Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8 milliseconds)
English
Persian
to crack a code
رمزی
[گاوصندوق یا رایانه]
را شکندن
Other Matches
through-crack
ترک سرتاسری
to crack up
تعریف کردن
crack up
متلاشی شدن
in a crack
دریک چشم بهم زدن
crack-up
سقوط
to crack up
ستودن
crack up
سقوط
crack up
درهم شکستگی
crack up
خردشدن
crack-up
درهم شکستگی
crack-up
خردشدن
crack-up
متلاشی شدن
crack down on
<idiom>
سخت گیری کردن
crack up
<idiom>
از خنده ترکیدن
take a crack at
<idiom>
سعی وتلاش کردن
crack
کاف
crack
پریدگی
crack
شکستگی
crack
شکاف
crack
تق کردن
crack
شکاف برداشتن ترکیدن
crack
را بصدا دراوردن تولید صدای ناگهانی وبلندکردن
crack
ترکانیدن
crack
ترق تروق
crack
شکاف ضربت
crack
رخنه
crack
ترک
crack
شکاف برداشتن
crack
شکاف سنگ
crack
ترک خوردن
toe crack
شکاف جدار سم اسب
heat crack
ترک گرم
hairline crack
ترک مویی
hair crack
شکاف خوردگی ترک خوردگی
transverse crack
ترک عرضی
crack a joke
<idiom>
جوک گفتن
crack a smile
<idiom>
لبخند زدن
to crack a nut
پندوکی
[جوزی]
را شکندن
to crack an egg
تخمی را شکستن
forging crack
اهنگری شکافی
crack the whip
<idiom>
باعث سخت کارکردن شخصی شدن
crack brained
خشک مغز
hair crack
ترک مویی
crack of dawn
<idiom>
صبح زود ،سپیده دم
to crack a joke
مزه انداختن
crack jaw
ارواره شکن
crack brained
دیوانه
crack of dawn
رستاخیز
shrinkage crack
ترک انقباضی
contraction crack
ترک انقباضی
crack of doom
صاعقه روز رستاخیز
sand crack
شکاف درسم اسب
sand crack
ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
shatter crack
ترک مویی
shear crack
ترک ناشی از برش
structural crack
ترک ساختمانی
hair crack
ترک موئی
crack stopper
خصوصیتی در طراحی یک ساختمان
to crack a joke
شوخی کردن
to crack a crib
خانه یادکانی رازدن
internal crack
ترک داخلی
hot crack
ترک خوردگی گرم
crack of dawn
صاعقه
to crack a problem
مسئله ای را حل کردن
[ریاضی یا فیزیک]
to crack
[break up]
a gang
دسته جنایتکاران را منحل کردن
[اصطلاح روزمره]
hard nut to crack
<idiom>
شخص غیر قابل نفوذ
He is hard nut to crack .
آدم سختی (سخت گیری )است
heat treatment crack
ترک عملیات حرارتی
To crack jockes . to indulge in witticism .
مزه ریختن ( مزه پرانی کردن )
op code
code OPeration
op code
بخشی از دستور کد ماشین که عملی که باید انجام شود را مشخص میکند
code
قانون قاعده مقرر
code
تبدیل دستورات یا داده به فرم دیگر
code
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
op code
رمزالعمل
M out of N code
هر حرف معتبر که طول 2 بیت دارد باید حاوی M بیت دودویی "یک " باشد
M out of N code
سیستم کدگذاری حاوی تشخیص خطا
code
برنامه دستورالعمل ها
op code
رمز عمل
code
قانون
p code
روشی برای ترجمه کد منبع به یک کد واسط بنام کد Pتوسط یک کامپایلر
code value
ارزش رمز
code
نشانه قراردادی
code
مجموعه قوانین
code
علامت
code
کتاب قانون قرارداد
code
شماره
code
رمز کردن
code
قانون بصورت رمز دراوردن مجموعه قانون تهیه کردن
code
برنامه دستورالعملها
code
نظام نامه
code
رمز
two out of five code
رمز دو از پنج
code
کد
code
رمزی کردن
code name
اسمرمز
object code
دستورالعمل مقصود
Hamming code
سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
mnemonic code
رمز حفظی
Hamming code
تعداد ارقامی که در دو کلمه با طول یکسان متفاوتند
operation code
کد عملیاتی
polynomial code
رمز چند جملهای
panel code
علامت رمزپرده شناسایی
panel code
کد پرده مخابرات
order code
رمز دستور
optimum code
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
optimized code
برنامه بهینه
operations code
رمز عملیاتی
operations code
کد عملیاتی
operational code
کد عملیاتی
operation code
رمز عمل
polynomial code
سیستم تشخیص خطا که از مجموعهای از قوانین ریاضی اعمال شده به پیام پیش از ارسال و سپس پس از دریافت یا تولید مجدد پیام اصلی تشکیل شده است
operation code
رمزالعمل
open code
سیستم رمزی که به صورت کشف مخابره میشود
mnemonic code
کد یادمان
symbolic code
رمز نمادی
identification code
کدشناسایی یکان
loop code
کد حلقوی
instruction code
رمز دستورالعمل
lock code
رمز قفل
linear code
برنامه بدون حلقه
linear code
رمز خطی
instruction code
کددستورالعمل
Murray code
- بیت استفاده می کنند
native code
کد اصلی
non existent code
رمزناموجود
open code
سیستم رمز باز
lone of code
خط کد
hollerith code
سیستم کدگذاری که از سوراخ هایی در کارت بری نمایش حروف و نشانه ها استفاده میکند. این سیستم از دو مجموعه ردیف 12 تایی برای تامین محل کافی هر کد استفاده میکند
hollerith code
رمز هالریت
Huffman code
کد فشرده سازی داده که حروف ای که اغلب نرخ می دهند فضای بیت کمتری اشغال می کنند
identification code
رمز معرف یکان
object code
برنامه مقصد
object code
خروجی یک کامپایلر یا اسمبلرکه خود کد ماشینی قابل اجرابوده یا برای پردازش بیشتربه منظور تولید چنین کدی مناسب است کد مقصود برنامه مقصود
object code
برنامه مقصود دستورالعملهای مقصود
numeric code
رمز عددی
labour code
قانون کار
marine code
رمز
morse code
کد مرس
quibinary code
کد
the code of justinian
مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
telephone code
کد تلفن
tape code
کد نوار
systematic code
رمز اصولی
symbolic code
کد نمادی
stop code
کد توقف
status code
رمز وضعیت اماد در یک امادگاه
specific code
کد مشخص
specific code
رمز خاص
specific code
کد دودویی که مستقیماگ واحد پردازش مرکزی را هدایت می کنند و فقط از آدرس ها مقادیر مطلق استفاده میکند
specific code
کد برنامه که طوری نوشته شده است که فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند
spaghetti code
کد اسپاگتی
transaction code
کد تغییرات
marine code
کد
marine code
علامت
dialling code
پیششماره-کد
criminal code
قوانینمربوطبهمجرمینومجازات
code-named
رمزشده
code book
کتابرمزگشا
product code
کدمحصول
zip code
کد پستی
area code
کد سه رقمی
weighted code
کد وزن دار
weather code
پیام رمز هواشناسی یاهواسنجی
usascii code
رمز اسکی امریکایی
unused code
رمز بلا استفاده
source code
کد مبداء
source code
کد منبع
reflected code
سیستم کد گذاری که نمایش دو رویت اعداد دهی با یک بیت در زمان از یک عدد به بعدی تغییر میکند
reentrant code
برنامههای اسمبلی تولیدشده توسط ماشین
redundant code
یک مقدار دهدهی کدشده به باینری با یک بیت اضافی تست
redundant code
رمزافزونه
r.m.a. color code
علایم رنگی جامعه رادیوسازان
severity code
رمزسختی
quibinary code
رمز پنج دویی
pseudo code
شبه کد
pseudo code
شبه دستورالعمل
pseudo code
شبه برنامه
progression code
رمز تصاعدی
professional code
ضوابط حرفهای
private code
رمز محرمانه
private code
کد محرمانه
precompiled code
کد خروجی کامپایلر و آماده اجرا
registration code
قانون ثبت اسناد
relative code
کد نسبی
soundex code
کد حقوقی
soundex code
کد حقوقی پرسنلی
skeletal code
رمز اسکلتی
skeletal code
کد اسکلتی
skeletal code
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
severity code
رمزشدت
self validating code
کد خود معتبرکننده
self correcting code
کد خود اصلاح
self complementing code
کد خود مکمل
self checking code
رمز خودرس
retrieval code
رمز بازیابی
return code
رمزبازگشت
result code
پیام ارسالی از مودم به کامپیوترمحلی برای بیان وضعیت مودم
relocatable code
برنامه جابجاپذیر
post code
کد پستی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com