Dictiornary-Farsi | to blend colours | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 50 (4 milliseconds)

English	Persian
to blend colours	زنگ امیزی کردن


Other Matches

blend	مخلوطی
blend	مخلوط کردن
blend	همرنگ کردن
blend	امیزه
blend	مخلوط امیختگی
blend	ترکیب
blend	تهیه کردن
blend	تار کردن نور
blend	مخلوط
blend	امیختن
blend	مخلوط کردن رقیق کردن
blend of colors	مخلوطی از رنگ ها
herb spice blend	آمیخته ای از ادویه و سبزیجات معطر
His sculptures blend into nature as if they belonged there.	مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
colours	رنگامیزی
colours	احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours	امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours	شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours	رنگزدن
colours	رنگ
colours	فام
colours	بشره
colours	تغییر رنگ دادن
colours	ملون کردن
colours	دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours	صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours	سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colours	کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours	شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
colours	میزان خالص بودن سیگنال رنگ
colours	چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours	انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند
colours	صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours	برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours	جدول شماره هایی که ویندوز
colours	رنگ کردن
examples of colours	نمونهرنگهای
with flying colours	فیروزی وافتخار
with flying colours	با
variegated colours	رنگهای گوناگون
the prismatic colours	رنگهای هفتگانه شوسه
spectral colours	رنگهای طیفی
spectral colours	رنگهای طیف
oil colours	رنگ روغنی
field colours	پرچم کوچک
field colours	پرچم نظامی
primary colours	رنگهای اصلی
intershot with colours	گله گله رنگ شده
bishops of opposite colours	فیلهای ناهمرنگ شطرنج