English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (4 milliseconds)
English Persian
to poke anyone in the ribs به پهلوی کسی سقلمه زدن
Other Matches
spare ribs سر دنده
spare ribs گوشت دنده با استخوان
nose ribs تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
floating ribs دندههای ازاد
false ribs ریبهای کاذب
short ribs گوشت با استخوان دنده
false or asternal ribs دندههای کاذب
true or sternal ribs دندههای حقیقی اضلاع پیوسته به قص
poke کنجکاوی کردن بهم زدن اتش بخاری
to poke somebody کسی را با نوک انگشت فشار دادن
to poke گاییدن
to poke سپوختن
to poke somebody کسی را سیخونک زدن
to poke کردن
poke ضربت با چیز نوک تیز
poke فرمان ذخیره قسمتی ازاطلاعات در یک مکان بخصوص
poke سیخونک
poke دستور کامپیوتر که ورودی را در حافظه اضافه میکند با نوشتن یک عدد در آدرس در حافظه
poke هل دادن
poke اماس
poke زدن
poke هل دادن سقلمه زدن
poke سکه
poke بهم زدن
poke سیخ زدن
poke سکه زدن فضولی در کار دیگران
poke فشار با نوک انگشت حرکت
to poke a bout ول گردی کردن
pig in a poke <idiom> چشم بسته پذیرفتن
poke fun at <idiom> خندان ،جوک گفتن
poke bonnet کلاه زنانهای که نوک جلوامدهای دارد
poke check فشار اوردن به گوی با چوب برای دور کردن ان از حریف
poke the fire اتش رابهم بزنید
poke the fire اتش را سیخ بزنید
to poke a bout ول گشتن
to poke and pry فضولانه بهر سونگاه کردن
to poke at any thing چوب یا چیزدیگر در چیزی فروکردن
to poke at any thing چیزیراسک زدن
to poke fun at any one با شوخی یا مسخره کسیرابستوه اوردن
to poke one's head دولادولا راه رفتن
to poke one's head با سرپایین اویخته راه رفتن
to poke up oneself درجای تنگ رفتن ودر رابروی خود بستن
poke pudding or pocke ادم شکم گنده
To buy a pig in a poke. چشم بسته معامله ای را انجام دادن
buy a pig in a poke <idiom> ندیدخریدن
to buy a pig in a poke چیزیرا ندیده خریدن
to buy a pig in a poke معامله سربسته کردن
to poke a hole in any thing چیزی را
to poke a hole in any thing سوراخ کردن
poke pudding or pocke مردانگلیسی
poke nose into something [one's life] <idiom> در کار کسی مداخله کردن
to poke one's head into a hornets' nest <idiom> چیزی که باعث وخیم تر شدن موقعیت و ایجاد دردسر حل نشدنی بشود [اصطلاح مجازی]
To make fun of someone . To poke fun at someone . کسی را مسخره کردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com