Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
to marry at a registry office
در دفتر ثبت یا محضر رسمی ازدواج کردن
Other Matches
registry office
اداره ثبت
marry
ازدواج کردن
marry
شوهر دادن
to marry well
جفت
[زوج]
مطابق بهم بودن
marry
عروسی کردن
If only she would marry me !
اگر فقط با من ازدواج می کرد ( درمقام آرزو کردن)
marry a second time
تجدید فراش کردن
To marry below ones station.
با همسری از طبقه پائین تر ازدواج کردن
I had no choice ( alternative ) but to marry her .
محکوم بودم که با اوازدواج کنم
registry
جواز ثبت کشتی
registry
پایگاه داده که پایه ویندوزرا تشکیل میدهد
registry
دفتر فهرست
registry
دفتر ثبت اسناد
registry
جواز کشتی محضر
registry
دفترخانه رسمی ثبت
registry
بایگانی
registry
محضر
registry
دفتر خانه
registry
ثبت
marriage registry
دفتر ثبت نکاح
registry offices
اداره ثبت
marriage registry
دفتر ازدواج
registry jacket
پاکت مخصوص نامههای سفارشی
land registry
دفترنگهداریاطلاعاتمخصوصبهیکمنطقه
office
مناسب برای استفاده در شرکت
office
استفاده از ماشین و کامپیوتر برای انجام کارهای معمولی اداره
office
کامپیوتر کوچک
office
اتاق یا ساختمانی که شرکتی کار میکند یا کار تجاری انجام میشود
office
وفیفه
Near our office .
نزدیک اداره ما
in office
در دفتر
little office
نماز مخصوص حضرت مریم
to r. any one in an office
کسی رادوباره به منصبی گماشتن
to i. anyone with an office
به کسی منصب دادن
office
دفتر
office
دفتر کار
office
محل کار اداره
office
خدمت
office
کار وفیفه
office
اشتغال
office
مسئولیت احرازمقام
office
مقام
office
شغل
office
منصب
office
اداره
office
اطاق دفتر
office
اطاق
office
شغل عمومی
office
محل کار
the relevant office
اداره مسیول
printing office
چاپخانه
office computer
کامپیوتر اداری
office building
ساختمان اداری
office boy
فراش
government office
اداره دولتی
purchasing office
قسمت خرید
purchasing office
دفتر خرید
removal from office
عزل
record office
اداره بایگانی کل
registered office
اقامتگاه قانونی شرکت
site office
دفتر ساختمانی
police office
پاسگاه پلیس
police office
کلانتری
period of office
دوره تصدی
office hours
ساعات کار
office grapevine
سخن چینی
[در دفتری یا شرکتی]
office manager
رئیس اداره
office manager
رئیس دفتر
office of records
دفتر بایگانی
office of records
بایگانی یا دفتراسناد و مدارک
office of the future
ادارهای که استفاده گستردهای از کامپیوتر
office of the future
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
office work
کار اداری
office hours
ساعات اداری
office copy
رونوشت مصدق
paperless office
اداره بی کاغذ
patent office
اداره ثبت اختراعات
site office
دفتر مشاوراملاک
office-holders
دیوان گر
office tower
برجکارهایاداری
booking office
گیشهفروشبلیط
booking office
باجه رزرو بلیت
placement office
موسسهکاریابیبرایفارغالتحصیلان
sorting office
مکانیکهدرآننامهها بستههاو....باتوجهبهآدرسگیرندهدستهبندیمیشوند
Outside office hours.
خارج از وقت اداری
To assume office .
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
A new government wI'll take office .
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
ticket office
باجه فروش بلیت
booking office
باجه فروش بلیت
ticket office
باجه بلیت فروشی
Where is the post office?
پستخانه کجاست؟
Where is the booking office?
باجه رزرو بلیت کجاست؟
Where is the booking office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
Where is the ticket office?
باجه بلیت فروشی کجاست؟
office-holders
دیوان سالار
office-holders
صاحب مقام
stationery office
اداره انتشارات پارلمانی ورسمی
subhome office
شعبه دفتر اصلی
subhome office
شعبه اصلی یک اداره
tenure of office
تصدی
tenure of office
زمامداری
the foreign office
وزارت خارجه
ticket office
محل فروش بلیت
ticket office
باجه
to solicit an office
درخواست ازیک شرکت
office-holder
صاحب منصب دولت
office-holder
کارمند دولت
office-holder
صاحب مقام
office-holder
دیوان سالار
office-holder
دیوان گر
office-holders
صاحب منصب دولت
office-holders
کارمند دولت
information office
دفتر اطلاعات
register office
اداره ثبت احوال
census office
اداره امار و ثبت احوال
central office
دفتر مرکزی
central office
مرکز تلفن
central office
تلکس و تلگراف
out of
[outside]
office hours
خارج از ساعات اداری
war office
وزارت جنگ
drawing office
دفتر نقشه کشی
drawing office
دفتر طراحی
during his tenure of office
درمدت تصدی او
electronic office
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
end office
دفتر انتهایی
end office
شعبه جز
engineering office
دفتر مهندسی
engineering office
دفتر طراحی دفتر مهندسین مشاور
exchange office
مرکز تلفن خودکار
census office
دایره سجل و احوال
cash office
صندوق
Foreign Office
وزارت امور خارجه
office automation
خودکارسازی اداری خودکارسازی دفتری
Home Office
وزارت کشور
Home Office
وزارت داخله
box office
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office
باجه بلیط فروشی
post office
پستخانه
post office
اداره مرکزی پست
post office
محل ذخیره اصلی پیام ها برای کاربران شبکه محلی
audit office
دفتر حسابرسی
audit office
اداره حسابرسی
automated office
دفتر خودکار
branch office
شعبه
branch office
دفتر شعبه
cash office
دایره صندوق
finance office
اداره دارایی
front office
سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
office boy
پیشخدمت
jack in office
ادم باد درسرکه تازه بمقام
jack in office
رسیده است
job office
دفتر کارگاه
labour office
اداره کارگزینی
land office
اداره املاک وثبت اراضی
lawyer's office
دارالوکاله
lawyer's office
دفتر وکالت
office chair
صندلی اداری
main office
مرکز اصلی
notary office
محضر
notary office
دفتر اسناد رسمی دفتر خانه
office attorney
وکیل دفتر
investiture with an office
برگماری بکار
investiture with an office
اعطای منصب
head office
دفتر مرکزی
office chair
مبل اداری
governor's office
فرمانداری
good office
مساعی جمیله
holy office
جامعه راهبان ومومنین
office bearer
بعدا پرسیده شود
india office
وزارت هند
india office
اداره امورهندوستان
intermediate office
مرکز میانی
intelligence office
دفتر اطلاعات
intelligence office
دفتر راهنمایی
head office
اداره مرکزی
inquiry office
دفتر اطلاعات
inquiry office
اداره خبر گیری
Home Office
[British E]
دفتر وزارت کشور
Home Office
[British E]
دفتر وزارت داخله
Currency exchange office
صرافی
vehicle registration office
اداره راهنمایی و رانندگی
office swivel chair
صندلی گردان اداری
lost property office
دفتر اشیای گم شده
left-luggage office
دفتر بار امانتی
Where is the left-luggage office?
دفتر بار امانتی کجاست؟
land office business
کار وسیع وبسیط وسریع کارپر سود یا پر موفقیت
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
head office of company
مرکز اصلی شرکت
general posr office
اداره مرکزی پست در لندن
telephone central office
مرکز تلفن خودکار
command issuing office
دفترتوزیع دستورالعملهای یکان
command issuing office
دفتر توزیع فرامین یکان
civil status office
دفتر سجل و احوال
central telegraph office
مرکز تلگراف اصلی
army post office
شعبه پستی نیروی زمینی
army post office
پستخانه نیروی زمینی
administrative contracting office
دفتراداری
main center office
مرکز اصلی ارتباطات
natary public's office
محضر
notary public office
دفتر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com