long sighted
دوربین
long sight
نظر دوررس
long string
خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
long suffering
رنج کش
long tom
درخت الواراسترالیایی
long tom
تغار یا فرف مخصوص طلاشویی
long tom
توپ دریایی دور رس یاساحلی
long thrust
تک نفوذی طولانی یادوردست
long thrust
سخمه بلند
long thrust
وضعیت سخمه بلند
long term
بلند مدت
long term
طویل المدت
long term
دراز مدت
long suffering
زحمت کشی
long suffering
بردباری رنجبری
long suffering
سختی کش
long shoreman
گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
long suffering
رنجبر
long sight
دوربینی
With a long face .
با لب ؟ لوچه آویزان ( اشاره به ناکامی وعدم موفقیت )
in the long run
<idiom>
آینده دور،درآخر
I will not detain you long.
خیلی وقتتان را نمی گیرم.
In the long run right will out.
<proverb>
یق بالاخره آشکار مى شود .
How long will you be staying?
چه مدت میخواهید بمانید؟
What's taking so long?
چرا اینقدر طول میکشد؟
long peroneal
ماهیچهیبلندخارجساقپا
long palmar
ماهیچهیکفدستیبلند
How long does the crossing take?
چه مدت این مسافرت دریایی طول می کشد؟
How long does it take on foot?
پیاده چقدر طول می کشد؟
How long does it take by car?
با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
How long can I park here?
چه مدت می توانم اینجا پارک کنم؟
long adductor
ماهیچهبلندکشالهران
year-long
یک ساله
year-long
به مدت یک سال
in the long run
در دراز مدت
long residue
باقیمانده
long vacation
تعطیلاتتابستانی
He did not live long enough to …
آنقدر عمر نکرد که ...
all day long
<idiom>
تمام روز
I had a long talk with him.
با ایشان مفصلا" صحبت کردم
With a long face .
با سبیل آویزان ( ناموفق وسر خورده )
Once in a while. At long intervals.
دیر به دیر
We have a long journey before us .
مسافرت طولانی در پیش داریم
long-running
آنچهمدتهادرحالاجراباشد
long-lost
کسیکهمدتهایمدیدیاسترویتنشدهاست
long face
<idiom>
افسرده وغمگین
long haul
<idiom>
مسافت دراز یا سفرکردن
long haul
<idiom>
مدت درازی بین کاری که ادامه داد
long shot
<idiom>
شرط بندی روی چیزی که بنظر میآید ناموفق باشد
over the long run
<idiom>
درآخر
long-lasting
طولانیمدت
long-awaited
زمانانتظار
How long were you away from Iran ?
چه مدت درایران نبودید ؟
long gallery
اتاق طویل
long gallery
راهرو طویل
to take long views
دور اندیشی کردن
to pound a long
سنگین رفتن
to pound a long
کوبیدن و رفتن
to draw the long
اغراق گفتن
third long period
تناوب بزرگ مرتبه سوم
the long and the short of it
<idiom>
نتیجه کلی
the long and the short of it
<idiom>
آنچه گفتنی است
take long views
دوراندیش بودن
long residue
پسماندهتولیدشده
second long period
تناوب بزرگ دوم
of long standing
بادوام
of long standing
طولانی
of long duration
مدید
of long duration
دیرپای
of long continvance
ماندگار
long-drawn-out
دور و دراز
long-drawn-out
طویل
long-house
مسکن اشتراکی
to be long in coming
خیلی طولش میدهد تا بیاید
[برسد]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com