English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (2 milliseconds)
English Persian
thread tap قلاویز
Search result with all words
thread نخ
thread ریسمان
thread قیطان
thread رزوه شیارداخل پیچ ومهره
thread شیار برجستگی
thread رگه
thread رشته
thread نخ کردن
thread بند کشیدن
thread نخ کشیدن به
thread موجی کردن
thread دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread رشته رشته شدن
thread مثل نخ باریک شدن
thread سیم
thread دندانه
thread پیچ کردن
thread دنده دار کردن مارپیچ
thread دنده پیچ
thread نخ یاقیطان
thread زبان برنامه نویسی که به بخشهای زیادی از کد امکان نوشتن و پس استفاده توسط برنامه اصلی میدهد
thread فایلی که یک ورودی آن حاوی آدرس و داده را دارد باشد.
thread ساختاری که در آن هر گره اشاره گری به گره دیگر دارد
thread برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
acme thread شیار ذوزنقه ای
air thread مخاط شیطان
air thread لعاب خورشید
angular thread پیچ وی شکل
angular thread پیچ تحت زاویه
butterss thread شیار اره
cut a thread پیچ تراشیدن
direction of thread سوی پیچش پیچ
direction of thread جهت پیچ
english thread پیچ و مهره انگلیسی
external thread دنده خارجی
gold thread گلابتون زر
inside thread مارپیچ داخلی
inside thread دنده داخلی قلاویز
left hand thread پیچ چپ گرد
mercury thread مارپیچ جیوهای
nut thread پیچ مهره
screw thread حدیده
screw thread پای پیچ
stair thread کف پله
stepped thread پیچ ناقص کولاس
stepped thread کولاس پیچی ناقص
thread rubber separator میانگیر نخدار
thread the needle پاس دقیق از بین مدافعان
trapezoidal thread دندههای ذوزنقهای
rubber thread ریسمانلاستیکی
thread guide راهنماینخ
thread take-up lever اهرم بالا-پائینبرندهنخ
thread trimmer آرایندهنخ
warp thread تارشیاری
weft thread ریسمانتاریشکل
To pick up (to lose) the thread of conversation. رشته سخن را بدست گرفتن ( گم کردن )
Our life is hanging by a thread . زندگی مابه تار مویی بند است
hang by a thread <idiom>
metallic thread نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
sewing thread نخ خیاطی
silver thread نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
thread bare فرش کهنه
thread count [تعداد رشته نخ تار یا پود در یک طول مشخص]
thread fineness ظرافت نخ
thread fineness نمره نخ
thread fineness [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
death thread تهدید به مرگ
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
Partial phrase not found.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com