English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (1 milliseconds)
English Persian
to hatch a conspiracy against somebody مخالف کسی دسیسه کردن
Other Matches
conspiracy تبانی
conspiracy اسباب چینی
conspiracy نقشه خیانت امیز
conspiracy دسیسه
conspiracy توط ئه
conspiracy to murder توط ئه برای قتل عمد
hatch جوجه گیر ی
hatch way روزنه عرشه کشتی مخصوص پایین فرستادن بار
hatch way دریچه نصف در
hatch روزنه
hatch نصفه در روی تخم نشستن
hatch اندیشیدن
hatch پختن
hatch ایجادکردن
hatch تخم گذاشتن
hatch تخم دادن جوجه بیرون امدن
hatch درامد
hatch نتیجه خط انداختن
hatch دریچه
hatch هاشور زدن
hatch دریچه مخصوص از عرشه به کابین یا انبار
hatch دهلیز
hatch list لیست بار داخل دهلیزها بارنامه دهلیزها
to hatch a plot دوزوکلک چیدن
to hatch a plot توط ئه کردن
tank hatch دریچهمخزن
to hatch out [egg] بیرون آمدن جوجه [از تخم]
hatch cover درپوش دوردریچه
hatch cover درب دهلیز
booby hatch نوانخانه دیوانگان
cross hatch هاشور متقاطع
cross hatch هاشور افقی
escape hatch دریچه فرار
escape hatch دهلیز فرار دهلیز نجات
hatch beam ستون دریچه
hatch beam پایه دریچه پایه دهلیز
hatch coaming دیواره دور دریچه
hatch coaming زهواردور دریچه
booby hatch تیمارستان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com