English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
Search result with all words
crystal field theory نظریه میدان بلور
electrostatic crystal field theory نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
Other Matches
crystal field stabilization energy انرژی پایداری میدان بلور
field theory نظریه میدانی
field theory تئوری میدان ها
field theory نظریه اساسی میدان
crystal ماشین حسابها و صفحههای نمایش دیجیتال به کار می رود
crystal صفحه چاپ شده که از یک چراغ قوی کنترل شده توسط کریستال مایع برای تولید تصویر در طبل حساس به عکس استفاده میشود
crystal بلور کوارتز
crystal زلال بلوری کردن
crystal شفاف
crystal بلور
crystal قطعه کوچک از کریستال کوارتز که در فرکانس خاص به لرزش در می آید که به عنوان یک سیگنال ساعت خیلی دقیق برای کامپیوتر یا سایر برنامههای کاربردی زمان بندی شده به کار می رود
crystal کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystal کریستال
detecting crystal بلور اشکارساز
crystal set رادیوی ترانزیستوری
crystal set اشکارساز کریستالی
crystal set گیرنده اشکارساز
crystal structure ساختار بلور
quartz crystal بلور کوارتز
crystal transducer مبدل
crystal transducer کریستالی
crystal water اب تبلور
crystal system دستگاه بلور
crystal balls انتن رادار
crystal balls گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
monovalent crystal بلور تک والانسی
crystal ball انتن رادار
liquid crystal کریستال مایع
pizoelectric crystal کریستال پیزوالکتریک
crystal pickup پیکاپ بلورین
atomic crystal بلور اتمی
distorted crystal بلور واپیچیده
crystal ball گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal rectifier دو قطبی بلورین
quasi crystal شبه بلور
crystal growth رشد بلور
crystal grain دانه بلوری
covalent crystal بلور کووالانسی
valence crystal بلور کووالانسی
crystal glass بلور
crystal allotropy چند شکلی بلور
crystal axis محور کریستال
crystal control تنظیم با بلور
crystal defect نقص بلور
crystal detector اشکارساز بلورین
crystal diode دیود بلوری
crystal diode دیود
crystal energy انرژی بلور
crystal filter صافی بلورین
crystal gazer ساحر یا جادوگر
crystal lattice شبکه بلورین
crystal lattice شبکه بلوری
crystal lattice شبکه کریستالی
cast crystal بلور ریخته
single crystal تک بلور
crystal rectifier دیود
crystal pulling بلور پردازی
crystal plane صفحه بلور
crystal plane سطح بلوری
rock crystal سنگ بلور
crystal plane سطح کریستالی
crystal pickup پیک اپ کریستالی
colored crystal بلور سنگین
crystal pendant اویز
crystal oscillator نوسان ساز کریستالی
crystal mixer ترکیب کننده دیودی
crystal microphone میکروفون بلوری
crystal lattice شبکه بلور
crystal gazing بلور بینی
molecular crystal بلور مولکولی
filter crystal کریستال صافی
I cant do any crystal – gazing . علم غیب که ندارم
iceland crystal بلور ایسلند
crystal clear واضح-مبرهن
ionic crystal بلور یونی
crystal lattic شبکه کریستالی
crystal drop اشککریستالی
host crystal بلور میزبان
host crystal بلور زمینه
x cut crystal کریستالی که عمود بر محورایکس و بموازات محور سوم بریده شده است
crystal button ریسهکریستالی
metal crystal بلور فلز
mixed crystal کریستال مخلوط
mixed crystal کریستال امیخته
as clear as crystal <idiom> مثل اشک چشم [زلال]
ideal crystal کریستال ایده ال
noble gas crystal بلور گازهای بی اثر
interplanar crystal spacing فاصله بین صفحهای
liquid-crystal display نمایشکریستالمایع
burnout of a crystal rectifier سوختن یکسوکننده دیودی
crystal video rectifier یکسوکننده بلورین ویدئو
inert gas crystal بلور گازهای بی اثر
liquid crystal displays کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
crystal growth affinity رشد خواهی بلور
liquid crystal display صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
liquid crystal display کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
hexagonal crystal system سیستم کریستال شش گوش
crystal ball stopper گلوله بلوری شیشه لیموناد
frequency changer crystal بلور تغییر دهنده بسامد
liquid crystal displays صفحه نمایش دو جداره شیشهای با محلول کریستال مایع
How was I supposed to know . After all I didnt have a crystal ball. مگر کف دستم را بو کرده بودم.
current sensitivity of a crystal rectifi حساسیت یکسوکننده بلورین
crystal frequency changer efficiency بازده بلور تغییر دهنده بسامد
liquid crystal display colour pigmented صفحه نمایش با محلولهای کریستالی مایعی که رنگی به نظر میرسد
liquid crystal bar graph panel indicator شاخص گراف- میله بااستفاده از قطعات کریستال مایع
second best theory نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
theory نظریه
So much for theory! <idiom> به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
in theory د رعالم فرض
second best theory نظریه بهترین دوم
in theory درعلم نظری
value theory نظریه ارزش
theory تئوری
theory نگره فرضیه
theory تحقیقات نظری
theory نگرش
theory اصول نظری
theory of value نظریه ارزش
theory اصل کلی
theory فرض علمی
theory مباحث ریاصیاتی محض
theory فرضیه
theory علم نظری
theory فرضیه علمی تعلیم
location theory نظریه تعیین مکان
information theory نظریه خبر
kinetic theory نظریه جنبشی
mechanistic theory نظریه ماشینی نگری
information theory نظریه اطلاعات
innovation theory نظریه نواوری
game theory نظریه بازیها
facet theory نظریه رویه ها
molecular theory نظریه مولکولی
fuzzy theory نوعی منط ق در برنامه نویسی کامپیوتری که روشهای نتیجه گیری در مغز بشر را جانشین میکند
game theory این نظریه اغلب در تحلیل کردار انحصارچند جانبه بکار میرود واستراتژیهای مختلف را موردبررسی قرار میدهد
game theory نظریه بازی
game theory تئوری بازی
general theory نظریه عمومی
graph theory نظریه گرافها
graph theory تئوری گراف
emission theory فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
group theory نظریه گروهها
group theory نظریه گروهی
hartree theory نظریه هارتری
logic theory نظریه منطقی
electron theory تئوری الکترونی
location theory نظریه تعیین محل استقرار صنعت
information theory نظریه اگاهی
innovation theory این نظریه اولین بار توسط جوزف شومپتر
probability theory نظریه احتمال
neoclassical theory of value تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
network theory نظریه شبکه
duplicity theory نظریه دو جزیی
probability theory نظریه احتمالات
economic theory نظریه اقتصادی
price theory نظریه قیمت
electomagnetic theory نظریه الکترومغناطیسی
local theory نظریه اختصاصی
poisson theory تئوری پویسن
plutonic theory فرضیهای که بموجب ان خارههای پی درپی پوسته زمین دراثرگرمای درست شده اند
noncontinuity theory نظریه ناپیوستگی
theory of law فلسفه حقوق
perturbation theory نظریه اختلال
leg theory روش تهاجمی محاصره کردن توپزن در سمت محدوده او
need press theory نظریه نیاز- فشار
innovation theory ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
price theory اقتصاد خرد
equilibrium theory نظریه تعادل
quantum theory تئوری کوانتوم
kinetic theory فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
electron theory نظریه الکترونها
labor theory of value نظریه ارزش کار
labor theory of value براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
electron theory نظریه الکترونی
labor theory of value تئوری ارزش کار
learning theory نظریه یادگیری
quantum theory نظریه کوانتومی
decision theory نظریه تصمیم گیری
decision theory تئوری تصمیم
one factor theory نظریه یک عاملی
underconsumption theory of cycle business
theory of fault تئوری تقصیر
theory of epigensis فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
set theory نظریه مجموعه ها
theory of accumulation نظریه انباشته
tetrachromatic theory نظریه چهاررنگی
atomic theory فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
switching theory تئوری سوئیچینگ
automata theory نظریه ماشینها
underconsumption theory of نظریه دور تجاری بر مبنای مصرف ناکافی
theory of numbers نظریه اعداد [ریاضی]
set theory نظریه مجموعه ها [ریاضی]
switch theory نظریه راه گزینی
set theory تئوری مجموعه ها
underconsumption theory نظریه مصرف ناکافی
two factor theory نظریه دو عاملی
trireceptor theory نظریه سه گیرندهای
trichromatic theory نظریه سه رنگی
transformational theory نظریه تطور
valence theory نظریه والانسی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com