English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (6 milliseconds)
English Persian
the rising generation دوره جوانان اینده
Other Matches
self rising خود بخود بلند شونده
self rising بخودی خود ترقی کننده
rising طلوع
rising جنبش
rising نهضت
rising قیام
rising درحال ترقی یا صعود
rising طالع
rising mine مینی که میتواند به سطح اب بیاید
theoretical rising طلوع نظری
early rising سحرخیزی
early rising زود خیزی
visible rising طلوع مرئی
rising main جنبشاصلی
rising mine مین بالارونده دریایی
rising damp نفوذآببداخلساختمان
rising star آیندهدار باآتیه
land of the rising sun کشور ژاپن
heliacal rising of a star طلوع نمودارستاره پیش ازخورشید
practice of early rising مشق یا عادت سحر خیزی
Prices are rising ( falling ) . قیمت ها درحال افزایش (کاهش ) هستند
tide rising force نیروی کشنداور
generation تولید داده یا نرم افزار یا برنامه با استفاده از کامپیوتر
fifth generation نسلپنجمکامپیوتر - نسلهوشمصنوعی
third generation نسل سوم
first generation سری اول
first generation اولیه
first generation اولین سری
from generation to generation نسلا" بعد نسل
generation مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
generation مسافت بین فایل و گونه اصلی آن که در حین ایجاد پشتیبان استفاده میشود
generation زایش
generation نسل
generation ایجاد
generation چاپ کردن عکس
generation تولید کردن
generation کامپیوتری که به جای دریچه نوری از ترانزیستور استفاده میکند
generation تولید نیرو
generation کامپیوترهایی که از مدارهای مجتمع و نه ترانزیستور استفاده می کنند
generation جدیدترین نوع فناوری
generation توسعه یافته که هنوز هم استفاده می شوند
generation ساخت
generation فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای LSI
generation مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد
generation افرینش گسترش
generation کامپیوترهای اصلی که طبق فناوری بر حسب نور ساخته شده اند و شروع به کار کردند
generation کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation تولید
generation زبان هایی که فاهر خوب برای کاربردارند و هوشمند نیستند
spontaneous generation خلق الساعه
spontaneous generation پیدایش خودبخود
spontaneous generation بطیب خاطر
spontaneous generation بی اختیار
succeeding generation نسل بعدی
system generation ایجاد سیستم
system generation تولید سیستم
third generation computers کامپیوترهای نسل سوم
second generation computers کامپیوترهای نسل دوم
they muliplied by generation با زاد و ولدزیاد شدند
second generation computer کامپیوتر نسل دوم
generation of oscillations تولید نوسان
first generation computer کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
first generation computers کامپیوترهای نسل اول
gas generation تولید گاز
generation of current تولید جریان
first generation computer کامپیوتر اصلی که از فناوری الکترونیکی بر پایه مقدار برای شروع تشکیل شده است
generation gap شکاف نسلها
fifth generation computers کامپیوترهای نسل پنجم
report generation تولید گزارش
report generation گهارش زایی
fifth generation computers مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
photo pattern generation تولید یک پوشش مدار مجتمع بوسیله قرار دادن الگویی ازنواحی مستطیل مجاور یارویهم افتاده
fourth generation computers فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
fourth generation computers زبانهایی که برای کاربر فاهر مناسب دارند و هوشمند طراحی نشده اند
fourth generation computer کامپیوتر نسل چهارم
high tension generation تولید فشار قوی
impluse voltage generation تولید فشار ضربهای
magnetic field generation تولید میدان مغناطیسی
diesel driven generation set دستگاه محرکه دیزلی
grid bias voltage generation تولید ولتاژ بایاس شبکه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com