Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English
Persian
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
Other Matches
shadow
فل
shadow
سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
shadow
پنهان کردن
shadow
هواپیمای یدک کش
shadow
شبح سایه
shadow
چسبیدن به حریف
shadow
بحریف خیالی مشت زدن
To shadow someone.
مثل سایه کسی را تعقیب کردن
shadow
سایه
shadow
شدو سایه
shadow RAM
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
shadow page
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow page
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow memory
شبه حافظه
shadow memory
حافظه ثانوی موقت
shadow memory
محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory
جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow mask
صفحه مشبک
wind shadow
منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
shadow factor
ضریب انحراف سایه
shadow play
نمایش سایه ها
shadow play
نمایش ارواح
shadow price
قیمت سایهای
shadow RAM
ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
shadow ROM
حافظه مجازی فقط خواندنی
shadow printing
چاپ سایهای
shadow zone
منطقه کور عمق اب
To cast a shadow.
سایه انداختن
five-o'clock shadow
ته ریش
shadow price
شبه قیمت قیمت ضمنی
eye-shadow
سایهی چشم
shadow factor
ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
shadow ball
تمرین گوی اندازی
drop shadow
سایه برجسته
to be afraid of one's own shadow .
از سایه خود هم ترسیدن .
half shadow
نیم سایه
He fight with his shadow.
<proverb>
او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
He is afraid of his own shadow.
ازسایه خودش می ترسد .
[خیلی ترسو است.]
To cast a shadow .
سایه انداختن
shadow tuning indicator
میزان نمای سایهای
Catch not at the shadow and lase the substance.
<proverb>
به فرع نپرداز که اصل را از دست دهى.
mirror writing shadow reading
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
thermal
حرارتی
thermal
گرمایی
thermal
گرم
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal
مربوط به گرما
thermal
دمایی
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow.
این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal resistor
ترمیستور
thermal reservoir
منبع گرما
thermal reservoir
منبع گرمایی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal pollution
الودگی گرمایی
thermal ionization
یونش گرمایی
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
thermal insulation
عایقکاری در برابرگرما
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
thermal scanning
غربال گرمایی
thermal waves
امواج گرمایی
thermal unit
واحدسنجش گرما
thermal treatment
عملیات گرمایی
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal stress
تنش حرارتی
thermal springs
چشمههای اب گرم
thermal spring
چشمه اب گرم
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal pollution
آلودگی گرمایی
thermal flux
شار گرما
thermal dissociation
تفکیک گرمایی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal flux
شار گرمایی
thermal conductivity
رسانندگی گرمایی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance
گرمارسانایی
thermal conductance
گرمارسانندگی
thermal capacity
فرفیت گرمایی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal agitation
اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity
حس دما
thermal effect
اثر گرما
thermal effect
اثر گرمایی
thermal insulation
گرمابندی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
thermal gradient
گرادیان دما
thermal equilibrium
تعادل گرمایی
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal excitation
برانگیختگی گرمایی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal energy
انرژی گرمایی
thermal enrichment
گرمافزونی
differential thermal analysis
تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal critical point
نقطه توقف
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity
مقاومت ویژه گرمایی شبکه
british thermal unit
واحد گرمایی بریتانیا
thermal agitation voltage
اثر گرما
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com