English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 130 (7 milliseconds)
English Persian
to harp on one string پیوسته روی یک موضوع بحث کردن
to harp on one string پاتوی یک کفش کردن
Other Matches
harp on <idiom> بانارضایتی صحبت کردن
harp چنگ
harp چنگ زدن
harp بصدا در اوردن
harp ترغیب کردن
harp غربال
harp سرند
to harp چنگ زدن [موسیقی]
harp الک
aeolian harp آلت موسیقی بادی شبیه به جعبه
jew's harp چنگ دهن گیر
jew's harp سازی که با دندان نگاه میدارند و باانگشت میزنند
jew's harp زنبورک
jews harp حلقه لنگر
to harp on a subject زیادموضوعی راطول دادن به موضوعی چسبیدن
to play [the] harp چنگ زدن [موسیقی]
harp aerial آنتن باد بزنی
harp cable stays سپرکابلغربالی
to string up دارزدن
to string up خفه کردن
string along موافق بودن
string along وفق داشتن معوق گذاردن
first string درجه یک
string course هره
string course رخبام
string نخ مانند
to string up somebody کسی را دار زدن
to string up somebody بدار آویختن کسی
to string up کوک کردن
to string up به هیجان اوردن
G-string لنگ باریک
G-string پارچهی باریک که برخی رقاصههابا آن ستر عورت میکنند
inner string زهداخلی
first string منظم
first string دائمی
second string بازیگر ذخیره
string along <idiom> فریفتن
string out <idiom> کش دادن چیزی
string course قطاربندی
to string up اماده کردن
string : زه
string سری پیام یک سری گلوله
string یک سری پیام که از یک ایستگاه به ایستگاه دیگرارسال میشود
string زه دارکردن
string بصف کردن
string به نخ کشیدن
string چسبناک دراز
string ریشهای
string : ریش ریش
string کشیدن
string زه انداختن به
string رشته کردن نخ کردن
string قطار
string ردیف سلسله
string سیم
string رشته
string نخ ریسمان
string زهی
string مربی خم کردن کمان و بستن زه
string یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
string رشته کردن
string سری از حروف به ترتیب الفبا- عددی یا کلمات که تغییر کرده اند و به عنوان واحد مجزا درکامپیوتر به کار می روند
string فضای ذخیره سازی برای مجموعهای از حروف الفبا- عددی
string رشته خالی
string رشتهای که فقط حاوی اعداد است
string برچسب مشخصات یک رشته
string عملیات برنامه که روی رشته ها اجرا میشود
string تعداد حروف یک رشته
string متغیر در زبان کامپیوتری که میتواند شامل حروف الفبا- عددی و نیز اعداد باشد
string زبان برنامه نویسی سطح بالا که از روشهای پردازش رشته استفاده میکند
string بخشی از حافظه که رشتههای حروف الفبا عددی در آن ذخیره شده اند
string اتصال مجموعهای از رشته ها به هم
string walking تمرین تیراندازی با تیر وکمان
string operation عملیات رشتهای
string variable متغیر رشته
string tie کراوات باریک
string picture روزنه کمان
string operation عملکردرشتهای
symbolic string رشته علائم
the look end of a string ان سر نخ که باز و ازاد است
string's heddle ورد
string's heddle نخ کجی
stup string رشته تنظیم
outer string زهبیرونی
casing first string عایقاولینطناب
string manipulation دستکاری رشتهای
string manipulation دستکاری رشته
string bean انواع لوبیا سبز
long string خط فرضی از وسط طول میزکیسه دار بیلیارد
leading string ریسمانی که پیشتر کودکان رابوسیله ان راه رفتن می اموختند
head string خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
follow the string وضع مشخصی نسبت به زه گرفتن
empty string رشته خالی
string hand دستی که زه را می کشد
draw string بند لیفه
check string ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
character string رشته کاراکتری
bit string رشته بیتی
string quartets ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
bit string رشته ذرهای
alphabetic string رشته الفبائی
string quartet ارکستر چهار نفری مرکب ازسازهای زهی
shoe string بند کفش
string beans انواع لوبیا سبز
navel string بند ناف
null string رشته پوچ
null string رشته تهی
string file پرونده رشتهای
string fingers سه انگشتی که زه کمان را می کشند
string formula فرمول رشتهای
string silencer صداگیر
string handling بکارگیری رشته
string dampener صداگیر
string length طول رشته
character string رشته دخشهای
string board تیر یا تختهای که پلههای سنگین بدان تکیه دارند
string bass کنترباس
string bass ویولون سل بم
string band دسته موزیک سازهای سیمی
string arm بازوی زه کش
shot string ساچمههای دراز خارج شده از تفنگ
search string رشته جستجو
suspension insulator string عایقسیمهایمتراکم
string processing languages زبانهای پردازش رشته
cut-string stairs بغل بند باز
bow string truss خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم جوابی ندارم. [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string? [Britisch E] [Australian E] [when length amount or duration is indeterminate] <idiom> من هم نمی دانم [وقتی کسی پرسشی دارد] [اصطلاح مجازی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com