Dictiornary-Farsi | the queen of roses | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 67 (5 milliseconds)

English	Persian
the queen of roses	شاه گلها


Other Matches

roses	رنگ گلی سرخ کردن
roses	گل سرخ
bed of roses	وضع راحت
oil of roses	روغن سبز
otto of roses	عطر گل سرخ
that is no bed of roses	اش دهن سوزی نیست
she has lost her roses	چهره گلگونش زعفرانی شده است
roses p in this garden	گل عمده این باغ گل سرخ است
that is no bed of roses	شیره گلو سوزی نیست
no bed of roses <idiom>	شرایط سختوبد
bed of roses	اش دهن سوز
queen of	دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
to queen it	ملکه وار رفتارکردن
queen	وزیر شطرنج
queen	زن پادشاه
queen	ملکه
queen	شهبانو
queen	بی بی
queen	ملکه شدن
queen	وزیر
queen's pincushion	گل دنبه
queen's pincushion	گل بداغ
queen's gambit	گامبی وزیر شطرنج
queen's bounty	دستلافی که ملکه بزن سه قلوزاییده میدهد
queen's wing	جناح وزیر شطرنج
queen's weather	افتاب
queen's weather	جای افتابی
queen's weather	هوای باز
beauty queen	ملکهزیبائی
styled queen	ملقب یا موسوم به ملکه
queen's ware	فروف لعابی انگلیسی که خامهای رنگ هستند
Queen's speech	جلسهسخنرانیملکه
queen cell	حفرهملکه
Queen's side	سمتملکه
queen side	جناح وزیر شطرنج
queen post	عصا
queen of heaven	نام زن ژوپیطر زن زیبا
queen of hearts	کلید درهای بسته
queen of hearts	زن زیبا
queen dowager	ملکه بیوه
queen dowager	زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
queen closer	اجر قلمدانی
queen can do no wrong	بیان اصل عدم مسئوولیت ملکه یاپادشاه است در سیستم مشروطه
queen can do no wrong	ملکه نمیتواند خطا کند
queen of the meadows	ریش بز
queen of the tides	مهتاب
queen of the tides	ماه
Queen Mother	ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
Queen Mothers	ملکهای که دارای فرزندباشد مادرپادشاه که بیوه باشد
queen of heaven	خرده سیاره
queen of love	ناهید
queen of love	زهره نام الهه زیبایی
queen of love	عشق
queen of love	زن زیبا
queen of night	سیم نقره
queen of night	زن شکارکن
queen of night	نام الهه ماه وشکار
queen's fianchetto defence	دفاع فیانکتوی وزیر
queen's fianchetto defence	گشایش لارسن شطرنج
queen's gambit accepted	گامبی وزیر پذیرفته شده
queen's gambit declined	گامبی وزیر پذیرفته نشده
queen's indian defence	دفاع هندی وزیر شطرنج
queen's pawn game	بازی پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn opening	گشایش پیاده وزیر شطرنج
queen's pawn counter gambit	گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
Queen's English [King's English] <idiom>	[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]