Dictiornary-Farsi | tilt and swivel | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 72 (5 milliseconds)

English	Persian
tilt and swivel	که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد


Other Matches

to tilt up	به بالا کج کردن [مهندسی]
tilt	شیب
tilt	شتاب پرتاب
tilt	سرعت
tilt	منازعه برخورد
tilt	زدوخورد
tilt	شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilt	درنوسان بودن
tilt	سرازیری
tilt	کجی تمایل
tilt	یک وری بودن
tilt	نوسان کردن کجی
to tilt up	به بالا زدن [یقه]
to tilt up	به بالا پیچیدن
tilt	دراهتزاز بودن
to tilt up	به بالا تا زدن
tilt	یک ورشدن
tilt	کج شدن
tilt	کج کردن
full tilt	باسرعت زیاد
tilt tube	مجرایسایهروشن
full tilt	بسرعت
tilt material	روپوش
tilt material	روکش
tilt hammer	پتک
tilt angle	زاویه تمایل به طرفین
tilt angle	زاویه انحراف
to tilt at the ring	سر سواری حلقه اویزانی رابانوک نیزه برداشتن
swivel	قسمت گردند ه میخ یاپیچ سرپهن روی محورگردیده
swivel	حلقه گردان
swivel	اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن
swivel	چرخاندن
swivel	مفصل گردنده
swivel	مفصل گردان
swivel	روی محورگرداندن یا گردیدن چرخیدن نوسان
swivel	نوسان کردن
swivel	هرزه گرد
swivel	لولای پاشنه گرد
swivel	چشمی خود گرد
swivel	حلقه خودگرد
swivel	گشتن
swivel	مدبر
swivel	گردنده
side-tilt lock	قفلکنندهکناری
slat tilt device	وسیلهسرازیریمیله
tilt-back head	سرتنظیمکجی
coupler-tilt tablet	صفحهجفتی
swivel vise	گیره گردان
swivel head	سرحلقهگردان
swivel lock	قفلچرخان
snap swivel	حلقه گردان با گیره فلزی برای وصل کردن طعمه ماهیگیری به ان
steering swivel	مفصل فرمان
stacking swivel	حلقه چاتمه
mooring swivel	مدور مهار
mooring swivel	مدور چهار راه
mooring swivel	خودگر مهار مین
swivel flex	سیمروکشدارچرخان
swivel base	پایهگردنده
swivel block	قرقره گردان
swivel chair	صندلی چرخان
swivel table	میز نوسان دار
swivel piece	مدور لنگر
swivel gun	توپ قابل چرخش روی پایه نصب
swivel gun	توپ قابل چرخش روی جک تیر
swivel joint	مفصل گردان
swivel piece	مدور دو راه
swivel knee	زانویی گردان
office swivel chair	صندلی گردان اداری
swivel wall lamp	لامپچرخاندیواری
dual swivel mirror	آینهبازشو
swivel-tilter armchair	صندلیچرخدار