Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
thermal unit
واحدسنجش گرما
Search result with all words
british thermal unit
واحد گرمایی بریتانیا
british thermal unit
واحد بریتانیایی گرما
Other Matches
thermal
دمایی
thermal
گرم
thermal
حرارتی
thermal
گرمایی
thermal
نوعی چاپگر که حروف روی کاغذ حرارتی با نوک چاپ قرار می گیرند و یک ماتریس از عناصر حرارتی کوچک ایجاد می کنند
thermal
مربوط به گرما
thermal
کاغذ مخصوص که پوشش آن در اثر گرما سیاه میشود و امکان چاپ حروف با استفاده از یک ماتریس با عناصرگرمایی کوچک میدهد
thermal insulation
عایق کاری گرمایشی
thermal pollution
آلودگی گرمایی
thermal ionization
یونش گرمایی
thermal insulation
عایقکاری در برابرگرما
thermal imagery
عکاسی مادون قرمز
thermal target
هوای گرم بالارونده برای بالون
thermal insulation
گرمابندی
thermal instability
ناپایداری حرارتی
thermal imagery
عکاسی با اشعه حرارتی مادون قرمز
thermal pollution
الودگی گرمایی
thermal power
مقدار حرارتی
thermal power
توان حرارتی
thermal shock
تنش مکانیکی شدید ناشی ازافزایش ناگهانی دما
thermal spring
چشمه اب گرم
thermal springs
چشمههای اب گرم
thermal stress
تنش حرارتی
thermal stress
ازمایش اثر حرارت تشعشعی رادیواکتیویته مقاومت درمقابل اثر فرساینده حرارت
thermal excitation
برانگیختگی گرمایی
thermal transfer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal wax
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
thermal shadow
سایه روشن حرارتی
thermal scanning
غربال گرمایی
thermal printer
چاپگر حرارتی
thermal protection
محافظت حرارتی
thermal radiation
تشعشع حرارتی
thermal radiation
تابش حرارتی
thermal reservoir
منبع گرمایی
thermal reservoir
منبع گرما
thermal resistor
ترمیستور
thermal resolution
حداقل اختلاف حرارت
thermal resolution
حداقل سنجش حرارت
thermal waves
امواج گرمایی
thermal gradient
گرادیان دما
thermal enrichment
گرمافزونی
thermal crossover
تقابل حرارتی در عکاسی مادون قرمز
thermal conductivity
رسانندگی گرمایی
thermal conductivity
رسانائی گرمایی یا حرارتی
thermal conductance
گرمارسانایی
thermal conductance
گرمارسانندگی
thermal switch
سویچ حرارتی
thermal capacity
فرفیت گرمایی
thermal battery
باطری حرارتی
thermal ammeter
امپرسنج حرارتی
thermal dissociation
تفکیک گرمایی
thermal agitation
اغتشاش گرمایی
thermal sensitivity
حس دما
thermal flux
شار گرمایی
thermal flux
شار گرما
thermal decomposition
تجزیه گرمایی
thermal devices
ابزارهای حرارتی
thermal emission
تابش حرارتی
thermal energy
انرژی گرمایی
thermal equilibrium
تعادل گرمایی
thermal expansion
انبساط حرارتی
thermal exposure
در معرض حرارت قرار گرفتن
thermal exposure
میزان جذب حرارت
thermal fatigue
خستگی حرارتی
thermal treatment
عملیات گرمایی
thermal shadow
سایههای حرارتی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
thermal effects
اثرات حرارتی
thermal effect
اثر گرمایی
thermal effect
اثر گرما
internal thermal resistance
مقاومت حرارتی داخلی
lattice thermal resistivity
مقاومت ویژه گرمایی شبکه
thermal critical point
نقطه ی بحرانی حرارتی
thermal critical point
نقطه توقف
thermal critical point
نقطه تبدیل حرارتی
differential thermal analysis
تجزیه گرمایی تفاضلی
thermal agitation voltage
اثر گرما
coefficient of thermal expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal coefficient of expansion
ضریب انبساط حرارتی
thermal wax transfer printer
روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
maximum junction to case thermal impedan
مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
unit
واحد
unit
واحدنظامی
unit
یکا
unit
وسیله جانبی
unit
دستگاه
unit
یکه
unit
که برای ورودی و خروجی داده به یک پردازنده به کار می رود
unit
بافر با طول یک حرف .
unit
دستگاه قسمتی از یک دستگاه
unit
قسمت
unit
یگان شمار
unit
یک دستگاه
unit
فرد
unit
نفر عدد فردی
unit
یک
unit
میزان
unit
یکان
staging unit
یکان بارگیری کننده
system unit
محفظه سیستم
split unit
یکان جدا شده یا مجزا شده
single unit
یکان مستقل
motor unit
قسمت موتوروسیله دستگاه موتور
unit of prayer
رکعت
storage unit
واحد انباره
storage unit
واحد ذخیره
staging unit
یکان خدمات بارگیری یکان بارگیری
unit price
بهای واحد
single unit
یکان منفرد
shipping unit
واحد حمل
peripheral unit
واحد جنبی
unit reserves
اماد ذخیره یکانی
unit strength
قدرت رزمی یکان
unit strength
استعدادیکان
unit structure
سازمان یکان
unit structure
استخوانبندی یکان
unit supply
تدارکات یکان
motor unit
واحد حرکتی
motor unit
یکان موتوری
monomeric unit
واحد تکپار
monitor unit
واحد مبصر
monetary unit
واحد پول
monetary unit
واحد پولی
microprocessing unit
واحد ریزپردازنده
measuring unit
واحد سنجش
unit reserves
ذخایر یکانی
physical unit
واحد فیزیکی
shipment unit
یکان مسئول ارسال کالاها
service unit
یکان خدمات
unit record
تک مدرکی
unit record
رکورد واحد
sampling unit
واحد نمونه گیری
rotating unit
یکان در حال تعویض یاچرخش نوبتی بین پستها
requesting unit
یکان تقاضا کننده
requesting unit
یکان درخواست کننده
unit of time
واحد زمانی
processing unit
واحد پردازنده
processing unit
واحدپردازشگر
processing unit
واحد پردازش
practical unit
واحدهای عملی
power unit
پیش راننده
pioneer unit
یگان مهندسی رزمی
repeating unit
واحد تکراری
tape unit
واحد نوار
unit price
واحد قیمت
unit citation
جشنهای یکانی
unit citation
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
unit cost
هزینه هر واحداز کالا
unit position
مکان واحد
unit distance
با فاصله واحد
unit distribution
روش تقسیم به یکان
unit distribution
روش توزیع به یکان
unit elasticity
کشش واحد
unit elongation
ازدیاد طول ویژه
unit price
واحد بهاء
troop unit
یکان صنفی
troop unit
یکان سربازدار
absolute unit
واحد مطلق
two unit system
دستگاه دو برقی
unit assembly
یک قطعه مجزا
unit assembly
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unit awards
جوایز یکانی
unit categories
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
unit cell
سلول واحد
unit cell
کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
unit emplaning
در عملیات حمل و نقل هوایی به طرح ریزی و سازمان دادن یکان برای حمل و نقل اطلاق میشود
unit funds
اعتبارات یکانی
unit hydrograph
هیدروگراف واحد
unit of issue
واحد توزیع
unit of issue
مبنای توزیع
unit of measurement
واحد اندازه گیری
unit awards
تشویق نامه یکانی
unit price
قیمت واحد
unit cost
هزینه واحد
the name of the unit of gold
دینار
terminal unit
واحد پایانی
terminal unit
واحد پایانه
task unit
یگان ماموریت
unit of fire
واحد اتش
unit of fire
نواخت تیر
unit of fire
نواخت اتش
unit journal
دفتر روزنامه یکان
unit kilometer
مصرف کیلومتری یکان
unit load
واحد بار
unit loading
بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
unit matrix
ماتریس واحد
unit matrix
ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
unit mill
سوخت استحقاقی یکان به حسب خودروهای موجودسوخت مصرفی خودروهای یکان در یک ستون
unit of account
واحد محاسبه
unit of currency
واحد پولی
task unit
نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
measuring unit
عضو سنجش
divisional unit
یکان لشگری
recording unit
واحدثبتشده
the name of the unit of silver
درهم
cost unit
هزینه واحد تولید
cost unit
قیمت واحد
cost unit
واحدهزینه سنجی
cost unit
واحد هزینه یابی
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com