Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
to lead one a dance
گربه رقصاندن
Search result with all words
lead one a dance
گربه رقصاندن
To play ducks and drades with someone. To stall someone . To lead somebody a pretty dance.
کسی را سر دواندن
Other Matches
dance
رقص
dance
رقصیدن
toe dance
رقص روی نوک پا
formal dance
مجلس رقص
merry dance
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
song and dance
حرف
belly dance
رقص شکم
barn dance
مهمانی رقص
song and dance
رقص و آواز
formal dance
بال
[رقص]
song and dance
توضیح زاید
dance to a different tune
<idiom>
نوع گفتارونوع رفتارراتغییر دادن
ghost dance
رقص ارواح
free dance
قسمت ازاد مسابقه رقص بااسکیت
dinner dance
میهمانیرقص
dance studio
آموزشگاهرقص- رقاصخانه
dance floor
محلمخصوصرقصدر رستوران
song and dance
<idiom>
دلیل آوردن
Which of your tunes shall I dance?.
<proverb>
به کدام سازت برقصم ؟.
dance skating
رقص دونفره زن و مرد
song and dance
توضیح گریز آمیز
song and dance
توضیح واضحات
toe dance
رقاصه روی نوک پا
step a dance
رقصیدن
pyrrhic dance
یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
tap dance
نوعی رقص که در ان پنجه وپاشنه پا را به سرعت به زمین می زنند
step a dance
دست افشاندن
step a dance
پای کوبیدن
to step a dance
رقصیدن
sword dance
اجرای رقص در اطراف شمشیر
tea dance
مهمانی چای ورقص
square dance
رقص چوبی
round dance
رقص چوبی
tea dance
ته دانسان
square dance
رقص محلی امریکا
to step a dance
دست افشاندن
round dance
والتز
to step a dance
پای کوبیدن
sword dance
رقص شمشیر
snake dance
رقص مارپیچی
saint vitus's dance
داء الرقص
saint vitus's dance
کره
This new dance at the discotheques is all the rage .
این رقص جدید دردیسکو تک ها مد روز شده است
lead through
تعویض سرپرست
lead in
منتج
lead
قطب اتصال سیم اتصال
to lead away
پیرو خود کردن کشیدن
it is my lead
دست من است
it is my lead
نوبت من است
to lead the way
پیشقدم شدن
lead the way
پیشقدم شدن
lead on
تشویق کردن
lead off
اغاز کردن
lead off
پیشقدم شدن
to lead away
اغوا کردن
to lead off
پیش قدم شدن
lead on
وانمود کردن
to lead on
وادار به اقدامات بیشتری کردن
lead in
مداررابط انفجار
lead in
مدار هادی اشتعال
lead in
چیزی که به چیز دیگری منتهی شود
to take the lead
ریاست کردن
to take the lead
پیشقدم شدن
to lead a
سرگردان کردن
to lead off
اغازکردن
to lead a
گمراه کردن
lead on
ترغیب کردن مشتبه کردن
lead
زاویه سبقت
lead
هدایت نمودن سوق دادن وادار کردن ریاست داشتن بر
lead
کابل هادی
lead
هادی
lead
رهبری کردن
lead
مدرک
lead
راه اب
lead
رهبری
lead
سرمشق تقدم
lead
پرش طول یا پرش یانیزه با پای معین
lead
Pb :symb
lead
هدایت
lead
بردن
lead
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
lead
جلو بردن تیر از هدف
lead
رهبری کردن راهنمایی
lead
هدایت کردن بست اتصال
lead
سیم واسطه زاویه پیشگیری
lead
رابط برق
lead
سرب
lead
پیش افت
lead
سبقت هادی
lead
غلاف هادی
lead
منجر شدن
lead
سوق دادن بران داشتن
lead
راهنمایی کردن هدایت کردن
lead
تقدم
lead
فلز سرب
lead
سیر هدایت الکتریکی
What came of it ? where did it lead to ?
با لاخره کا ربکجا کشید ؟
lead-up
تهیه مقدمات را دیدن راهنما
lead-up
مقدمه
lead
سرب پوش کردن
lead
به سر بردن
lead
رنگ سربی
lead
شاقول گلوله
lead the way
<idiom>
جلو رفتن ونشان دادن مسیر،راهنماییی کردن
lead on
<idiom>
تشویق موزیانه
lead off
<idiom>
شروع کردن ،باز کردن
following my lead
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
lead can
بادامک راهنما
lead up
مقدمه
lead
سرب گرفتن باسرب اندودن
lead
:سرب
lead up
تهیه مقدمات را دیدن راهنما
lead
: راهنمایی رهبری
lead-in
سیم انتن
red lead
ماده ضدزنگ
sounding lead
ژرفاسنج اوایی
red lead
سرب قرمز
red lead
سرنج
to lead a person a d.
کسیرابه رقاصی واداشتن
soft lead
سرب نرم
red lead
شنگرف
refined lead
سرب تصفیه شده
sit on a lead
بازی تاخیری برای حفظ مساوی یابرد
sit on a lead
بازی محافظه کارانه
sheet lead
صفحه سرب
sheet lead
ورقه سرب
sponge lead
سرب اسفنجی
test lead
رابط برق ازمایش
where does this road lead to
این راه بکجا میرود
white lead
سفید اب شیخ
white lead
سفیداب شیخ
working lead
بار یا نیرویی که ساختمان یاجزیی از ان هنگام کارکردمعمولی متحمل میشود
to lead somebody to believe not to be aware of something
خود را به کوچه علی چپ زدن
lead suspect
آدم مورد شک اصلی
[به گناهی]
Where does this road lead to?
این جاده به کجا میرود؟
electrode lead
راهنمایالکترود
ignition lead
سربافروزش
lead ball
کلاهکتوپی
To lead someone astray.
کسی رادچار اشتباه کردن
To lead a person on .
کسی رابازی دادن
lead by the nose
<idiom>
کنترل کامل داشتن
You take the lead and others wI'll follow.
تو جلو برو بقیه بدنبالت خواهند آمد
welding lead
کابل جوش
valve lead
تقدم سوپاپ
the lead of a party
پیشوا یا رئیس حزب
to cast the lead
ژرف پیمایی کردن
to lead a person a d.
کسیرا بزحمت انداختن
to lead an army
لشکر کشیدن
to lead astray
گمراه کردن
to lead up the garden
گمراه کردن
to lead by the nose
الت قرار دادن
to lead captive
اسیر کردن
to lead captive
با اسارت بردن
to lead up the garden
فریفتن
earth lead
شلنگاتصالبهزمین
to swing the lead
خود را به ناخوشی زدن
to swing the lead
اززیر کار در رفتن
Where does this street lead on to ?
این خیابان یکجا می خورد ؟
lead of brush
پیشرفتن زغال
lead captive
اسیر کردن
lead captive
به اسارت بردن
lead by the nose
الت قرار دادن
lead burning
جوش سرب
lead azide
ازید سرب
lead astray
گمراه کردن
lead angle
زاویه پیش فاز
lead coat
روکش کردن سربی
lead collision course
مسیر تصادم گلوله با هدف خط تصادم گلوله با هدف
lead line
طناب بولت
lead line
ژرفاسنج
lead leg
پای راهنما در پرش از مانع
lead in wire
سیم رابط
lead in page
صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
lead in insulator
عایق سیم انتن
lead glazing
اب سرب
lead glass
شیشه سربی
lead curve
خط منحنی گرفتن سبقت درتیراندازی منحنی سبقت توپ
lead angle
زاویه پیشگیری هدف
lead angle
زاویه سبقت
grid lead
کابل شبکه
flexible lead
اتصال قابل انعطاف
lead official
سرداور
brush lead
پیش رفتن زغال
black lead
گرافیت
black lead
سرب سیاه
grid lead
سیم شبکه
hand lead
عمق یاب دستی
hand lead
بولت
lead angle
زاویه پیش افتادگی
lead aircraft
هواپیمای نوک یا هواپیمای رهبر هواپیمای هادی در تک هوایی
lead accumulator
اکولاموتور سربی
lead a unit
فرماندهی کردن
lead a unit
لشگرکشی کردن
kinetic lead
سبقت مربوط به شتاب یاانرژی سینتیک
hand lead
بولت ژرفایاب دستی
lead-ins
سیم انتن
angle of lead
زاویه پیش افتادگی
lead of phase
پیش افتادگی فاز
protect a lead
بازی محافظه کارانه
lead work
لوله کشی خانه ها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com