English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
English Persian
tiny model مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
Other Matches
tiny کوچک ناچیز
tiny ریز
tiny ریزه
tiny کوچولو
tiny بچه کوچولو
tiny بسیار کوچک
tiny خرد
tiny basic یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
model کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model نوع یک محصول
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
new model از نوطرح کردن
model گونه یک محصول
s s model الگوی محرک- محرک
s r s model الگوی محرک- پاسخ- محرک
s r model الگوی محرک- پاسخ
s o r model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
model مدل
model الگو
model مدل سازی
model نمونه قرار دادن
model مطابق مدل معینی در اوردن
model نقشه
model شکل دادن
model طرح ریختن ساختن
model قالب طرح
model سرمشق
model نمونه
model طرح
model نمونه اصلی
model قالب
vintage model الگوی مقطع زمانی
probabilistic model الگوی تصادفی
probabilistic model الگوی احتمالی
planning model الگوی برنامه ریزی
pilot model مدل ازمایشی
pilot model مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
pilot model نمونه ازمایشی
normative model الگوی هنجاری
noncompetitive model الگوی غیر رقابتی
neoclassical model الگوی نئوکلاسیک
molecular model الگوی مولکولی
probabilistic model مدل احتمالی
random model مدل تصادفی
random model الگوی تصادفی
vintage model الگوی زمانی
validation of a model تحقق پذیری یک الگو
validation of a model اعتبار یک الگو
two sector model الگوی دو بخشی
station model مدلهواشناسی
test model نمونه ی ازمایش
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
stochastic model الگوی تصادفی
she was a model of besuty نمونه زیبایی بود
dressmaker's model مانکنخیاطی
relational model مدل رابطهای
model geometric یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
bohr model مدل بور
hierarchical model مدل سلسله مراتبی
haavelmo model الگوی هاولمو
electrical model مدل الکتریکی
dynamic model مدل پویا
economic model الگوی اقتصادی
econometric model الگوی اقتصادسنجی
dynamic model الگوی پویا
deteministic model مدل قطعی
decision model الگوی تصمیم گیری
data model مدل داده
cosmological model مدل کیهان شناختی
corporate model نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
conjunctive model الگوی عطفی
conceptual model شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
huge model مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
imageing model روش یا مدل ارائه تصاویر
model geometric نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building الگوسازی
micro model الگوی خرد
mathematicl model الگوی ریاضی
mathematical model مدل ریاضی
large model مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
mathematical model الگوی ریاضی
macro model الگوی کلان
sales forecasting model مدل پیش فروش
balanced growth model الگوی رشد متوازن
ISO/OSI model INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
budget forecasting model مدل پیشگویی بودجهای
wire frame model نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
ISO/OSI model معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
micro dynamic model الگوی خرد پویا
free electron model الگوی الکترون ازاد
stimulus response model الگوی محرک- پاسخ
file level model نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
perspective spatial model مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
macro dynamic model الگوی کلان پویا
stick and ball model الگوی گلوله و میله
leading edge model IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
tandy model 000hl IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
perspective spatial model مدل برجسته بینی
stimulus organism response model الگوی محرک- جاندار- پاسخ
space filling molecular model الگوی مولکولی فضا پر کن
Just check out the new sports car model! نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
the math teacher-turned-model آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
stimulus stimulus model الگوی محرک- محرک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com