English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
to apply to a court به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
Search result with all words
to apply to the court of arbitration به دادگاه حکمیت رجوع کردن [حقوق]
Other Matches
This does not apply to . . . در رابطه با . . . کاربرد ندارد.
This does not apply to . . . در مورد . . . صدق نمی کند.
apply تاثیر گذاشتن یا لمس کردن
apply تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
apply درخواست کردن شامل حال بودن
apply صدق کردن درخواست کردن
apply بکاربستن
apply بکارزدن
apply استعمال کردن
apply اجراکردن
apply اعمال کردن
apply متصل کردن
apply بکار بردن
apply بهم بستن
apply قابل اجرا بودن
apply شامل شدن
apply درخواست دادن
apply درخواست کردن
to apply a leech زالو انداختن
to apply for leave درخواست مرخصی کردن
To apply ones experience. تجربه خود رابکار گرفتن
apply for a divorce تقاضای طلاق کردن
apply glaze لعاب کردن
the law does not apply to him او مشمول قانون نمیشود قانون شامل او نمیشود
to make an application [to apply] درخواست کردن
apply a correct holt اجرای فن صحیح کشتی
to apply for written testimony court of out
to apply for written testimony استشهاد تمام کردن
It is for the Court to fix the terms. [ The terms are a matter for the Court to fix.] این مربوط به دادگاه می شود که شرایط را تعیین کند.
What is good for the goose is good for the gander . One cant apply double standards . یک بام ودو هوانمی شود
His objection doesnt apply . His objection is not valid . ایرادش واردنیست
court زمین ورزشهای محوطهای
court عشق بازی کردن
court دادگاه
right court زمین سرویس سمت راست
the court above محکمه بالاتر
to appear before the court در دادگاه ظاهر شدن
court of a محکمه استیناف
court محکمه
court خواستگاری
out of court داد باخته
out of court محکوم علیه
ad court زمین سرویس سمت چپ تنیس
to take somebody to court کسی را محاکمه کردن
court دادگاه افهار عشق
court دربار
court حیاط
court بارگاه
superior court دادگاه تمیز
superior court دادگاه عالی
summary court دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
summary court دادگاه بدوی
squash court زمین بازی اسکواش
service court محل فرود سرویس اسکواش
service court محل فرود سرویس
supreme court دیوان عالی کشور
supreme court دیوان تمیز
The ball is in your court. <idiom> حالا نوبت تو است.
the superme court دیوانعالی کشور
The ball is in your court. <idiom> حالا نشان بده که چند مرد حلاجی!
to court favour توجه و التفات کسی را طلب کردن
to pay court عرض بندی کردن
to put out of court شایسته مطرح کردن ندانستن
tennis court زمین تنیس
tennis court 07/32 در59/01 متر
police court دادگاه خلاف
police court کلانتری
police court ضابطین شهربانی
playing court زمین بازی
peace court صلحیه
peace court دادگاه بخش
out door court زمین هوای ازاد
open court دادگاهی که همه مردم حق مراجعه به ان را دارند
police court محکمه خلاف
practice court دادگاه مخصوص رسیدگی به کفالت
religious court محکمه شرع
rear court انتهای زمین
provost court دادگاه فرمانداری نظامی یا نیروی اشغالی
provost court دادگاه پادگانی
probate court محکمه امور حسبی
probate court دادگاه وصایا و ارث
prize court شعبهای از دادگاه اداره نیروی دریایی که باامور....کاردارد
president of the court رئیس دادگاه
open court محکمه عمومی
to bring somebody before the court [s] کسی را دادگاه بردن
court division دادگاه
court division بخش دادگاه
to settle out of court به توافق رسیدن خارج از دادگاه
out of court settlement توافق بدون محکمه [حقوق]
kangaroo court <idiom>
to have recourse to a court به دادگاه رجوع کردن [حقوق]
ball is in your court <idiom> [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
ante-court [اولین صحن در خانه های بزرگ]
base-court حیات بیرونی
contempt of court اهانت به دادگاه [جرم جنایی]
contempt of court توهین به دادگاه [جرم جنایی]
court rug فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
court style سبک کورت [دوره جدیدتری از سبک گوتیک شعاع ساز و گوتیک در فرانسه]
hold court <idiom> همانند شاه وملکه دربین موضوع مورد بحث عمل کردن
High Court دادگاهویژهجرائممهم
court shoe رجوع شود به pump
volleyball court 9 در 81 متر
volleyball court زمین والیبال
trial court دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
trailer court محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
traffic court دادگاه ویژه رسیدگی به تخلفات رانندگی
traffic court دادگاه عبور و مرور
traffic court دادگاه تخلفات رانندگی
court shoes رجوع شود به pump
kangaroo court دادگاه پوشالی
crown court دادگاهیدر انگلستانو ولز
court of law دادگاه
right service court داورسرویسراست
court referee داورزمینبازیسرپوشیده
centre court حیاطمیانی
law court دادگاه قضایی
kangaroo court دادگاه مندرآوردی
kangaroo court دادگاه غیرقانونی
to put out of court از دستور خارج کردن
district court دادگاه بخش
court procedure محاکمه
court plume پرهای شتر مرغ که برای ارایش درموی سر بکار برند
court order قرار صادره از دادگاه
court of review دادگاه تجدید نظر
court of record در CL فقط اینگونه محاکم حق صدور حکم جریمه و زندان را دارند
assize court محاکم سیار جنایی
assize court دادگاه جنایی
base court حیاط بیرونی یاعقبی
court of record دادگاهی که پرونده و سوابق دعاوی مطروحه را حفظ میکند
change court تعویض زمین
court session جلسه دادگاه
court tennis تنیس داخل سالن
disciplinary court دادگاه انتظامی محکمه اداری
disciplinary court محمکه انتظامی
deuce court زمین سرویس سمت راست تنیس
cross court بسمت مخالف زمین در قطر
criminal court دادگاه جنایی
criminal court راز و نیاز کردن
court martial دادگاه نظامی
criminal court عشق بازی کردن
criminal court محکمه جنائی
court yard حیاط
court of province دادگاه استان
master of the court مدیر دفتر دادگاه
circuit court دادگاه منطقهای
court martiall دادگاه نظامی
commercial court دادگاههای صنفی
court martial در دادگاه نظامی محاکمه کردن
contempt og court اهانت به دادگاه
country court دادگاه بخش
court martial محاکمه نظامی محاکمه نظامی کردن
court games بازیهای محوطهای
court card سرباز
court card بی بی
court martiall شورای نظامی
court material دادگاه نظامی
circuit court دادگاه استیناف
court of justice دادگاه
court of iquiry دادگاه رسیدگی
clerk of the court کاتب
court of grievances دادگاه مظالم
court of first instance دادگاه بدوی
court of first instance محکمه بدایت
court of first instance دادگاه شهرستان
court of appeals دادگاه استیناف
court card صورت :شاه
district court صلحیه
high court of دیوانعالی تمیز
odd court زمین سرویس سمت چپ
left court زمین سرویس سمت چپ
kangoroo court دادگاه محلی
kangoroo court دادگاه پوشالی و پرهرج ومرج
juvenile court دادگاه نوجوانان
jurisdiction of the court صلاحیت دادگاه
judicial court دادگاههای دادگستری
court-martialled دردیوان حرب محاکمه کردن
judicial court محاکم عدلیه
court-martialling دردیوان حرب محاکمه کردن
lower court محکمه تالی
magistrates court دادگاه جنحه
municipal court دادگاه داخلی
municipal court دادگاه شهرداری
motor court متل
moot court دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
juvenile court دادگاه اطفال
court-martial دردیوان حرب محاکمه کردن
military court دادگاه نظامی
mid court وسط زمین
martial court دادگاه نظامی
court-martials دردیوان حرب محاکمه کردن
court of appeal دادگاه استان
grenade court میدان تیر یا میدان اموزش پرتاب نارنجک
half court زمین سرویس
half court قسمت سرویس زمین تنیس
court of appeal محکمه استیناف دادگاه پژوهشی
court of appeal دادگاه پژوهش
high court of دیوانعالی کشور
front court محوطه جلو خط سرویس اسکواش
front court نیمهای که به ان حمله میشود
dut of court ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com