Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 59 (5 milliseconds)
English
Persian
this ticket admits one
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
Other Matches
admits
پذیرفتن
admits
بستری کردن پذیرفتن تصدیق کردن
admits
قبول کردن
admits
اعطاء کردن
admits
دادن
admits
واگذارکردن
admits
اقرار کردن
admits
رفتن
admits
راه دادن
admits
بار دادن راضی شدن
admits
رضایت دادن
admits
موافقت کردن تصدیق کردن
admits
زیربار
the ticket
کار صحیح
the ticket
کار شایسته
ticket
صورت نامزدهای حزبی
ticket
بلیت
ticket
بلیط دار کردن
ticket
بلیط منتشرکردن
ticket
برچسب برچسب زدن به
ticket
اگهی
ticket
ورقه
ticket
بلیط
outside ticket pocket
جیبکوچکبیرونی
meal ticket
وسیلهی امرار معاش
meal ticket
راه کار و کاسبی
meal ticket
ممر درآمد
meal ticket
کوپن غذا
ticket collector
بلیطجمعکن
ticket control
کنترلبلیط
return ticket
بلیط رفت و برگشت
ticket office
باجه فروش بلیت
A ticket to Bath, please.
لطفا یک بلیت به شهر باته.
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
ticket office
باجه بلیت فروشی
split ticket
<idiom>
انتخاب افراد سیاسی برای رای
parking ticket
جریمهبدلیلپارکغیرقانونی
ticket counter
جایگاهبلیط
meal ticket
بلیط غذا
walking ticket
ورقه خاتمه خدمت
trip ticket
برگه اجازه مسافرت
season ticket
بلیط فصلی
return ticket
بلیط دوسره
admittance ticket
بلیطورودی
big ticket
گران قیمت
big ticket
با ارزش
commutation ticket
بلیط با تخفیف
second class ticket
بلیت درجه دوم
show him your ticket
بلیط خودرا باو نشان دهید
show your ticket to him
بلیط خودراباونشان دهید
trip ticket
بلیط مسافرت
straight ticket
اخذ رای دستجمعی برای نمایندگان یک حزب
ticket of leave
سند ازادی مشروط زندانی محکوم به حبس ابد که ازطرف وزارت کشور صادر میشود
ticket office
محل فروش بلیت
ticket office
باجه
ticket punch
بلیت سوراخ کن
How long is the ticket valid?
بلیت تا کی اعتبار دارد؟
ticket collector's booth
باجهتحویلبلیط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com