Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
to rush a bill through
لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
Other Matches
rush
ازدحام مردم
to rush at
یورش یاحمله کردن به
Why all this rush ?
عجله ات برای چیست ؟
in a rush
<idiom>
عجله داشتن
rush
حمله کردن هجوم با عجله
rush
یورش کردن
rush
برسر چیزی پریدن کاری را با عجله و اشتیاق انجام دادن
rush
هجوم بردن
rush
جویبار
rush
جوی
rush
نی بوریا
rush
بوریا انواع گیاهان خانواده سمار یک پر کاه
rush
جزئی
rush
حمله یورش
rush
حرکت شدید
rush-hour
ساعت پرمشغله
rush-hour
ساعت شلوغی
During the rush hours.
درساعات شلوغی
[پر رفت وآمد پر ترافیک]
club rush
بته لویی
rush root
ریشه ایرسا
rush-hour
وقت پررفت و آمد
bog rush
گورگیاه
rush candle
شمع پیزر فتیله
there is a rush for the papers
مردم را برای خرید روزنامه هجوم میکنند
pass rush
حمله مدافعان به پاس دهنده
to rush a stream
از نهری تند گذشتن
to rush any one into danger
کسیرا بخطر کشانیدن
it is not worth a rush
به بشیزی نمیارزد
rush root
ریشه اریسا
He came over here in a mad rush.
او
[مرد]
با کله اینجا آمد.
sweet rush
گور گیاه
rush-hour traffic
وقت شلوغ رفت و آمد
i dont care a rush
مرا هیچ پروایی نیست
rush-hour traffic
ساعت شلوغی ترافیک
To tramp the streets . To rush uselessly.
سگ دوزدن
bill nye
صورتحساب
to f. the bill
واجدشرایط بودن
way bill
بارنامه راه اهن
way bill
بارنامه
bill of e.
برات
way bill
سند حمل
got through (the bill got through the ma
لایحه از مجلس گذشت
way bill
بارنامه دریایی
bill
بیجک
bill
صورتحساب دادن
bill
اسکناس
bill
نوعی شمشیرپهن
bill
سند
bill
برات
bill
قبض صورتحساب
bill
لایحه
bill
نوک بنوک هم زدن
bill
منقار
bill
نوک
the bill
صورت حساب
The bill, please.
لطفا صورت حساب.
bill
صورتحساب
bill
تهیه کردن صورتحساب
bill
اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill
گزارش جریان دعوی
bill
اسنادبازرگانی
bill
دادخواست
bill
قبض
bill
سند مالی لایحه یا طرح قانونی
bill
حواله
May I have my bill, please?
ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
retiring a bill
براتی را تسویه کردن
play bill
اعلان نمایش
play bill
اگهی نمایش
protect a bill
وجه براتی را تامین کردن
road bill
بارنامه
sight bill
برات دیداری
show bill
تابلو اعلان نمایش
short bill
برات کم مدت
crow bill
انبرگلوله کش
currency of a bill
مدت برات
dishonour a bill
نکول
due bill
سند بدهی
sight bill
حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
due bill
در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
omnibus bill
لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
members bill
member
fly bill
اگهی دستی
foreign bill
حواله ارز خارجی
fly bill
اعلان دستی
foreign bill
برات ارزی
foreign bill
برات خارجی
foreign bill
برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
hard bill
پرندگان سخت منقار
hawk bill
لاک پشت ابی
hawks bill
لاک پشت منقار دار
hook bill
منقار نوک برگشته
hook bill
منقارعقابی
due bill
برات پرداختنی
sets of bill
نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
first reading of a bill
شوراول لایحه
long bill
نوک دراز
member's bill
طرح قانونی
financial bill
لایحه مالی
soft bill
پرنده منقار نازک حشره خوار
stork's bill
برگ عطر
watch bill
لوحه نگهبانی ناو
wage bill
لیست حقوق
victualling bill
پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
usance bill
برات به وعده
twin bill
دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill
اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill
اسناد خزانه
transit bill
پروانه عبور
bill poster
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
bill posters
کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
double bill
مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
a hefty bill
صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill.
من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
How much is my telephone bill?
صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
Please have my bill ready.
لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
pad the bill
<idiom>
اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill
<idiom>
پرداختن
fill the bill
<idiom>
مناسب برای همه جا
transit bill
اجازه عبور
training bill
برنامه اموزشی
to veto a bill
لایحه قانونی راردکردن
the bill is undue
وعده برات نرسیده است
the bill is overdraw
سر رسید برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
موعد پرداخت برات منقضی شده است
the bill has come to maturity
وعده پرداخت برات رسیده است
stork's bill
گل عطر
stork's bill
شمعدانی عطر
station bill
جدول محلها
station bill
لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
the bill of has come to mature
وعده پرداخت برات رسیده است
through bill of exchange
بارنامه سراسری
through bill of lading
بارنامه سراسری
to talk out a bill
مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
to protean a bill
وجه براتی راتامین کردن
to dishonour a bill
براتی را فکول کردن
to bill and coo
باهم غنج زدن
to bill and coo
بوسه بازی کردن
time bill
برنامه حرکت قطار
time bill
سفته مدت دار
soft bill
مرغ مگس خوار
bill of exchange
برات
bill of exchange
برات مبادلهای
bill of exchange
برات ارزی
bill of exchange
حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions
صورت استثنائات
bill of exception
اعتراض نامه
bill of entry
افهارنامه ورودی
bill of entry
افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce
طلاق نامه
bill of disfranchise
disfranchise
bill of costs
صورت هزینه دادرسی
bill of attainder
لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill hook
دهره
bill of exgchange
برات
bill of exgchange
سفته
bill of lading
بار نامه کشتی
bill of lading
بار نامه
bill of lading
ستمی کشتی
bill of lading
بارنامه
bill of indictment
کیفر خواست
bill of indictment
ادعانامه
bill of indictment
کیفرخواست
bill of indicment
ادعا نامه
bill of indicment
کیفر خواست
bill of guarantee
ضمانتنامه
bill of goods
فهرست تجارتی
bill of goods
صورت کالا
bill hook
دستعاله
bill exchange
برات
bill exchange
برات بازرگانی
accommodation bill
سفته دوستانه
accommodation bill
براتی که جهت کمک یا ضمانت فردی تهیه میگردد
accommodation bill
برات دوستانه
bill of health
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
bill of fare
هزینه سفر
bill of fare
برنامه
bill of fare
صورت اغذیه مهمانخانه
bill of fare
صورت غذا
bill of rights
منظور هرسندی است که در ان از حقوق و ازادیهای فردی و اجتماعی سخن به میان اید و معمولااین چنین سندی بعد ازانقلابات بزرگ و یا تغییررژیم و یا تغییر قانون اساسی وجود پیدا میکند
bill of rights
اعلامیه حقوق
bill of rights
قانون اساسی امریکا
bill of rights
اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bill of health
گواهی صحت مزاج
bill of health
گواهی تندرستی
air bill
بارنامه محموله هوایی
appropriation bill
صورت ضبط اموال
bill broker
واسطه تنزیل
bill broker
دلال برات
bill book
دفتر بروات
bill board
تخته لنگر
battle bill
فهرست استعداد رزمی ناو
battle bill
لوحه جنگی ناو
banker's bill
صورتحساب بانکی
banker's bill
صورت تبدیل ارز
bank bill
حواله بانکی
bank bill
اسکناس
bank bill
برات بانک
bill of health
گواهی بهداشت
bill of loading
بارنامه کشتی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com