English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
to buck the trend <idiom> بر خلاف جریان آب شنا کردن [اصطلاح مجازی]
Other Matches
buck جنس نر اهو وحیوانات دیگر
buck up پیشرفت کردن روحیه کسی را درک کردن تهییج کردن
buck up شجاع شدن
to buck up جنبیدن
buck دروکردن
buck دولادولا رفتن سواره نظام
buck قوز کردن
buck گوزن نر
buck قوچ
buck دلار
buck بالا پریدن وقوز کردن
buck ازروی خرک پریدن
buck مخالفت کردن با
buck جفتک
buck جفتک انداختن
to buck up فرزشدن نیرویاجرات بخود دادن
buck passer لاابالی
buck passer شخصی که مسئولیت خود را بدیگران محول میکند
buck wheat دیلار
buck wheat گندم سیاه
cross buck حمله دو مهاجم بصورت متقاطع
buck-toothed کسیکهدندانهایبزرگوروبهبیروندارد
fast buck <idiom> پول درآوردن ساده وآسان است
pass the buck <idiom> مسئولیت خودرا به دیگری دادن
to pass the buck <idiom> مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به دیگری دادن
to pass the buck to somebody مسئولیت ناخوشایند [تقصیر یا زحمت] را به کسی دادن
buck fever هیجان شکارچی تازه کار دردیدن شکار و خطا رفتن تیر
buck fever هیجان شکارچی تازه کار درمقابل شکار
trend مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
trend حرفه
trend مسیر انجام کار سیر وقایع
trend رویداد
trend روند
trend تمایل
trend گرایش
trend الودگی لوزه وحلق وگلوباسیل
trend مسیر حرکت
trend روش
trend نظام
trend روند کار
pernicious trend روند قهقرایی
economic trend روند اقتصادی
developmental trend روند تکوینی
trend analysis تحلیل روند
trend-setter باب کننده
secular trend روند قرنی
secular trend روند دراز مدت
trend line خط روند
trend line یک بسط محاسبه شده از سری داده به منظور پیش بینی خط سیرهای ورای داده معلوم
upward trend روند صعودی
trend-setter رواج دهنده
trend-setter بدعت گذار
trend-setter پیشگام
trend-setters رواج دهنده
trend-setters بدعت گذار
trend-setters پیشگام
secular trend سهام تجارتی وگواهی نامه ان ها
secular trend سهام
trend-setters باب کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com