English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (2 milliseconds)
English Persian
thermal flux شار گرمایی
thermal flux شار گرما
Other Matches
flux سیلان
flux فلوی الکتریکی
flux فلوی مغناطیسی شار الکتریکی یامغناطیسی
flux گدازاور
flux ماده گدازاور
flux تغییرات پی در پی جریان
flux تراوش
flux ترشح
flux فلوی مغناطیسی
flux روان ساز
flux ریزش
flux سیل
flux سرعت جریان
flux گداختگی
flux گداز تغییرات پی درپی
flux اسهال خون ریزش
flux جاری شدن گداختن
flux اب کردن
flux شار
flux گدازا
flux ذوب کننده
thermal کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal مربوط به گرما
thermal گرمایی
thermal دمایی
thermal حرارتی
thermal گرم
luminous flux شار نوری
luminous flux جریان نور
luminous flux فلوی روشنایی
luminous flux شار روشنایی
luminous flux شاره روشنایی
luminous flux جریان تشعشع در طول موج مریی
line of flux خطوط قوا
line of flux خط قوه
line of flux خط شار
heat flux شار گرما
magnetic flux سیل مغناطیسی
welding flux روانساز جوشکاری
static flux شار استاتیک
soldering flux گداز اور لحیم کاری
soldering flux جوهر
solar flux شار خورشیدی
radiant flux شار تابشی
radiant flux شاره تابان
radiant flux درجه نشر و تراوش نیروی موجی
magnetiv flux شار مغناطیسی
magnetic flux شار مغناطیسی
magnetic flux فلوی مغناطیسی شار القاء شار مغناطیسی
magnetic flux خط قوه
magnetic flux جریان مغناطیسی
heat flux شار گرمایی
flux valve دریچه اکتشاف میدان مین دریچه اکتشاف مغناطیسی مین
flux and reflux جزرومد
flux and reflux تغییرات زمانه
flux density چگالی شاره
electromagnetic flux شاره الکترومغناطیسی
electric flux شار الکتریکی
flux density چگالی شار
flux intensity شدت میدان مغناطیسی
flux linkage مدار فلوی مغناطیسی
electric flux شاره برقی
flux of a vector شاره بردار
bloody flux اسهال خونی
conservative flux شاره ثابت
leakage flux شاره هرز
stray flux شاره هرز
flux density تراکم فشار
field flux شاره میدان
thermal insulation عایقکاری در برابرگرما
thermal insulation گرمابندی
thermal insulation عایق کاری گرمایشی
thermal ionization یونش گرمایی
thermal pollution الودگی گرمایی
thermal power مقدار حرارتی
thermal power توان حرارتی
thermal printer چاپگر حرارتی
thermal protection محافظت حرارتی
thermal instability ناپایداری حرارتی
thermal imagery عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery عکاسی مادون قرمز
thermal emission تابش حرارتی
thermal energy انرژی گرمایی
thermal enrichment گرمافزونی
thermal equilibrium تعادل گرمایی
thermal excitation برانگیختگی گرمایی
thermal expansion انبساط حرارتی
thermal exposure در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal exposure میزان جذب حرارت
thermal fatigue خستگی حرارتی
thermal gradient گرادیان دما
thermal radiation تشعشع حرارتی
thermal radiation تابش حرارتی
thermal stress ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal wax روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal switch سویچ حرارتی
thermal target هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal treatment عملیات گرمایی
thermal unit واحدسنجش گرما
thermal waves امواج گرمایی
thermal stress تنش حرارتی
thermal springs چشمههای اب گرم
thermal spring چشمه اب گرم
thermal reservoir منبع گرمایی
thermal reservoir منبع گرما
thermal resistor ترمیستور
thermal resolution حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution حداقل سنجش حرارت
thermal scanning غربال گرمایی
thermal shadow سایههای حرارتی
thermal shadow سایه روشن حرارتی
thermal shock تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal pollution آلودگی گرمایی
thermal efficiency راندمان حرارتی
thermal effects اثرات حرارتی
thermal conductivity رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance گرمارسانایی
thermal conductance گرمارسانندگی
thermal capacity فرفیت گرمایی
thermal battery باطری حرارتی
thermal ammeter امپرسنج حرارتی
thermal agitation اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity حس دما
thermal conductivity رسانندگی گرمایی
thermal effect اثر گرمایی
thermal effect اثر گرما
thermal dissociation تفکیک گرمایی
thermal devices ابزارهای حرارتی
thermal decomposition تجزیه گرمایی
thermal crossover تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
magnetic flux density چگالی شاره مغناطیسی
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی چگالی خطوط قوا اندوکسیون مغناطیسی
diffusion of magnetic flux شاره هرز
magnetic flux density چگالی شار مغناطیسی
electric flux density چگالی شار الکتریکی
line of magnetic flux خط شار مغناطیسی
magnetic flux line خط میدان مغناطیسی
inductive flux linkage تزویج القائی
inductive flux linkage پیوست القائی
zigzag leakage flux شار پراکنده زیگزاگ
heat flux density چگالی شار گرما
flux linking a coil شاره پیچک
near-constant state of flux تغییر همیشگی
flux linking a turn شاره دوره
magnetic flux intensity شدت فلوی مغناطیسی
magnetic flux meter دستگاه اندازه گیری فلوی مغناطیسی
critical heat flux چگالی جریان شبکه
critical heat flux شارحرارتی بحرانی
magnetic leakage flux فوران پراکنده نشتی مغناطیسی
thermal critical point نقطه تبدیل حرارتی
thermal coefficient of expansion ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point نقطه توقف
thermal agitation voltage اثر گرما
british thermal unit واحد گرمایی بریتانیا
british thermal unit واحد بریتانیایی گرما
internal thermal resistance مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity مقاومت ویژه گرمایی شبکه
coefficient of thermal expansion ضریب انبساط حرارتی
differential thermal analysis تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal critical point نقطه ی بحرانی حرارتی
critical heat flux ratio نسبت شار حرارتی بحرانی
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com