English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
they schemed a mode of escape راه گریزی اندیشیدند
Other Matches
schemed پروژه
schemed سامان سازی
schemed توط ئه
schemed طرح کردن
schemed برنامه تبلیغاتی
schemed شکل
schemed توط ئه چیدن
schemed برنامه
schemed طرح
schemed نقشه
schemed ترتیب رویه
schemed تدبیر
schemed تمهید
schemed نقشه طرح کردن
escape فرار کردن
escape گریز
escape رهایی
escape فرار
escape جان بدربردن گریز
escape رهایی جستن خلاصی جستن
escape دررفتن فرارکردن
escape گریختن
escape فرار ازخدمت یا دشمن نجات پیداکردن
to escape [with something] رهایی یافتن [با چیزی]
escape گلویی
to escape [with something] گریختن [با چیزی]
escape ستون
escape فرار از خاک
escape رستن
escape گریز فرار
he had a near escape جان مفت بدر برد
in an a to escape he چون خواست بگریزد
escape خلاصی
to escape by a squeak جان مفت بدر بردن
to escape one's lips از دهان کسی در رفتن
to escape one's memory از خاطر رفتن
escape velocity سرعت گریز
escape velocity سرعت فرار
escape trunk تونل فراراضطراری
escape trunk دهلیز فرار
escape wheel دندهخلاص
sediment escape ساختمانهای تخلیه و شستشو
escape hatch دریچه فرار
he had the luck to escape بختش یاری کرد که گریخت
tail escape نهر تخلیه انتهائی
escape mechanism وسیله فرار
I had a narrow escape. خطر از سرم ( بغل گوشم ) پرید
region of escape فراسپهر
negligent escape فرار از زندان بدون اطلاع ورضایت مامور محافظش
narrow escape <idiom> بدون هیچ خطایی فرارکردن
escape training گریزاموزی
escape mechanism طفره وتعلل
escape character کاراکتر گریز
escape charaoter دخشه گریز
escape chit امان نامه
escape chit اتیکت امان نامه
escape clause شرط گریز
escape clause شرط تعلل
escape code رمز گریز
escape code اسکیپ کد
escape character حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
escape character ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
escape character کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
escape mechanism تجاهل
escape line مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
escape line خط نجات
escape key کلید انصراف
escape hatch دهلیز فرار دهلیز نجات
velocity of escape سرعت گریز
to have a narrow escape جان مفت بدربردن
escape channel مجرای تخلیه اب
escape convention قرارداد گریز
fire escape پلکان اطمینان
fire escape خروجی اضطراری در مواقع اتش سوزی
bridge escape فرار از پل
fire escape نردبان نجات
fire escape پله کان مخصوص فرار در مواقع حریق
to escape with nothing more than/just a fright از دست چیزی فقط با وحشت فرار کردن
launch escape system سیستمفرارلانچ
to escape with life and limb جان مفت بدر بردن
to escape with life and limb بی اسیب
to escape with life and limb سختی رهایی جستن
conditioned escape response پاسخ گریز شرطی
to escape an assassination attempt از قصد آدمکشی گریختن
data link escape گریز اتصال دادهای
To block the escape routes. راههای فرار را مسدود کردن
I made good my escape . موفق به فرار شد
mode نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود
mode قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode طرز
mode که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
mode قالب کدگذاری دیسکهای فشرده
mode وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه
mode شیوه
mode رسم
mode سبک
mode اسلوب
pi mode روش پی
mode طرز طریقه
mode مد
mode باب
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
mode وجه
mode نما
mode ارسال داده با استفاده از داده محاورهای
mode روش ارسال داده به صورت یک بایت در هر زمان
mode روش
mode فرمان ODE
a la mode مد روز
a la mode متداول
TV mode رویتلوزیون
mode روش انجام کاری : روش عمل کردن کامپیوتر
mode وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود
mode وارد کردن دستور به عنوان خط ی از برنامه و پس اجرای برنامه
mode یات مربوطه را وارد میکند
mode حالت ای که در آن هر دستور برنامه در محلهای متمادی ذخیره می شوند
mode حالت کامپیوتر برای دریافت داده
mode حالت کامپیوتر محاورهای که در آن متن جدید وارد شده جانشین متن قبلی میشود و طوری تنظیم میشود که فضا داشته باشد
mode حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
mode عملیات ریاضی اعشاری که در آن عددی غیر از صفر به عدد با کمترین ارزش اضافه میشود در حین نرمال سازی عدد اعشاری
privileged mode حالت ممتاز
protected mode حالت محفوظ
privileged mode وجه ممتاز
vibrational mode شیوه ارتعاش
prototaxic mode شیوه ادراکی ابتدایی
multiplex mode حالت تسهیم
parataxic mode شیوه ادراکی خود- محوری
overtype mode تایپ رویهم
overtype mode حالت تایپ روی مطلب
noisy mode سیستم محاسبات اعداد اعشاری که عددی غیر از صفر به محل کمترین ارزش در حین نرمالسازی عدد اعشاری افزوده میشود
noisy mode رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
noisy mode باب پرخش
move mode باب حرکت
navigation mode روش ناوبری خودکار یاحالت ناوبری خودکارهواپیما به وسیله دستگاههای زمینی
multiplex mode وضعیت تسهیم
reactive mode حالت پردازش کامپیوتر که در آن هر ورودی کاربر باعث رویدادن چیزی میشود ولی پاسخ سریع داده نمیشود
real mode حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
real mode حالت واقعی
VCR mode مدVCR
mode selectors انتخابگرحالت
mode selector انتخابگرحالت
exposure mode دکمهتغیرفیلم
whirling mode نوسان شفت
wheel mode ماهواره یا بخشی از ان که اغلب با سرعت کم بمنظورپایدارسازی وضعیت دوران میکند
typeover mode حالت تایپ روی مطلب
track mode روش تعقیب زمینی هواپیما به طورخودکار
track mode روش تعقیب هدف
tuning mode حالتصدا
theoretical mode نمای نظری
snake mode روش تعقیب مارپیچی درپدافند هوایی روش پروازمارپیچی هواپیما
slave mode حالت پیرو یا برده
simplex mode باب سادک
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
mode of vibration شیوه ارتعاش
burst mode وجه پشت سرهم
conversational mode مد محاورهای
coupled mode روش کنترل خودکار
coupled mode روش کنترل پرواز خودکار بااستفاده از سیستم هدایت زمینی
draft mode چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
edit mode مد ویرایش
edit mode حالت ویرایش وضعیت ویرایش
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
forward mode افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
glide mode روش پرواز ازاد
glide mode روش پرواز با مسیر باد
governing mode روش کنترل خودکار
governing mode روش کنترل
conversational mode باب محاورهای
burst mode حالت پیوسته
burst mode وضعیت پشت سرهم
calculator mode مد ماشین حساب
browse mode حالت ویرایش کامل
calculator mode وجه حسابگر
byte mode وضعیت بایت
byte mode وجه بایت حالت بایت
chararcter mode حالت دخشهای
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
command mode حالت فرماندهی
browse mode حالت بررسی عمومی
batch mode باب دستهای
command mode وضعیت دستوری
control mode باب کنترل
answer mode حالت پاسخ
graphics mode حالت نگاره سازی
mode of production طرز تولید
master mode حالت راهبر
mathematical mode مدل ریاضی
mode of production شیوه تولید
mode of execution روش انجام کاری
mode of execution طرز اجرا
addressing mode باب نشان دهی
mode interval فاصله نما
mixed mode باب امیخته
addressing mode وضعیت ادرس دهی
conversational mode حالت محاورهای
access mode باب دستیابی
mode of production وجه تولید
master mode وضعیت اصلی
locate mode باب مکان یابی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com