Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
total reservoir storage
گنجایش کل مخزن
Other Matches
useable reservoir storage
گنجایش مفید مخزن
reservoir
مخزن
reservoir
اب انبار
reservoir
ذخیره مخزن اب
reservoir
خزانه
reservoir
سرباز احتیاط یا ذخیره روغن ذخیره توپ
reservoir
انبار
reservoir
تانک
reservoir
استخر
compensating reservoir
حوض واکاست
reservoir pressure
فشار مخزن
balancing reservoir
حوض واکاست
thermal reservoir
منبع گرما
balancing reservoir
حوض موازنه
thermal reservoir
منبع گرمایی
water reservoir
استخر
the reservoir of a lamp
انبار لامپا
compensating reservoir
حوض موازنه
reservoir pen
قلم خودنویس
reservoir of knowledge
مخزن یا گنج دانش
water reservoir
اب انبار
water reservoir
دریاچه
mechanical energy reservoir
منبع انرژی الکتریکی
small reservoir at well top
منبع
integrated reservoir operation
بهره برداری توام از چندمخزن
reservoir-nib pen
نوکقابلتعویض
to total something up
چیزی را جمع کردن
[سرجمع کردن]
[جمع زدن]
[ریاضی]
total
کل
[حاصل جمع]
total
کل
total
کلی تام
total
مقدار
total
کامل
total
جمع زدن
total
حاصل جمع
total
جمع کردن
total
سرجمع کردن
total
جمله سرجمع
total
جمع
total
کلی
total
جامع
total
تام
total
مطلق
total
کل تعداد ورودیهای hash برای تشخیص خطا
total
مجموع
total
جمع کل کامل
total function
تابع کامل
control total
جمع فیلدهای عددی برای بررسی صحت ورودی پردازش داده یا داده خروجی
total differntial
دیفرانسیل کل
total drag
پسای کل
total porosity
تخلخل کامل
total product
تولید کل
total efficiency
راندمان کل
check total
آن را اضافه میکند و مقدار اضافه شده را با مقدار ذخیره شده مقایسه میکند
check total
برنامهای که صحت داده را بررسی میکند
total income
درامد کل
total excluder
حاجب حرمانی
total force
نیروی کل
total freeboard
عمق ازاد
batch total
جمع کل دسته
total eclipse
خسوف یا کسوف کلی
total differential
تغییرات کلی ممکنه در یک متغیر
the total population
همه مردم
the total population
تمامی نفوس کلیه جمعیت
the total population
همه جمعیت
the total number
شماره کل
total system
سیستم کامل
the students total 00
شماره شاگردابه 004تن بالغ میشود
total heat
انتالپی
total heat
محتوای گرمایی
total charge
بارگذاری کامل
total conductivity
هدایت کل
total conductivity
رسانایی کل
total differential
دیفرانسیل کل
total demand
تقاضای کل
total deformation
مجموع تمام تغییر شکلها
total deduction
جمع کسورات
total curvature
انحناء کل
total current
جریان کل
total cost
هزینه کل
hash total
جمع کل درهم
total lift
برای کل
total temperature
دمای کل
total costs
هزینه کلی
total pressure
فشار کل
total product
محصول کل
total radiation
تابش کل
total discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
total voltage
ولتاژ کل
sum total
جمع کل
total weight
وزن کل
total resistance
مقاومت کل
total revenue
درامد کل
total revenue
قیمت کل فروش یک کالا
total war
جنگ همه جانبه
total score
نمره کامل
total utility
مطلوبیت کل
total costs
هزینه کامل
total output
تولید کل
total losses
کل تلفات ابی
sum total
مجموع
total losses
زیان کل
total loss
تلفات کل
total loss
نابود شدن یا مسلوب المنفعه شدن کلی مال بیمه شده خسارت کلی
total loss
خسارت کلی
total load
بار کل
sum total
سرجمع
total exports
جمع کل صادرات
total mobilization
بسیج کامل نیروها
total porosity
تخلخل کل
total radiation
تشعشع کل
total supply
عرضه کل
total color blindness
رنگ کوری کامل
total utility function
تابع مطلوبیت کل
total binding energy
انرژی بستگی کل
total search result
مجموع نتیجه جستجو
total variable cost
هزینه متغیر کل
total cost function
تابع هزینه کل
total heat of solution
گرمای کل انحلال
total exclusion from inheritance
حجب حرمانی
total amplitude of oscillation
دامنه کل نوسان
total test variance
پراکنش کل ازمون
total factor productivity
تفاوت بین رشد داده ها و ستاده ها
constructive total loss
خسارت کلی
total labor force
کل نیروی کار
actual total loss
کل زیان وارده
total electrode capacitance
فرفیت کلی الکترد
total energy equation
بقای انرژی کل
total fixed cost
کل هزینه ثابت
total exclusion from inheritance
حجب از کل
total factor productivity
بازدهی کل عوامل
constructive total loss
صدمه کلی خسارت بنیانی
average total cost
هزینه متوسط کل
constructive total loss
تخمین خسارت کل وارده
total consumption burner
مشعل تمام مصرف کن
total cost curve
منحنی هزینه کل
total tax load
کل بار مالیات
total suction head
ارتفاع کل مکشی
total stopping distance
طول ایست کامل
total revenue function
تابع درامد کل
total revenue curve
منحنی درامد کل
total reflux head
سر تقطیر برگشت کامل
total gross floor area
سطح بنا با گسترده ساختمان
density of the total electromagnetic ene
چگالی انرژی الکترومغناطیسی
total effective collision cross section
سطح مقطع موثر کل
This compares to a total of 36 cases reported in 2009.
همانند آن بطور کلی ۳۶ موارد در سال ۲۰۰۹ گزارش شده بود.
storage
ذخیره سازی
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
مشابه 9641
storage
انباره
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
دیسک برای ذخیره داده
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
می نیست
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
ذخیره کردن
storage
نگهداری
storage
خزانه
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
ذخیره کردن ذخیره
storage
اندوزش
storage
مخزن
storage
ذخیره سازی انبار کالا
storage
انبارش
storage
انبار کردن
storage
انبار
temporary storage
انباره موقتی
temporary storage
حافظه موقت
dynamic storage
حافظه پویا
temporary storage
می نیست
dynamic storage
انباره پویا
dry storage
خشک داری
circulating storage
انباره گردشی
coefficient of storage
ضریب ذخیره
storage coefficient
ضریب ذخیره
common storage
حافظه مشترک
core storage
انباره چنبرهای
core storage
انبار چنبرهای
core storage
انباره هستهای
cryoelectronic storage
یک وسیله ذخیره شامل موادی که در دماهای بسیار پایین بعنوان هادیهای عالی عمل می کنند
daily storage
مخزن روزانه
dead storage
انبار وسایط نقلیه و تجهیزات
dead storage
مانداب
dead storage
گنجایش مرده
dead storage
حجم مرده
disk storage
انباره گردهای
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com