Dictiornary-Farsi | to thrash out the truth | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 52 (5 milliseconds)

English	Persian
to thrash out the truth	حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن


Other Matches

thrash	کوزل کوبی
thrash	کوبیدن
thrash	از پوست دراوردن کتک زدن
to thrash to windward	برضدبادیاجزرومدپیش رفتن
thrash or thresh	از پوست دراوردن کتک زدن
thrash or thresh	کوبیدن
He threatened to thrash the life out of me .	تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
He threatened to thrash the life out of me.	مرا به یک کتک حسابی تهدید کرد
truth	صدق
the truth will out . <proverb>	یقیقت بر ملا خواهد شد .
truth	حقیقت
truth	درستی صداقت
to tell the truth	حرف راست زدن
to tell the truth	راست گفتن
truth	راستی
in truth	در حقیقت
I would like to know the truth.	من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
The truth was known to no one other than himself.	هیچ کس به غیر از خود او [مرد] حقیقت را نمی دانست.
in truth	براستی
tell the truth	حقیقت را گفتن
truth value	ارزش درستی
moments of truth	دم سرشتنما
Nothing hurts like the truth.	حقیقت تلخ است
moments of truth	لحظهی راستیننما
home truth	حقایقیکهدربارهخودتاناز دیگریمیفهمید
To speak the truth.	حقیقت را گفتن
Swear to tell the truth .	قسم بخور که راست بگویی
Ask the truth from the child . <proverb>	یرف راست را از بچه بپرس.
truth table	جدول ارزش [منطق] [ریاضی]
I would like to learn the truth.	من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
moments of truth	هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
moment of truth	لحظهی راستیننما
moment of truth	دم سرشتنما
approving truth	حقیقت مسلم
half truth	سخن نیم راست
half truth	حقیقت ناقص
in the interests of truth	برای خاطر راستی
the truth of if is doubted	درحقیقت
the truth of if is doubted	ان تردی است
the truth of if is doubted	صحت ان موردتایید است
truth drug	داروی کشف حقیقت
truth table	جدول درستی
truth table	جدول صحت
moment of truth	هنگامی که گاو باز برای کشتن با گاو رو به رو میشود
truth table	جدول درستی جذول صحت
truth table	روش بیان تابع منط ق به عنوان خروجی یک مجموعه ورودیهای ممکن
truth table	در جبر بولی
truth table	دو مقدار
approving truth	دلیل قانع کننده
To tell you the truth. Frankly speaking.	راستش رابخواهی
thereis not a p of truth init	ذرهای راستی دران نیست

to thrash out the truth

حقیقت امری را بزحمت وباازمایشهای پی درپی دریافتن