English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (9 milliseconds)
English Persian
thread rubber separator میانگیر نخدار
Other Matches
rubber separator میان گیر لاستیکی
rubber thread ریسمانلاستیکی
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
separator دستگاه تجزیه
separator فارق
separator جدا ساز
separator تفکیک کننده
separator میان گیر باتری
separator جداکننده
separator جداساز
separator جداگر
separator جداکن
separator نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
separator الت خامه گیری
record separator جداکننده رکوردها
cream separator خامه گیر
group separator جداساز گروه
wood separator میانگیر چوبی
water separator جداگرآب
celluloid separator میان گیر سلولئیدی
argument separator جداکننده شناسه
glass separator میان گیر شیشهای باتری
field separator جدا ساز میدان
synchronizing separator جداکننده همزمان سازی
impluse separator جداکننده ایمپولز
liquid/gas separator دستگاهتجزیهایگاز
oil/gas separator دستگاهتجزیهروغن
liquid/gas separator مایع
thread رگه
thread سیم
thread دندانه
thread پیچ کردن
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread دنده پیچ
thread نخ یاقیطان
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
thread رشته رشته شدن
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread مثل نخ باریک شدن
thread نخ کردن
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread شیار برجستگی
thread ریسمان
thread رشته
thread نخ
thread بند کشیدن
thread نخ کشیدن به
thread موجی کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread قیطان
stepped thread پیچ ناقص کولاس
stair thread کف پله
external thread دنده خارجی
english thread پیچ و مهره انگلیسی
direction of thread جهت پیچ
stepped thread کولاس پیچی ناقص
direction of thread سوی پیچش پیچ
cut a thread پیچ تراشیدن
nut thread پیچ مهره
inside thread مارپیچ داخلی
screw thread حدیده
inside thread دنده داخلی قلاویز
thread tap قلاویز
gold thread گلابتون زر
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
mercury thread مارپیچ جیوهای
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
screw thread پای پیچ
warp thread تارشیاری
weft thread ریسمانتاریشکل
hang by a thread <idiom>
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
sewing thread نخ خیاطی
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thread bare فرش کهنه
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread fineness ظرافت نخ
thread fineness نمره نخ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
death thread تهدید به مرگ
thread trimmer آرایندهنخ
acme thread شیار ذوزنقه ای
thread guide راهنماینخ
angular thread پیچ تحت زاویه
angular thread پیچ وی شکل
air thread لعاب خورشید
butterss thread شیار اره
air thread مخاط شیطان
rubber ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
rubber کائوچو لاستیکی
rubber لاستیک
rubber رزین
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
left hand thread پیچ چپ گرد
rubber bulb بالبسائنده
rubber band نوارکش
to burn rubber بوکس و باد کردن چرخ
rubber ferrule حلقهلاستیکیبهعصا
synthetic rubber لاستیک مصنوعی
rubber band نوار لاستیکی
rubber-stamping مهر لاستیکی
rubber band کش
rubber bands نوار لاستیکی
rubber boot چکمهلاستیکی
rubber bullet پاککنتوپی
rubber bands نوارکش
rubber bands کش
synthetic rubber لاستیک همگذاشت
synthetic rubber لاستیک ساختگی
rubber mat کنارهلاستیکی
to metallizo rubber گوگرد زدن پلاستیک و انراکشدارتر کردن
rubber plants درخت کائوچو
rubber-stamping با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamping تصدیق کردن
rubber-stamps مهر لاستیکی
rubber-stamps با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamps تصدیق کردن
india rubber لاستیک
india rubber ساخته شده از لاستیک
india rubber لاستیک هندی
rubber plant درخت کائوچو
india rubber کائوچو
rubber-stamped تصدیق کردن
rubber-stamped با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamp مهر لاستیکی
rubber stamp با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamp تصدیق کردن
rubber stamps مهر لاستیکی
rubber stamps با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber stamps تصدیق کردن
rubber-stamp مهر لاستیکی
rubber-stamp با مهر لاستیکی مهر کردن
rubber-stamp تصدیق کردن
rubber-stamped مهر لاستیکی
cold rubber لاستیک سرد
coral rubber لاستیک کورال
crepe rubber کرپ
hevea rubber لاستیک طبیعی
hevea rubber کائوچو
natural rubber لاستیک طبیعی
natural rubber کائوچو
rubber banding مراجعه شود به GLASTIC BANDING
rubber banding قابلیتی از CAD که به یک مولفه اجازه میدهد تا درطول صفحه نمایش بوسیله قلم الکترونیکی یا دستگاه ماوس به مکان مورد نظرکشیده شود
rubber bitumen لاستیک قیری
rubber stopper درپوش لاستیکی
rubber tile فرش لاستیکی
rubber tube لوله لاستیکی
butyl rubber لاستیک بوتیل
hard rubber لاستیک سخت
sponge rubber ابرحمام
crepe rubber لاستیک تخت کفش
crepe rubber لاستیک کرپ
foam rubber اسفنج لاستیکی
foam rubber ابر حمام ابرلاستیکی
foam rubber لاستیک متخلخل
full rubber حرکت هریک از این سطوح تااخرین حد ممکن
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
rubber snaffle bit لجام لاستیکی
foam-rubber insulation عایقاسفنجیلاستیکی
flexible rubber hose شلنگلاستیکیانعطافپذیر
rubber covered wire سیم با روکش لاستیکی
solid rubber tyre لاستیککائوچوییسفت
wiper blade rubber تیغهپاککنندهبرفپاککن
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com