Dictiornary-Farsi | to replace a loss | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (9 milliseconds)

English	Persian
to replace a loss	جای زیانی را پرکردن


Other Matches

replace	چیزی را تعویض کردن
replace	فرمان REPLACE
replace	دستوری به کامپیوتربرای یافتن یک داده مشخص وقرار دادن چیزدیگری درآن محل
replace	برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replace	عوض کردن جانشین شدن یا کردن تعویض قطعات یا یکانها
replace	تعویض
replace	جایگزین کردن
replace	جابجاکردن
search and replace	جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
search and replace	خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
search and replace	جستجو و جایگزینی
find and replace	پیدا کردن و جایگزین نمودن
global search and replace	جستجو و جایگزینی سراسری
at a loss what to do	لا تکلیف
loss of value	افت ارزش
loss	گمگشت
loss	گمگشتگی
at a loss what to do	بلا تکلیف
to be at a loss	متعجب و متحیر بودن
i^ r loss	اتلاف توان
no known loss	زیان نامعلوم
to be at a loss	درمانده بودن
to be at a loss	گیج ومبهوت بودن
to be at a loss	حیران بودن
to be at a loss	بهت زده بودن
to be at a loss	حیرت زده بودن
loss	تلف
loss	باخت
loss	خسارت
loss	زوال
loss	خسارات
loss	تلفات ضایعات
loss	اتلاف
loss	فقدان
loss	خسارت گمراهی
loss	ضرر
loss	زیان
loss	تلفات جنگی ضایعات رزمی
loss	افت
loss	شکست
loss	ازدست دادن
loss	گریز سقوط
loss	تلفات
loss	هدر رفتگی
profit and loss a	حساب سودوزیان
profit and loss	سود و زیان
loss on points	باخت با امتیاز
radiation loss	گمگشتگی تابش
loss statement	صورت سود و زیان
loss of energy	افت انرژی
radiation loss	تلف تشعشع
resistance loss	اتلاف مقاومتی
loss replacement	جایگزینی تلفات و ضایعات
spartter loss	تلف تزریق
suffer loss	زیان دیدن
suffer loss	ضرر کردن
profit and loss	حساب سود وزیان
power loss	گمگشتگی قدرت
power loss	تلف قدرت
loss of claim	فقدان غرامت
loss of pressure	افت فشار
magnetic loss	تلف مغناطیسی
melting loss	افت یا تلف ذوب
loss of profit	عدم النفع
no load loss	تلف یا تلفات بی باری
operating loss	زیان عملیاتی
option of loss	خیار غبن
partial loss	زیان جزئی
perfect loss	زیان مطلق
perfect loss	زیان خاص
perfect loss	زیان خالص
potential loss	افت پتانسیل
power loss	اتلاف توان
partial loss	خسارت جزیی
sustain a loss	ضرر دیدن
water loss	ابکاهی
windfall loss	زیان اتفاقی
windfall loss	زیان باد اورده
To sell something at a loss.	چیزی را باضرر فروختن
To inflict a loss on someone.	به کسی ضرر زدن ( رساندن )
To cause ( inflict ) a loss .	ضرر وزیان واردکردن
to be at a loss for an answer	پاسخی نداشتن
never to be at a loss for an answer	همیشه حاضر جواب بودن
to be at a loss as to what to advise	آنقدر بهت زده بودن که نتوانند نصیحتی بدهند
hair loss	ریزش مو [پزشکی]
loss of hair	ریزش مو [پزشکی]
hair loss	آلوپسی [پزشکی]
voltage loss	گمگشتگی فشارالکتریکی
voltage loss	تلف ولتاژ
voltage loss	اتلاف ولتاژ
sustain a loss	زیان بردن خسارت دیدن متضرر شدن
tip loss	تلفات نوک
to bear a loss	خسارت دیدن یاکشیدن
to bear a loss	ضرردادن
to cut a loss	ازنصف ضر ربرگشتن
to incur a loss	زیان دیدن
to incur a loss	ضر ر دیدن
to sell at a loss	بضر یا زیان فروختن
to suffer a loss	زیان دیدن
to suffer a loss	ضر ر دادن تحمل خسارت کردن
to sustain a loss	زیان دیدن
to sustain a loss	ضر ردادن تحمل خسارت کردن
to sustain a loss	متحمل خسارت شدن
total loss	خسارت کلی
total loss	نابود شدن یا مسلوب المنفعه شدن کلی مال بیمه شده خسارت کلی
total loss	تلفات کل
transformer loss	اتلاف مبدل
loss of hair	آلوپسی [پزشکی]
dead loss	زیان ناخالص
generator loss	اتلاف مولد
head loss	افت بار
head loss	افت فشار
cause to sustain a loss	اضرار
heat loss	اتلاف گرمایی
heat loss	تلف گرما
heat loss	گمگشتگی حرارتی
hysteresis loss	اتلاف پسماندی
gain or loss	سود یا زیان
impact loss	افت انرژی در اثر برخورد
impedance loss	تلف اتصال کوتاه
impedance loss	گمگشتگی اتصال کوتاه
causing a loss	اضرار
consequential loss	زیان تبعی
current loss	تلف جریان
current loss	گمگشتگی جریان
dielectric loss	اتلاف دی الکتریک
core loss	اتلاف اهن
core loss	اتلاف هسته
copper loss	تلف مس
copper loss	گمگشت مس
copper loss	اتلاف مس
eddy loss	افت جریان ناشی از چرخش وپیچش
energizing loss	تلف انرژی
energizing loss	گمگشت کارمایه
energy loss	تلف انرژی
energy loss	گمگشت انرژی
entrance loss	افت حاصل از اصطکاک
evaporation loss	اتلاف در تبخیر
insertion loss	توجه به یک سیگنال به علت افزودن یک وسیله به کانال یا مدار موجود
insulation loss	تلف عایق بندی
internal loss	تلف داخلی
loss appraisal	قبول تلفات در جنگ
loss of accuracy	فقدان دقت
bearing loss	اتلاف بالشتکی
cause to sustain a loss	تسبیب
actual loss	زیان واقعی
loss appraisal	ضایعات قابل قبول
loss assessment	ارزیابی میزان خسارت
loss factor	ضریب اتلاف
loss leader	کالایی که با ضرر فروخته میشود
absorption loss	اتلاف جذب
loss leader	کالایی که با قیمت پایین
loss leader	بفروش میرسد کالایی که به منظور جلب توجه مشتری زیر قیمت تمام شده بفروش می رسد
orientation loss	گم گشتگی
capital loss	زیان سرمایه
loss angle	زاویه اتلاف
loss angle	زاویه تلف زاویه تلفات
cause to sustain a loss	زیان رساندن به
iron loss	اتلاف اهن
light loss	افت نور
light loss	تلف نور
light loss	گمگشتگی نور
cause to sustain a loss	ضرر زدن به
capital loss	کاهش ارزش سرمایه
line loss	تلف خط
loss angle	زاویه گمگشت
line loss	میرایی خط
loss and gain	زیان و سود
loss and gain	ضرر و منفعت
arc drop loss	اتلاف جرقهای
brush friction loss	اتلاف مالشی زغال
constructive total loss	خسارت کلی
Nothing can.compensate for the loss ones health.	هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
I incurred a heavy loss.	ضرر زیادی کردم
low loss construction	ساختمان کم تلفات
brush contact loss	افت زغال
arcthrough loss of control	نافرمانی نارسانایی
constructive total loss	تخمین خسارت کل وارده
actual total loss	کل زیان وارده
constructive total loss	صدمه کلی خسارت بنیانی
loss marking operation	عملکرد زیانبار
interphase transformer loss	تلفات پیچک صنعتی
light transition loss	تلف عبوری بار جزئی
light transition loss	تلف عبور نور
magnetic residual loss	تلف رماننس
magnetic loss angle	زاویه تلف مغناطیسی
magnetic hystersis loss	گمگشتگی هیسترزیس
magnetic hystersis loss	تلفات هیسترزیس
low loss coil	بوبین با تلفات کم
low loss ceramics	سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
low loss capacitor	خازن با تلفات دی الکتریک کم
low loss cable	کابل با تلفات کم
loss of prospective profits	عدم النفع
stop loss order	دستور خرید یافروش سهام بدلال سهام
profit and loss account	حساب سود و زیان
deceit resulting in loss	غبن
dielectric loss angle	زاویه اتلاف دی الکتریکی
dielectric loss factor	ضریب اتلاف دی الکتریکی
eddy current loss	اتلاف جریان فوکو
eddy current loss	تلف جریان فوکو