English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (5 milliseconds)
English Persian
to be afraid of one's own shadow . از سایه خود هم ترسیدن .
Search result with all words
He is afraid of his own shadow. ازسایه خودش می ترسد . [خیلی ترسو است.]
Other Matches
i am afraid of him از او میترسم.
afraid هراسان
afraid ترسان
afraid ترسنده ترسیده
afraid از روی بی میلی
afraid متاسف
to be afraid [of] ترس داشتن [از]
to be afraid بیم داشتن
to be afraid ترسیدن
We were afraid lest she should get here too late . ترسیده بودیم که مبادا دیر اینجا برسد.
There is nothing to be afraid of in driving. رانندگی که ترس ندارد.
Are you afraid of snakes? شما از مار می ترسید؟
Some children are afraid of the dark. بعضی بچه ها از تاریکی می ترسند.
To shadow someone. مثل سایه کسی را تعقیب کردن
shadow سایه
shadow پنهان کردن
shadow سایه افکندن بر رد پای کسی را گرفتن
shadow هواپیمای یدک کش
shadow شبح سایه
shadow فل
shadow چسبیدن به حریف
shadow شدو سایه
shadow بحریف خیالی مشت زدن
thermal shadow سایه روشن حرارتی
wind shadow منطقه اب نسبتا راکد در سمت پناهگاه قایق از باد
eye-shadow سایهی چشم
five-o'clock shadow ته ریش
To cast a shadow. سایه انداختن
To cast a shadow . سایه انداختن
He fight with his shadow. <proverb> او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
thermal shadow سایههای حرارتی
shadow zone منطقه کور عمق اب
drop shadow سایه برجسته
shadow memory حافظه ثانوی موقت
shadow memory محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow memory جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow mask صفحه مشبک
shadow factor ضریب انحراف سایه
shadow factor ضریب مربوط بانحراف سایه در عکس هوایی برای تعیین ارتفاع اشیاء
shadow ball تمرین گوی اندازی
half shadow نیم سایه
shadow memory شبه حافظه
shadow page جدول مبدل که محلهای حافظه واقعی را با معادل محلهای مجازی آن ها بیت میکند
shadow page محلهای حافظه مکرر که با کد مخصوص قابل دستیابی است
shadow play نمایش سایه ها
shadow play نمایش ارواح
shadow price قیمت سایهای
shadow ROM حافظه مجازی فقط خواندنی
shadow price شبه قیمت قیمت ضمنی
shadow RAM ROM به یک قطعه RAMسریع تر در هنگام روشن کردن کامپیوتر
shadow RAM روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
shadow printing چاپ سایهای
shadow tuning indicator میزان نمای سایهای
mirror writing shadow reading کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
Catch not at the shadow and lase the substance. <proverb> به فرع نپرداز که اصل را از دست دهى.
Inevitably it invites/evokes comparison with the original, of which the remake is merely a pale shadow. این به ناچار مقایسه با نسخه اصلی را مجبور می کند که بازسازی فیلمش کاملا قلابی است.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com