Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
token ring network
شبکه نشانه حلقهای
Other Matches
token bus network
EEEL استاندارد برای شبکههای محلی به صورت کابل توپولوژی باس . ایستگاههای کاری داده را با عبور Token منتقل می کنند
ring network
شبکه حلقهای
ring network
شبکه حلقوی
ring wall or ring fence
پرچین یامحجرگرداگرد
ring wall or ring fence
حصار گرد
by the same token
<adv.>
طور دیگر
token
هدیه کوچک
by the same token
<adv.>
از سوی دیگر
by the same token
<adv.>
ازطرف دیگر
by the same token
<adv.>
درمقابل
by the same token
<adv.>
به ترتیب دیگر
token
نشان
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
کلمه رمزی علامت مشخصه
token
معجزه علامت رمزی
token
رمز
token
نشانی یادگاری
token
علامت
token
نشانه
token
یادگاری
[وقتی که کسی خداحافظی می کند]
token
یادگار یادبود
token
اجازه ورود
token
بلیط ورود
token
کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token
ژتون
token money
پول فرعی
token passing
روش کنترل دستیابی به شبکه محلی با استفاده از بستههای Token. ایستگاههای کاری پیش از دریافت Token نمیتوانند داده ارسال کنند
token passing
گذراندن نشانه
book token
کارتخریدکتاب
token economy
اقتصاد ژتونی
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
to accept this token of my esteem
پذیرفتن این یادبود قدرشناسی من
token
[symbol, abbreviation]
مخفف
A white flag is a sign ( token ) of surrender.
پرچم سفید علامت تسلیم است
y network
شبکه ستاره
sub network
شبکه فرعی
network
اتصالات فیزیکی به کامپیوترها و قط عات کنترلی که یک شبکه را می سازند
network
نمودار
network
شبکه ارتباطی
network
شبکه
network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای راه دور که از سیستم تلفن عمومی استفاده می کنند
network
اتصال نقاط شبکه به یکدیگر
network
اتصال
network
شبکه توری
network
وابسته به شبکه
network
شبکه سیم کشی
distribution network
شبکه پخش
distributed network
شبکه توزیعی
distributed network
شبکه توزیع شده
despotic network
شبکهای که بایک ساعت یکنواخت و کنترل میشود
democratic network
شبکه همان که همه ایستگاهای آن حق تقدم یکسان دارند
communication network
شبکه ارتباط
communication network
شبکه مخابراتی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication network
شبکه ارتباطی
company network
شبکه همکار
company network
شبکه شرکت
network architecture
معماری شبکه
lattice network
شبکه توری منظم
computer network
شبکه کامپیوتری
cooperative network
شبکه همیاری
network of pipes
شبکه لوله کشی
feedback network
شبکه فیدبک
enterprise network
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
network port
قسمتکارباشبکهاینترنت
ladder network
شبکه نردبانی
isochronous network
شبکهای که در آن تمام قط عات شبکه از یک ساعت عمومی استفاده می کنند تا زمان بندی یکسان باشد
local network
شبکه محلی
multisystem network
شبکه چند سیستمی
multistar network
شبکه چند ستارهای
network communication
ارتباطشبکهای
heterogeneous network
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
heterogeneous network
شبکه کامپیوتری که کامپیوترهای با نوع مختلف را بهم وصل میکند
network administrator
سرپرست شبکه
network analyser
شبکه کاو
four terminal network
شبکه چهار قطبی
network computer
نوع جدید کامپیوتر که برای اجرای برنامههای java و اطلاعات دستیابی به کمک جستجوگر web طراحی شده است
logic network
شبکه منطقی
network circuit
اتصال شبکه
network circuit
مدار شبکه
network chart
نمودار شبکه
filter network
شبکه ی صافی
network analysis
تحلیل شبکه
network analyser
تحلیل کننده شبکه
fixer network
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
hierarchical network
شبکه سلسله مراتبی
synchronous network
شبکه همزمان
star network
شبکه ستارهای
closed network
شبکه بسته
public network
شبکه عمومی
telephone network
شبکه تلفن
radar network
شبکه ی رادار
regional network
شبکه منطقهای
research network
شبکه پژوهشی
wireless network
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
value added network
ارزش اضافی شبکه
two terminal network
شبکه دو قطبی
tree network
شبکه درختی
switching network
شبکه راه گزینی
telecommunication network
شبکه مخابرات
telecommunication network
پبکه ارتباطات
novell network
شبکه نوول
neural network
شبکه عصبی
network stracture
ساختار شبکه
network structure
ساختار شبکهای
network theory
نظریه شبکه
network topology
توپولوژی شبکه
sorting network
شبکه مرتب کردن داده ها
network server
خدمتگزار شبکه
network topology
چگونگی استقرار شبکه
campus network
شبکهای که شبکههای محلی کوچکتر را به هم وصل میکند در هر سازمان یا سایت دانشگاهی
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
network topology
جانمایی شبکه
network socket
پریز شبکه
[کامپیوتر]
network socket
سوکت شبکه
[کامپیوتر]
neural network
سیستمی که برنامه هوش مصنوعی را اجرا میکند و نحوه کار مغز و یادگیری و به خاطر سپردن آنرا شبیه سازی میکند
network version
نسخه شبکه
long haul network
شبکه ارتباطی بین کامپیوترهای دور با سیستم تلفن عمومی
low voltage network
شبکه ی فشار ضعیف
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
switched network backup
انتخاب کاربر برای مسیر جانبی از شبکه وقتی که مسیر اول مشغول است
star network topology
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
local area network
شبکه ناحیه محلی
local area network
شبکه محلی
local area network
و توسط کابل بهم وصل می شوند. مقایسه شود با WAN
local area network
شبکهای که ترمینال ها و قط عات مختلف آن فاصله کوتاهی از یکدیگر دارند.
local area network
شبکه کوتاه پوشش
systems network architecture
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
network operating system
سیستم عامل شبکه
network interface card
کارت میانجی شبکه
distribution by cable network
پخشبوسیلهسیستمکابلی
wide area network
شبکه بلند پوشش
wide area network
شبکه راه دور
wide area network
شبکه گسترده
wide area network
شبکهای که ترمینالهای مختلف آن دور هستند و از طریق رادیو , ماهواره و کابل بهم وصل اند
national broadcasting network
شبکهجهانیپخشبرنامه
three phase supply network
شبکه سه فاز
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
multiple access network
شبکه با دسترسی چندگانه
metropolitan area network
شبکه گسترده در مسافت محدود.
systems network architecture
معماری شبکه سیستم ها
passive four terminal network
شبکه چهار قطبی بی اثر
leased line network
شبکه با خطوط استیجاری
frequency dividing network
شبکه تقسیم فرکانس
frequency dividing network
اتصال مقسم فرکانس
back end network
اتصال بین کامپیوتر main frame و یک رسانه ذخیره سازی عظیم با سرعت بالا یا سرور فایل
high voltage network
شبکه ی فشار قوی
homogeneous computer network
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
homogeneous computer network
شبکهای که از ماشینهای مشابه ساخته شده است که با هم سازگارند یا از یک تولید کننده هستند
decentralized computer network
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
centralized network configuration
ساختار شبکهای متمرکز
automatic voice network
شبکه صوتی خودکار
private broadcasting network
شبکهپیشبینیخصوصی
automatic digital network
شبکه مبادله اطلاعات کامپیوتری
automatic digital network
شبکه عددی کامپیوتری
client server network
شبکه خدمتگزار- مشتری
european academic research network
شبکه پژوهشی دانشگاهی اروپا
network data management system
مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
power fed into the distribution network
سیمقدرتمتصلبهشبکهپخشکننده
simple network management protocol
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
ring
طنین انداختن صدای زنگ
ring d.
فاخته
ring
حلقه
ring
صدا کردن
ring
محوطهای باطناب محصور شده به اندازه 6 متر مربع
to ring up
با زنگ فراخواندن
to ring up
کسیرا پشت تلفن خواستن
ring
تلفن زدن
ring
تلفن حلقه
x ring
دایره مرکزی هدف تیراندازی
ring
لیست داده که آخرین عنصر آن به اولین اشاره کند
ring
تویولوژی شبکه که در آن سیم پیچی به ترتیب ایستگاههای کاری را بهمم وصل میکند
ring
سیستم کامپیوتر راه دور که کاربر به تلفن آن یک بار تماس می گیرد و امکان شماره گیری , قط ع تماس ,انتظار و سپس بماس مجدد دارد.
ring
نوعی شبکه که هر ترمینال آن در حلقه یکی پس از دیگری متصل هستند
v ring
مثلث شکاف درجه
v ring
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
ring
میدان
to ring off
قطع کردن
to ring up
تلفن کردن به
ring
انگشتر میدان
ring
عرصه
ring
احاطه کردن زنگ اخبار
ring
گرد امدن
ring
حلقه زدن
ring
چرخ خوردن
ring
صحنه ورزش
ring
طوقه
ring up
به کسی تلفن کردن
ring
گود
there was no ring
کسی تلفن نکرد
ring with
منعکس کردن
there was no ring
کسی زنگ نزد
ring
زنگ زدن
ring
ناقوس
ring off
قطع کردن تلفن
ring off
قطع کردن تلفن یا مکالمه تلفنی
ring
محفل
to ring the changes
کاری راتا انجا که بتوان باشکال گوناگون انجام دادن
ring
گروه
to ring off
بریدن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com