English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
English Persian
to fetch a compass دورزدن
to fetch a compass گردگشتن
Other Matches
fetch اوردن
fetch up تولید کردن
to fetch up ایستادن
to fetch up رسیدن
to fetch up قی کردن
to fetch up بالا اوردن
fetch up عمل اوردن
fetch up ختم کردن
fetch up به نتیجه رسیدن
fetch up متوقف شدن
fetch up بحال ایست درامدن
fetch دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch رفتن واوردن
fetch بهانه طفره
fetch واکشیدن
fetch واکشی
fetch مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
fetch رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetch رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetch دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch دستیابی به بخشی از حافظه
fetch سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetch بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch up نائل شدن
fetch phase مرحله واکشی
fetch ahead فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
fetch cycle چرخه واکشی
pre fetch دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
To fetch and varry for someone . دنبال خرده فرمایش های کسی رفتن
Fetch a doctor at once. زود یک دکتر پیدا کن بیاور
Please fetch the book. لطفا"بروکتاب رابیاور
Go and fetch a doctor! برو یک دکتر بیاور!
with in compass بدون مبالغه
compass saw اره تیغه باریک
compass به دست آوردن
compass course مسیر مغناطیسی خودرو یاهواپیما یا تانک
compass درک کردن
compass قطبنما
compass دایره
compass حدود
compass حیطه
compass قطب نما
compass دوره
compass وسعت دایره
compass پرگار
compass حدود وثغور حوزه
compass گرد مدور
compass جهت یاب
compass تدبیر کردن
compass نقشه کشیدن اختراع کردن
compass دور زدن
compass مدارچیزی راکامل نمودن
compass پرگار قطب نما
compass باقطب نماتعیین
compass جهت کردن محصور کردن
compass محدود کردن فهمیدن
magnetic compass قطب نمای مغناطیسی
magnetic compass قطبنمای مغناطیسی
induction compass قطب نمای القائی
hair compass پرگار سوزنی
inclination compass قطبنمای میلی
compass point جهتقطبی
gyro compass قطبنمای الکتریکی
gyro compass قطب نمای ژیروسکوپی
gyro compass قطب نمای نجومی
magnetic compass قطبنما
compass bridge قطبنمایعرشهکشتی
transit compass الت سنجش گوشههای افقی
compass direction جهت قطبنمای مغناطیسی
to box the compass جهات سی ودوگانه قطب نمارابه ترتیب گفتن
swinging the compass تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
steering compass قطبنمای سکان
standard compass قطبنمای اصلی مغناطیسی
radio compass قطبنمای رادیویی
per standard compass برحسب قطب نمای استاندارد
master compass قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
mariner's compass قطبنمای دریایی
mariner's compass قطبنمای ژیروسکپی کشتی
magnetic compass قطب نما
liquid compass مایعقطبنما
astro compass قطب نمای نجومی
compass binnacle پایه قطبنمای مغناطیس stand compass : sys
compass bowl جام قطبنما
compass calibration تنظیم قطب نما
compass calibration تنظیم انحراف قطب نما
compass card صفحه قطب نما
compass card گلباد
compass card صفحه قطبنما
compass compensation تصحیح قطب نما
compass bearing موقعیت برحسب قطبنما
compass bearing زاویه توجیه قطب نما
astro compass قطب نمای ژیروسکوپی
beam compass پرگار بازودار
bow compass نوعی پرگار که برای رسم دایرههای کوچک بکار میرود
aperiodic compass قطب نمای با عقربه چفت شونده
compass azimuth گرای مغناطیسی
compass azimuth گرای قطب نمای کشتی
aperiodic compass قطب نمای چفت شونده
compass compensation تنظیم قطب نما از نظر اثر نیروی مغناطیسی فلزات مجاور
compass declination انحراف قطب نما
compass rose دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
compass stand binnacle compass
compass swing چرخش خط محوری
compass swing قطب نما انحراف طولی قطب نما
compass window شاه نشین نیم گرد
compensation of compass تصحیح قطبنما
compass bearing سمت قطب نما
compass rose شمال نما
compass rose صفحه جهت یاب
compass platform bridge
compass plane رنده سینه
compass north شمال قطب نما
compass north شمال مغناطیسی
compass declination انحراف مغناطیسی قطب نما
compass direction سمت قطب نما
compass direction گرای مغناطیسی
compass error جمع انحراف تغییرپذیری وخطای گردش شمالی
aperiodic magnetic compass قطب نمای مغناطیسی بدون نوسان
gyro magnetic compass قطب نمای ژیروسکوپی ناوژیروسکوپ مغناطیسی
compass acceleration error اشتباه قطب نما در اثر سرعت گرفتن کشتی یا هواپیما
compass meridian line قطبنمایخطنصفالنهار
compass magnetic binnacle binnacle
compass acceleration error خطای شتاب جهت یاب
cross section of a liquid compass قسمتموربقطبنمایمایع
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com