English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 167 (8 milliseconds)
English Persian
threshold gate دریچه استانهای
Other Matches
threshold استانه
threshold value ارزش استانهای
threshold سطح تنظیم که اگر سیگنال از آن پایین تر برود عملی انجام میدهد
threshold استانه چارچوب
threshold استانه در
threshold سرحد
threshold استانه مانند استانهای
threshold value مقدار استانه
threshold نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
spatial threshold استانه فضایی
terminal threshold استانه پایانی
threshold function تابع استانهای
threshold logic منطق استانهای
threshold frequency بسامد استانه
threshold voltage اختلاف سطح استانهای
threshold wavelength طول موج استانه
two point threshold استانه دو نقطهای
threshold voltage ولتاژ استانه
absolute threshold آستانه مطلق
differential threshold استانه افتراقی
arousal threshold استانه انگیختگی
sill=threshold استانه
threshold element عنصر استانهای
response threshold استانه پاسخ
landing threshold استانه فرود اب خاکی
nuisance threshold استانه زیانبخشی
lower threshold استانه پایین
hearing threshold استانه شنوایی
luminescence threshold استانه لومینسانس
reaction threshold استانه واکنش
threshold of luminescence استانه لومینسانس
landing threshold نقطه شروع عملیات اب خاکی
alarm threshold setting دکمهسرحدتنظیم
threshold limit values استانه مقدارهای حدی
runway threshold markings خطحدنهاییهواپیما
alarm threshold display button دکمهنمایشسرحدهشدار
down gate راهگاه پایین دست
not and gate دریچه نا- و
nor gate دریچه نایا
nor gate دریچه نقیض یا
not gate دریچه نا
not gate دریچه نقیض
not or gate دریچه نا- یا
or gate دریچه OR
saw gate چارچوب اره
take out gate دریچه ابگیر ابیاری
or gate دریچه یا
Gate ورودی به باند
gate قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
gate زمانی که یک دروازه خروجی تولید میکند پس از دریافت داده ورودی
gate تعداد دروازههای منط ق متصل بهم که در یک مدار مجتمع ایجاد شده تا یک تابع پیچیده را انجام دهد
gate مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate دروازه ورودی که خروجی آن معادل معکوس منط ق ورودی است
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate دروازه شروع اسکی
gate قسمت فنری قلاب کوهنوردی
gate محل سوار شدن مسافرین هواپیما در فرودگاه
gate دریچه تنظیم اب در مخزن سد
gate گیت
gate راه تغذیه لشعلث
gate دریچه
gate پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate دروازهای که عمل AND منط قی را انجام میدهد
gate دروازهای که یک خروجی منط قی تولید میکند که بستگی به موقعیت ورودی ها دارد
gate دروازه
gate در بزرگ
and gate دریچه و دریچه ضرب منطقی
gate مدخل دریجه سد
and gate دریچه و
gate وسایل ورود ورودیه
and gate مدار AND
gate فرمان استفاده ازموشک و راکت در جنگ هوایی
gate یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gate سوزن اتصال به یک FET
gate فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate مدخل
lich-gate راهرو سرپوشیده
pouring gate دریچه ریزش
pouring gate تغذیه قالب
nonequality gate دریچه نابرابری
nand gate دریچه ناو
sluice gate دریچه
proselte of the gate کسی که به دین یهود درایدولی ختنه نکند
railroad gate درب ورودی راه اهن
gate money پولبلیطورودیه
wicket gate دهانهدریچه
spillway gate درخروجآبسطحسد
ring gate دهانهحلقوی
lower gate دروازهپائینی
gate-leg پایهدروازهایشکل
xor gate دریچه یای ضمنی
waste gate مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
upper gate دروازهبالایی
tainter gate دریچه لولادار
He was approaching the gate. او [مرد] به دروازه نزدیک شد.
starting gate دروازه شروع
sluice gate اب بند
sluice gate ابگیره
tainter gate دریچه قطائی
roller gate دریچه غلطان
crash the gate <idiom> بی دعوت رفتن ،پابرهنه وسط پریدن
gate keeper دروازه بان
equivalence gate دریچه هم ارزی
equivalence gate دریچه معادل
exjunction gate دریچه یای انحصاری
exclusive or gate دریچه یای انحصاری
flap gate دریچه یک طرفه
flood gate ابگیره
flood gate بندسیلگیر
flood gate سد دریچهای
gate crasher میهمان ناخوانده
gate electrode الکترود دریچهای
equality gate برابر سازی
equal gate دریچه برابری
bifurcation gate دریچهای که با دو مجراجریان را از خود عبور میدهد
blind gate دروازههای مسیر که دیده نمیشوند
burst gate لامپ پیام گذار
caterpillar gate دریچه چرخ زنجیری
check gate دریچه تنظیم
color gate دریچه پیام رنگی
complement gate دریچه متمم ساز
cow gate چراگاه گاو
discharge gate دریچه تخلیه
elementary gate دریچه مقدماتی
elementary gate دریچه ابتدایی
gate hanger التی که دریچه سد را باز نگه میدارد
gate leaf بدنه دریچه سد
gate meeting انجمنی که بادادن ورودیه بدان درایند
head gate دریچه فوقانی کانال
head gate دریچه بالادست سد
inclusive or gate دریچه یای شامل
indicator gate دریچه شاخص
gate vessel شناور درب حوض تعمیرات ناو
lich gate راهرو
lich gate سرپوشیده گورستان کلیساکه مرده رادران می گذاشتندتاکشیش بیاید
logic gate دروازه منطقی
majority gate دریجه اکثریت
golden gate پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
nand gate دریچه نقیض و
exclusive nor gate دریچه نقیض یای انحصاری
gate post تیرچارچوب دروازه باهویابازوی در
gate transition شیر فلکه تبدیل
gate tube لامپ دریچهای
gate valve شیر قطع جریان
gate valve شیر کشویی
gate operating ring حلقهورودیعملکننده
The crowd was pressing against the gate . جمعیت به درورودی فشار می دادند
gate operating deck سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform سکوی مانور دریچه ها
gate chamber wall جایگاه حرکت دریچه
fixed roller gate دریچه چرخ قرقرهای ثابت
jet flow gate دریچه با سرلوله
jet flow gate فشاراین دریچه زیاداست
fixed wheel gate دریچه قرقرهای با محورثابت
gate-leg table میزپایهدروازهای
master gate valve مدخلدریچهاصلی
mitre gate recess دریچهتنفسشمار
A creaking gate hang long. <proverb> یک دروازه شکسته مدتها سرپا می ایستد.
Fortune Knocks at least once at everymans gate. <proverb> خوشبختى بالاخره یکبار در خانه هر کس را مى زند.
maximum gate trigger voltage ولتاژ احتراق حداکثر
memory controller gate array ارایه درگاه کنترل حافظه
bear tape shutter gate دریچه شیروانی شکل
maximum gate trigger current جریان احتراق حداکثر
insulated gate field effect transistor ترانزیستور اف ای تی باگیت عایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com