Dictiornary-Farsi | to grow in years | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 116 (7 milliseconds)

English	Persian
to grow in years	سالخورده شدن
to grow in years	پابسن گذاشتن


Search result with all words

grow in years	سالخورده شدن
Other Matches

We don't know what the world will be like in 20 years, to say nothing of in 100 years.	ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
to grow old	بزرگ شدن
to grow together	باهم پیوستن
to grow together	باهم یکی شدن
to grow up	کبیرشدن
to grow into one	بهم پیوستن
grow old	بزرگ شدن
to grow up	بالغ شدن
to grow into one	باهم یکی شدن
grow old	پیر شدن
to grow	سفید شدن
to grow better	بهترشدن
to grow up	بزرگ شدن
to grow	رنگ باختن
to grow downwards	کم شدن
to grow downwards	کاسته شدن روبکاهش گذاردن
grow up	به سن بلوغ رسیدن
grow up	بالغ شدن
grow up	بزرگ شدن
to grow up	قدکشیدن
to grow up	متداول شدن
grow	شدن گشتن
to grow [into]	گسترش دادن [به]
to grow [into]	توسعه دادن وضعیت [به]
grow	رستن
grow	زیادشدن
grow	ترقی کردن
grow	راه زنجیر
grow	کاشتن
grow	رویانیدن
to grow [into]	بزرگ شدن
to grow better	بهبودی یافتن
grow	روییدن
to grow old	پیر شدن
grow	رشد کردن سبز شدن
to grow [into]	رشد کردن
grow	بزرگ شدن
grow a beard	ریش گذاشتن
to grow cold	سردشدن
To grow a beard .	ریش گذاشتن
to grow fat	فربه شدن
to grow fat	چاق شدن
to grow wings	بال درآوردن
to grow rich	توانگر شدن
to grow rich	ثروت بهم زدن
to grow a beard	بگذارند ریششان بزرگ شود
To grow a mustache .	سبیل گذاشتن
to grow dark	تاریک شدن
grow into a habit	عادت شدن
grow rife	فراوان یا متداول شدن
Pineapple does not grow in the North.	درشمال آناناس عمل نمی آید
let grass grow under one's feet <idiom>	زیرپای کسی علف سبز شدن
money does not grow on tree <idiom>	پول که علف خرس نیست
about two years	تقریبا` دو سال
in years	سالخورده
about two years	تقریبا`
he is 0 years old	او ده ساله است
he is 0 years old	او ده سال دارد
I've been doing it for nine years.	من این کار نه سالی هست که انجام میدهم.
get on in years <idiom>	به سن پیری رسیدن
in years	مسن
getting on in years	پا به سن گذاشتن
my a is 0 years	من 04سال دارم
years	حق رقبی
years	حق انتفاع محدودبه چند سال
I am over 50 years old.	من ۵۰ سال بیشتر دارم.
the last two years	دوسال اخیر یا گذشته
these two years	این دوساله
three whole years	سه سال تمام
my a is 0 years	سن من 04سال است
my a is 0 years	چهل سال ازعمرمن می گذرد
Dont let the grass grow under your feet.	نگذار وسط اینکار باد بخورد ( وقفه بیافتد )
Money doesnt grow on trees.	پول که علف خرس نیست
not in a thousand years <idiom>	صد سال آزگار
We'll need 10 years at a [the] minimum.	ما کمکمش به ۱۰ سال [برای این کار] نیاز داریم.
You are 5 years younger than me.	شما ۵ سال جوان تر از من هستید.
fiscal years	سال مالی سال جاری
intercalary years	سال های کبیسه
a few years back <adv.>	چند سال پیش
leap years	سال کبیسه
light-years	سال نوری
fiscal years	سال مالی
leap years	سال های کبیسه
Many years passed .	چندین سال گذشت
of mature years	سالخورده
stricken in years	سالخورده
financial years	سال مالی
he is years senior to me	اودوسال ازمن بزرگتریاجلوتراست
he is scarcely 0 years old	جخت اگر بیست سال د اشته باشد
in subsequent years	د رسالهای بعد
man years	نفر در سال
of late years	دراین چند سال گذشته
tenant for years	شخص دارای حق رقبی
ten years old	ده ساله
some years ago	چند سال پیش
past years	سالهای گذشته
over a number of years	در طی چند سال
of ripe years	پابسن گذاشته
of ripe years	کامل
full of years	سالخورده
estate for years	حق رقبی
To be gettingh on in years.	پا به سن گذاشتن
I have been working here for years.	سالهاست دراینجا کار می کنم
fiscal years	دوره مالی
Seven solid years.	هفت سال تمام (پیاپی،آز گار )
to wear one's years well	ماندن
to wear one's years well	خوب ماندن جوان
application years	عمر مفید یک دستگاه
application years	مدتی که یک دستگاه میتواند کارکند
Absence makes the heart grow fonder. <proverb>	جدایى و دورى , باعث افزایش علاقه و دوستى مى شود.
He has been a beggar for a hundred years; yet he d. <proverb>	صد سال گدائى مى کند هنوز شب جمعه را نمى داند .
The contract has a few years to run .	به انقضای قرار داد چند سال مانده
The law prescribes a prison sentence of at least five years for such an offence.	قانون کم کمش پنج سال حکم زندان برای چنین جرمی تجویزمی کند.