English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (5 milliseconds)
English Persian
thread fineness ظرافت نخ
thread fineness نمره نخ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
Other Matches
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
fineness پاکی
fineness ریزی دانه ها
fineness عیار فلزات
fineness لطافت خوبی
fineness نرمی
fineness زیبائی
fineness عیار
fineness دقت
fineness موشکافی صافی
fineness قشنگی
fineness فرافت
fineness modulus مدول ریزی و نرمی
fineness ratio نسبت فرافت
fineness of lime نرمی و ریزی اهک
fineness modulus مدول نرمی و ریزی
fineness modulus مدول ریزی
fineness modulus ریزگی
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread نخ کردن
thread نخ کشیدن به
thread بند کشیدن
thread رشته
thread رگه
thread شیار برجستگی
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread قیطان
thread ریسمان
thread نخ
thread موجی کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread نخ یاقیطان
thread دنده پیچ
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread پیچ کردن
thread دندانه
thread سیم
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread رشته رشته شدن
thread مثل نخ باریک شدن
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
warp thread تارشیاری
thread trimmer آرایندهنخ
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread guide راهنماینخ
rubber thread ریسمانلاستیکی
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
hang by a thread <idiom>
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread bare فرش کهنه
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
sewing thread نخ خیاطی
death thread تهدید به مرگ
thread tap قلاویز
weft thread ریسمانتاریشکل
stepped thread کولاس پیچی ناقص
acme thread شیار ذوزنقه ای
cut a thread پیچ تراشیدن
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
direction of thread سوی پیچش پیچ
butterss thread شیار اره
angular thread پیچ تحت زاویه
angular thread پیچ وی شکل
air thread لعاب خورشید
air thread مخاط شیطان
gold thread گلابتون زر
nut thread پیچ مهره
stepped thread پیچ ناقص کولاس
inside thread مارپیچ داخلی
inside thread دنده داخلی قلاویز
stair thread کف پله
mercury thread مارپیچ جیوهای
screw thread پای پیچ
screw thread حدیده
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
left hand thread پیچ چپ گرد
thread rubber separator میانگیر نخدار
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com